روایت سیدحسن خمینی از دوران زندان مدرس

۰۳ تیر ۱۳۹۰ | ۲۲:۲۶ کد : ۹۶۲ از دیگر رسانه‌ها
یادگار حضرت امام (س)، دور شدن از سرچشمه‌های اخلاق را عامل به بن بست کشیده شدن جوامع برشمرد.

 

حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در دیدار با اعضای کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب که در حرم مطهر حضرت امام خمینی (س) برگزار شد، ضمن بیان اینکه تشکیل جلسات زندانیان سیاسی قبل از انقلاب می‌تواند انگیزه‌های مختلفی داشته باشد، گفت: یکی از انگیزه‌ها می‌تواند دید و بازدید و ملاقات دوستان باشد که بسیار نیز مهم است، انگیزه دیگر همان تذکار امام بزرگوار است که خودمان و فرزندان و خانواده‌هایمان را همواره با این امر همراه کنیم، برای اینکه محبتی که تا اینجا همه ما را همراهی کرده است، از این پس نیز در خانواده‌های ما به یادگار بماند.

 

یادگار حضرت امام (س) ادامه داد: اما شاید علت بزرگ‌تر و بهانه‌ای وسیع‌تر هم بتوان برای این جلسات یافت. اسارت در دوره ستم شاهی فی حد نفسه پدید آورنده آزادگی در برابر ظلم است و کسانی که در آن روزگار مصیبت زندان و تبعید و سختی مبارزه را تحمل کردند، می‌توانند بیش از هر کس دیگری نماد آزادگی و آزادیخواهی و دین خواهی در جامعه باشند. چنین نشست‌هایی تذکار این آزادیخواهی است تا راه گم نشود؛ بیان این خواسته مشترک جامعه ماست که همواره بتوانیم به راهی که در آن قدم گذاشتیم با صلابت ادامه دهیم و چراغ راه باشیم.

 

وی افزود: هر چه بیشتر به اینگونه جلسات بها بدهید و از سختی‌هایی که تحمل شده و اهدافی که داشته‌اید بگویید تا فراموش نشود، آینده را تضمین کرده‌ایم. این‌ها صرفاً بیان خاطراتی از گذشته نیست، بلکه چراغی برای آینده و نسل‌های بعد است. اینکه نسل اول انقلاب برای چه هدف و آرمانی و هم دوش چه کسانی، در کدامین راه و با چه خواسته و ابزاری گام برداشتند و مسیر را طی کردند، بسیار امر مهمی است که آیندگان را بیش از گذشتگان و کسانی که امروز زندگی می‌کنند می‌تواند تحت تأثیر قرار دهد.

 

سیدحسن خمینی در ادامه با یادآوری اهمیت تکرار خاطرات زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب ادامه داد: در شرایط فعلی هم که شاید به عللی تریبون‌های رسمی به این موضوع بی‌مهری می‌کنند، باید از هر تریبونی که ممکن است استفاده شود تا این امر مهم در جامعه ترویج شود.

 

این مدرس حوزه علمیه قم در ادامه با اشاره به مطالعه کتاب گنجینه خواف توسط وی، گفت: نگارنده این اثر را شاید بتوان نخستین و یا یکی از نخستین زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب دانست. کتاب، بسیار خواندنی است، پیشنهاد می‌کنم دوستان آن را بخوانند. این کتاب دست‌نوشته‌های مرحوم شهید آیت‌الله سید حسن مدرس در دورانی است که در خواف تبعید بودند.

 

وی با اشاره به مضمون این اثر ادامه داد: میزان سختی‌هایی که این مرد که علاوه بر مسایل دیگر می‌تواند نماد زندانی سیاسی مسلمان هم باشد و عظمت روحی که این مرد در این کتاب از خودش بروز می‌دهد واقعاً درس آموز است. نکات ظریف و دقیقی را در اوج سختی‌های شکننده بیان کرده‌اند.

