محمد هاشمی: از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان نشدیم

۱۳ آبان ۱۳۹۸ | ۲۱:۲۷ کد : ۸۲۶۲ دیگر رسانه‌ها
ای کاش دولت موقت استعفا نمی‌کرد/ بنا نبود بیش از سه روز بمانیم/ ما در حال جمع‌آوری اسناد بودیم تا از سفارت بیرون برویم و اگر دولت موقت ما را اخراج کرد، سندها را داشته باشیم.
محمد هاشمی: از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان نشدیم

محمدعلی سافلی: «بر دانش‌آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده تا آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند. /۱۰ آبان ۵۸»

این پیامی بود که چند روز قبل از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا از سوی امام راحل صادر شد و دانشجویان را متقاعد کرد که باید اقدامی اساسی در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا انجام داد.

سفارت آمریکا واقع در خیابان آیت‌الله طالقانی (تخت‌جمشید سابق) یک بار در ۲۵ بهمن ۵۷ از سوی هواداران چریک‌های فدایی خلق ایران به تصرف درآمد که با حضور نیروهای کمیته و پادرمیانی ابراهیم یزدی غائله ختم شد اما بعد از فرار شاه مخلوع به آمریکا و اقدامات این کشور در آشوب‌آفرینی در گوشه و کنار ایران، نیاز بود تا اقدامی اساسی برای پایان دادن به مداخله‌های آمریکا در ایران صورت گیرد.

سه روز پس از این دیدار امام با دانشجویان و در پانزدهمین سالگرد تبعید اجباری ایشان به ترکیه توسط رژیم شاه، سفارت آمریکا در تهران ساعت ۱۰ صبح، توسط دانشجویان پیرو خط امام تصرف شد و به چند دهه دخالت مستقیم ایادی این کشور در امور داخلی ایران پایان داد. کارکنان سفارت بخشی از اسناد را پودر کردند و بخشی دیگر از این اسناد به دست دانشجویان افتاد که اطلاعات مهمی درباره شخصیت‌های سیاسی و برخی وابستگان به سفارت در برداشت.

امام خمینی بلافاصله این اقدام دانشجویان را تایید کرده و روز ۱۴ آبان در سخنرانی خود، ضمن تأیید اقدام دانشجویان، آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیدند و همان‌گونه که در اطلاعیه دوم دانشجویان آمده بود، سفارت آمریکا را «لانه جاسوسی» خواندند.

سید محمد هاشمی از طراحان تسخیر سفارت آمریکا و دانشجوی وقت دانشگاه امیرکبیر (پلی‌تکنیک) بود. هاشمی که همسر معصومه ابتکار معاون زنان ریاست‌جمهوری و سخنگوی دانشجویان تسخیر لانه است، مدتی در دهه ۶۰ مسئول بخش سیاست خارجی معاونت اطلاعات نخست‌وزیری بود و با تاسیس وزارت اطلاعات به این وزارتخانه پیوست. وی در ابتدای دهه ۷۰ از سمت‌های دولتی کناره‌گیری کرد.

متن زیر مشروح گفت‌وگوی تسنیم با سید محمد هاشمی اصفهانی است که در ادامه می‌خوانید:

با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، ایام ۱۳ آبان و سالروز تسخیر لانه جاسوسی است، در سال‌های اخیر عده‌ای از دانشجویان پیرو خط امام مدعی هستند طراح این کار آن‌ها بودند. این حرکت ناشی از ایده چند نفر بود یا اینکه یک فکر جمعی بود که توسط دانشجویان پیاده شد؟

من یک بار دیگر هم به این مسئله اشاره کردم و گفتم اگر فکر یک نفر بوده و قرار است جایزه‌ای بدهند به آن یک نفر بدهید و اگر قرار است کسی را اعدام کنند، عده بسیاری هستند که بگویند این حرکت متعلق به ما بوده است. در جریانات سیاسی و اجتماعی اینگونه نیست که یک نفر حتماً باید فکر و ایده‌ای داشته باشد و دیگران پیرو وی باشند. برای مثال شکل‌گیری جهاد سازندگی متعلق به قبل از لانه جاسوسی و خردادماه ۵۸ است. اتفاقاً اعلامیه تشکیل جهاد سازندگی را من در مدرسه فیضیه کنار دست امام اعلام کردم. صحن مدرسه هم شلوغ بود و هوا هم گرم بود و حاج احمد هم هِی می‌گفت «زودتر تمامش کن»! چون هوا خیلی گرم بود و امام هم کار داشتند.

پشتوانه جهاد سازندگی از لحاظ حمایت همه‌جانبه که بود؟ شورای انقلاب و شهید بهشتی. ایشان بر اساس صحبت‌های امام و فضای انقلاب این کار را کرد اما نمی‌توان گفت این فکر متعلق به شخص خاصی است. عده‌ای هستند می‌آیند در یک ماجرا با همدیگر کاری می‌کنند و مهم این است همفکری قبل انقلاب صورت گرفته است. ما در جریان تربیتی قبل انقلاب با بچه مسجدی‌ها و بچه مسلمان‌ها - که در بین بچه مسلمان‌ها هم دسته مختلفی داشتیم - رشد کردیم. اینکه گفته بشود فکر، فکرِ یک نفر است اشتباه است.

همزمانی ایده چیزی است که در طبیعت اثبات شده است. برخی در یک زمان در نقاط مختلف جهان مثل هم فکر می‌کنند. لاجرم این نیست که یک نفر تسخیر لانه جاسوسی به فکرش رسیده باشد بلکه فکرِ یک جریان متاثر از تاریخ، فضای انقلاب و گفتمان رهبری است که پیوسته انگشت اشاره‌اش مشخص است. دانشجویان هم ابله نبودند که بگوییم عده‌ای گول‌خورده یا احمقانه این کار را کردند و با هم دست به یکی کردند و کاری را انجام دادند که ملت به هَچَل بیفتد.

من بارها این نکته را هم گفتم چیزی که در یک زمان راه‌حل محسوب می‌شود، الزاماً برای همه زمان‌ها راه‌حل نیست و برای زمان خاصی است. تقلید کردن از این راه‌حل در دوره‌های مختلف اشتباه است. این راه‌حل شاید برای یک زمان خاص، یک مکان خاص، یک ایده خاص و یک ملت خاص باشد ولی نمی‌توان این کار را در زمان دیگری تکرار کرد وگرنه کار کاریکاتوری خواهد بود. یک بذر در یک شرایط رشد می‌کند اما در شرایط دیگری رشد نمی‌کند.

** طبیعت آمریکا از ابتدای پیدایش استکباری بوده است

نکته دوم اینکه این ایده متاثر از یک جریان بود. آمریکا ظرف مدت ۲۰۰ سالی که رئیس‌جمهور پیدا کرد و قانون اساسی نوشتند، از آن ابتدا تا یک قرن اخیر، هر یک سال و نیم در یک کشور دخالتی کرده یا جنگی راه انداخته و طبیعتش استکباری است و باید برای گرفتن منافع بر هرجای دنیا که می‌خواهد دست‌اندازی کند.

اگر به فلسفه تشکیل آمریکا نگاه کنید، اولین مهاجرت‌کننده‌ها نخبگان کشورهای اروپایی بودند که در کشورهای خودشان تحمل نمی‌شدند و با مهاجرت به قاره دیگری دنبال ساخت مدینه فاضله و اتوپیا بودند. در آنجا با یک سری بومی مواجه شدند و برای حفظ منافع بومی‌ها را سرکوب کردند، بعد از غلبه بر بومی‌ها با خودشان درگیر شدند. این‌ها محصول تمدن بشری است و بشر فکر کرده وقتی جایش تنگ شده مهاجرت کند. اینگونه نیست که مهاجرت سبب رهایی و خلاصی شود. ماجرای تشکیل آمریکا و استقلال این کشور یک نوع کنشی بود که بشر با خودش داشت. رفاه، منابع زیاد و خوب، قدرت، ثروت و… همه با هم جور درنمی‌آید. اینکه یک نفر در طول تاریخ همه را با هم داشته باشد، حضرت سلیمان است که تحت تاثیر یک سری مشیت‌های الهی و اقلیم بود.