 

سیدحسن خمینی با اشاره به دوران تبعید نه ساله شهید مدرس در خواف، ادامه داد: انسان تعجب می‌کند که چگونه این مرد در طول این مدت تنها سه روز، یکی از فرزندان خود را دیده است و در مجموع سه چهار نامه بین او و فرزندانش در تهران رد و بدل شده است و در طول این مدت نزدیک به چهار، پنج سال هیچ خبری از هیچ کسی نداشته است. در جایی نوشته است که من یک سال است، سرم را اصلاح نکرده‌ام و ریش و موی سرم بلند شده است، در جای دیگری می‌گوید حق زندانی برای من ماهی پنج قران قرار داده‌اند، اما‌‌ همان را هم نمی‌دهند، نیم قران می‌دهند که در آن روز، دو عدد نان می‌شود.

 

سیدحسن خمینی ضمن اشاره به سایر سختی‌های شهید مدرس که در این کتاب شرح داده شده است، افزود: این مسایل را از آن جهت بیان می‌کنم که به این نکته اشاره کنم که این بزرگوار در هیچ جای این کتاب شکوه نمی‌کند، حتی‌‌ همان جا که می‌گوید یک سال است مو‌هایم را تیغ نزده‌ام -آن وقت‌ها مرسوم بود روحانیون سر را با تیغ اصلاح می‌کردند- می‌گوید مو‌هایم بلند شده است، اما خوب است شبیه اجداد طاهرینم شده‌ام، شاید اگر در همین اعوان بمیرم از باب تشبه به آن‌ها به عنوان یکی از مریدان آن‌ها مورد غفران قرار بگیرم؛ فقط عادتم نیست که آن هم ایرادی ندارد.

 

وی با برشمردن برخی از کارهای روزانه شهید مدرس نظیر بیان اذکار مذهبی و خواندن نماز، ادامه داد: عجیب این است که همه مأمورهایی که با این فرد در تماسند نسبت به او علاقمند می‌شوند که همین دستنوشته‌ها را هم آن‌ها استنساخ کرده‌اند و آورده‌اند که بعد‌ها پیدا شده است. ببینید سختی چه قدر زیاد است که بعد از سه چهار سال، نامه‌ای از همسرش آمده است که من زندگی‌ام نمی‌چرخد یا نفقه بده یا طلاقم بده که او هم طلاقنامه را نوشته و فرستاده است.

 

نوه حضرت امام (س) پس از اشاره به توجه و علاقمندی امام به مرحوم مدرس ادامه داد: مرحوم مدرس می‌گویند که من تمام عمرم از خداوند می‌خواستم که به من توفیق محاسبه بدهد، جایی را نصیب من بکند که تنها باشم و خودم را محاسبه کنم و شکر که نصیبم شد. آرامش این انسان در رابطه با خداوند نیز عجیب است. دو نکته جالب دیگر در این کتاب هست یکی اینکه می‌گوید زمانی که آمدند و مرا دستگیر کردند از درگاهی رئیس پلیس وقت پرسیدم: برای چه من را دستگیر می‌کنید؟ گفت: تو نوکر انگلیسی! گفتم، همه که می‌دانند رابطه من با انگلیس چگونه است و اگر مخالفی با انگلیس باشد آن من هستم، ولی من از این خوشحالم که نوکری انگلیس در این جامعه جرم باشد چون تا پیش از این اگر می‌خواستند کسی را بگیرند می‌گفتند تو دشمن انگلیسی! همین که گفتند نوکری انگلیس جرم است من خوشحالم ولو من نوکر انگلیس نیستم.

 

 سیدحسن خمینی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به قبح و زشتی دروغ در جامعه ادامه داد: پیامبر عظیم‌الشأن اسلام جمله‌ای دارند و می‌فرمایند: «به فرزندانتان لامیه عرب را بیاموزید چون لامیه عرب مکارم اخلاق را به مردم یاد می‌دهد.» لامیه عرب شعر جاهلیت است یعنی پیامبر می‌فرماید حتی از دستاوردهای جاهلیت برای ترویج مکارم اخلاق استفاده کنید؛ ببینید اخلاق چقدر مهم است.

 

سیدحسن خمینی در ادامه افزود: این کتاب تماماً جلوه اخلاق و تجلی آرامش یک روح متخلق است. تمامی تلاش دین این است که به اخلاق برسیم و اگر به آن نقطه برسیم به هدف رسیده‌ایم. جامعه‌ها در هر زمانی از بی‌اخلاقی‌ها رنج کشیده‌اند. این اخلاق هم منظور تنها اخلاق فردی نیست اخلاق اجتماعی، صنفی، جناحی و گروهی نیز منظور است. گاهی وقت‌ها یک فردی در زندگی شخصی آدم متخلقی است اما در زندگی سیاسی و اجتماعی کذّاب است. دور شدن از سرچشمه‌های اخلاق جوامع را دچار بن بست می‌کند و قلب انسان‌ها را سیاه می‌کند.

 

این مدرس حوزه علمیه قم با اشاره به حدیثی از پیامبر ادامه داد: پیامبر می‌گوید من برای اخلاق آمده‌ام؛ دین هم برای رسیدن به اخلاق است. حضرت امام نیز قبل از هر درسی در فیضیه قم، درس اخلاق را شروع کردند. یکی از مواردی که در جامعه ما بروز دارد تصدیق قول فاسق است؛ کثیری از معضلات جامعه ما ناشی از این امر است.

 

وی ادامه داد: شاید بن مایه اخلاق اسلامی سوره حجرات است. می‌فرماید: «مردم اگر فاسقی برای شما خبری آورد بروید تبیّن کنید.» دروغ فی حد نفسه نمی‌تواند جامعه را از بین ببرد. دروغگو به شرطی توفیق پیدا می‌کند که گوش دروغ شنو داشته باشد. اگر فردی دروغ بگوید و مردم قبول نکنند آن فرد تنها آبروی خودش را برده است، گناه از ماست که قبول و به راحتی نقل می‌کنیم.

 

سیدحسن خمینی با اشاره به ازدیاد رسانه‌های بدون شناسنامه افزود: این آیه خطاب به دروغگو نیست، بلکه می‌گوید او که دروغگو ست کار خودش را می‌کند و عِرض خود می‌برد و تنها زمانی موجب زحمت می‌شود که مردم تبیّن نکرده، قبول کنند. تمام کتاب گنجینه خواف مرحوم مدرس تجلی این آیه است «قل الله ثم ذرهم» بگو خدا و بگذر. بگذر نه به این معنا که الحمد لله آدم‌های خوبی هستند، بلکه تو اتکا به خدا داشته باش خود او حساب آن‌ها را می‌رسد. ایشان در جاهای مختلف نوشته‌اش می‌نویسد این تقدیر الهی است که خداوند ظالمین و ستمگران و دروغگویان را به جزای کارشان برساند.

 

وی با اشاره به دوران زندان و سختی‌های زندانیان سیاسی پیش از انقلاب و خانواده‌هایشان ادامه داد: سختی‌ها می‌گذرد، ولی چیزی که باقی می‌ماند اجر آن است، اما علاوه بر این اجر چیز دیگری نیز باقی می‌ماند و آن وظیفه است. وظیفه اینکه به آیندگان بگوییم که گذشتگان و بزرگان ما و امام چه اهدافی داشتند. این وظیفه همه ماست که این اجر را به همراه این وظیفه، توأمان در آغوش بگیریم.

 

این مراسم با دعا و نماز جماعت به امامت حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی یادگار گرانقدر حضرت امام (س) به پایان رسید. در ابتدای این دیدارحجج اسلام سید محمود دعایی، شریعتی سبزواری، دکتر صفاریان و دبیرکل کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب در سخنانی به بیان خاطراتی از حضرت امام (س) و مبارزات علیه رژیم ستمشاهی پرداختند.

 

 

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی جماران

 

کلید واژه ها: مدرس سید حسن خمینی


نظر شما :