** هر ۴۰۰ دانشجوی پیرو خط امام را تک‌تک انتخاب کردیم

شما چه زمانی از این ایده دانشجویان مطلع شدید که قرار است سفارت را تصرف کنند؟

من در همان ساعات اولیه که این تصمیم گرفته شد متوجه شدم. آن زمان اینگونه نبود که امروز تصمیمی بگیریم و یک هفته بعد انجام دهیم. از صبح تا عصر هزار تا اتفاق می‌افتاد. در مجموع جزو ۵، ۶ نفر اولی بودم که متوجه شدم و به دیگران هم اطلاع دادیم. ما بنا بود به دوستان مطمئن اطلاع بدهیم. برای من مهم‌ترین اتفاق این بود بین دو دوستی که حشر و نشر دارم و هر دو مسلمان و مسجدی بودند، شخص مطمئن را انتخاب کنم. فکر نکنید پشت بلندگو اعلام کردیم که ۴۰۰ نفر از دانشجویان ایران جمع شوند، بلکه تک‌تک افراد را انتخاب کردیم. من در واکنش به این قضیه تا مدت‌ها با خودم درگیر بودم که چرا این مسئله را به یکی از دوستانم نگفتم در حالی‌که با هم دوست و رفیق بودیم اما نکته‌اش این بود که ممکن بود هیجانی شود و به بچه‌های مجاهدین خلق یا سایر گروه‌ها اطلاع دهد. در اینکه این حرکت تا روز عمل مستور ماند تنها دلیلش رفتار دانشجویان آن زمان و بصیرتشان بود. شما بین دو دوست مومن و مسجدی مطلبی را به یکی می‌گویی و به دیگری نمی‌گویی چون احساس می‌کنی ممکن است او سرّ را حتی برای ۲۴ ساعت نگه ندارد.

شما فکر می‌کردید این کار بیش از یک سال طول بکشد یا اینکه صرفاً فکر می‌کردید وارد سفارت شده و برمی‌گردید؟

ما همه آماده بودیم و فکر نمی‌کردیم اینقدر طول بکشد. تصورمان این بود که اقدام ما برای آمریکایی‌ها غافلگیرانه خواهد بود اما آن‌ها غافلگیر نشدند و زود خودشان را جمع کردند و نشان می‌داد سیستم‌های امنیتی خوبی طراحی کرده بودند اما همیشه یک black hollهایی وجود دارد که از آن‌ها می‌توان نفوذ کرد. اگر آن پنجره باز نشده بود کار ما عبث می‌ماند.

کدام پنجره...

یک پنجره در ساختمانی که پناه گرفته بودند وجود داشت که با تشخیص یک مهندس که در تیم ما بود این پنجره قابل کندن بود اما بقیه پنجره‌ها قابل کندن نبود. امنیت همه جا را حساب کرده بودند ولی اگر آن پنجره باز نشده بود ما باید همین‌طور در حیاط می‌ماندیم و احتمالاً چیزی از اسناد باقی نمی‌ماند. ما فکر می‌کردیم آن‌ها غافلگیر می‌شوند و ما زودتر به نتیجه می‌رسیم، آن‌ها هم فکر می‌کردند آنقدر سیستم امنیتی‌شان قوی است که غیرقابل نفوذ است اما یک پنجره تئوری آن‌ها را بهم زد. بنا هم نبود که ما بیش از سه روز بمانیم و تصورمان این بود که حتماً دولت موقت استعفا نمی‌کند و مقاومت می‌کند که ای کاش این کار را می‌کرد.

تصور حمایت امام راحل (ره) از این حرکت را داشتید؟

تصور حمایت امام را داشتیم چون بنا بوده است که امام از این کار مطلع می‌شد. ما هم براساس اینکه ایشان دو روز قبل گفته بودند دانشجویان و طلاب حملات خود را علیه اسرائیل و آمریکا گسترش دهند، فکر کردیم این پیام مربوط به همین اقدام ماست. آن زمان آیت‌الله هاشمی و آیت‌الله خامنه‌ای از اعضای شورای انقلاب مکه بودند. ارتباط ما از آن ۵ نفری که امام برای دانشگاه‌ها تعببین کرده بود با آقای موسوی خوئینی‌ها بود که از قبل انقلاب با وی ارتباط داشتیم چون مسجد جوستان جلسات تفسیری داشت و بچه‌ها با وی در ارتباط بودند. آقای گلزاده غفوری، حبیبی، سروش و دیگران هم بودند که امام هیئتی ۵، ۶ نفره تعیین کرده بودند که دانشجویان با آن‌ها در ارتباط باشند.

آقای خوئینی‌ها نماینده امام در صداوسیما بود و از طرفی در انتخابات ریاست‌جمهوری اول یک تنه نقش شورای نگهبان را ایفا کردند و برای امام در حکم جایگاه شورای نگهبان و تشخیص صلاحیت بود. تصور ما این بود که ایشان امام را مطلع کرده‌اند. امام هم دو، سه روز قبل پیامی دادند که دانشجویان و طلاب به منافع آمریکا در ایران حمله کنند.

این نکته هم قابل توجه است که امام تا خردادماه ۵۸ کمترین عکس‌العمل را نسبت به آمریکا داشتند، شما تحقیق کنید از بدو ورود امام به ایران در ۱۲ بهمن تا اواخر خرداد ۵۸، سه، چهار ماه فاصله است. از زمانی که شاه به آمریکا رفت و فعالیت‌های جنبش‌های چپ در مازندران و کردستان شروع شد، یک روزشمار و ساعت‌شمار نیاز است تا ببنیم آمریکا چه اقداماتی علیه ایران انجام داد.

ماجرای پاوه برای ۲۵ ام مردادماه ۵۸ است و هنوز واقعه تسخیر لانه اتفاق نیفتاده است و این همه نیروی سوسیالیست کرد از آن سر دنیا آمده بودند تا کردستان را تجزیه کنند. یا ترورهایی که اتفاق افتاد که آخرین آن ترور شهید عراقی در ۳ شهریور آن سال بود. بسیاری از نیروهایی که برای جهاد سازندگی به کردستان رفتند دچار مشکل شدند لذا کاملاً مشخص بود از خردادماه به بعد امام حملاتی را متوجه آمریکا کرده است و نشانه‌گیری کردند. سه روز قبل از ماجرای لانه هم ایشان در بیانیه‌شان فرمودند بر طلاب و دانشجویان فرض است که به منافع آمریکا حمله کنند. منافع آمریکا در ایران کجا بود؟ چطور باید به آن حمله می‌شد؟ با قلم و بیان و سخنرانی یا اقدام جدی لازم بود؟ بیشترین منفعت متمرکز در سفارت بود و اتفاقاتی که بعد از آن افتاد نشان داد که کار دانشجویان درست بوده است و جای درستی را نشانه گرفتیم.

** تسخیر لانه جاسوسی بایکوت خبری ایران را شکست

شما به اتفاقاتی اشاره کردید که بعد تسخیر لانه افتاد؟ آن اتفاقات مثبت چه بود؟

امام علی‌الظاهر بین نماز ظهر و عصر توسط حاج احمدآقا متوجه می‌شوند. جریانی که حاج احمدآقا نقل می‌کنند، می‌گویند امام فرموده بودند این‌ها چه کسانی هستند؟ چون قبل از آن چند بار چپ‌ها به لانه جاسوسی حمله کرده بودند. وقتی احمدآقا گفته بود آقای موسوی خوئینی‌ها با این‌ها است امام فرموده بودند خوب جایی را گرفتید و محکم بایستید. دلیل این کار این بود که از زمان انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی یک بایکوت خبری وجود داشت. از زمان سقوط شاه تا تسخیر لانه رسانه‌ها فقط اتفاقات بد مانند درگیری‌های خوزستان، بلوچستان، کردستان، شمال و… را می‌گفتند ولی اینکه از اقدامات مردم حرف بزنند و از تجدید سازمان در کشور چیزی گفته نمی‌شد. هرگز صحبت‌های امام خمینی پخش نمی‌شد و یک بایکوت خبری وجود داشت. تنها جایی که می‌شد بایکوت خبری را شکست سفارت بود و در مجموع شرایط خوبی اتفاق افتاد که در حقیقت، از این بلندگو تا زمان جنگ امام بهترین بهره‌برداری را کرد. اینکه رجال سیاسی دنیا و کشورهای اسلامی می‌آمدند از احمد سکوتره تا نماینده پاپ و دیگران برای پادرمیانی به ایران آمدند.

** ۱۷ نهضت آزادیخبش را برای اولین بار به ایران دعوت کردیم

بعد از متوجه شدن از پیام امام خمینی فعالیت شما در لانه جاسوسی چگونه شکل گرفت و چه کارهایی انجام دادید؟

ما ساعت ۲ متوجه شدیم که امام از ماجرا مطلع شدند. ما در حال جمع‌آوری اسناد بودیم تا از سفارت بیرون برویم و اگر دولت موقت ما را اخراج کرد، سندها را داشته باشیم. به مجرد اینکه امام پیامشان رسید، در سفارت ماندیم. سازماندهی در حرکت کار مهمی بود. تیم‌هایی تشکیل شده بود که اول این گروگان‌ها فرار نکنند، اتفاقی برایشان نیفتد و با دانشجویان وارد چالش و درگیری نشوند. همه این‌ها ظرف مدت کوتاهی فراهم شد. مثلث تسخیر لانه سه وجه داشت: یکی گروگان‌های آمریکایی، یکی ماجرای نهضت آزادی‌بخشی که دعوت شدند. شاید نمی‌دانید برای اولین بار ۱۷ نهضت آزادی‌بخش به ایران دعوت شدند. نه وزارت خارجه، نه دولت، نه ارشاد و نه سپاه که دانشجوها دعوت کردند...

** تسخیر لانه جاسوسی سپر دفاعی انقلاب بود

این کار شما با واحد نهضت‌های آزادی‌بخشی که مهدی هاشمیِ معدوم تاسیس کرد، یکی بود؟

به هیچ وجه. دانشجویان در یک دوره زمانی اقتدار داشتند و تصمیم گرفتیم تحت عنوان «مستضعفین جهان متحد شوید» نهضت‌های آزادی‌بخش را جمع کنیم. این نهضت‌ها هم در سرتاسر جهان پخش بودند و بعضاً مخفیانه کار می‌کردند، از فیلیپین تا افغانستان که ده‌ها گروه داشت تا عربستان و سایر کشورها که از بین همه این‌ها ۱۷ جنبش دعوت شدند و مهمان ما بودند. آن زمان هنوز مجلس تشکیل نشده بود، انتخابات ریاست‌جمهوری هم برگزار نشده بود و جمهوری اسلامی سازمان‌نیافته بود و تسخیر لانه سپر دفاعی برای انقلاب بود که هم امام توانست با جهان گفت‌وگو کند و هم پیامی که امروز برای ما دارد این است که تحولی ایجاد کرد.

** شهید بهشتی گفت تا ساعت ۲ صبر می‌کنم و بعد اعلام مخالفت می‌کنم

واکنش دولت موقت و مهندس بازرگان و تصور اینکه استعفا می‌دهد را داشتید؟

برخی دانشجویان می‌گفتند خیلی از شخصیت‌ها ممکن است مخالفت کنند و برای دولت موقت سهمگین خواهد بود و دولت موقت این را برنمی‌تاید. یک تحلیل این بود که دولت موقت با ما درگیر می‌شود. آن زمان هم تقریباً اکثر اعضای شورای انقلاب مخالف بودند و به مجرد اینکه فهمیدند امام موافق است سکوت کردند. آیت‌الله بهشتی یادم هست گفت تا ساعت ۲ صبر می‌کنم و بعد به عنوان رئیس شورای انقلاب اعلام مخالفت می‌کنم که یک مرتبه ماجرا برعکس شد و مخالفت و موافقت‌ها روی معیار نظر امام بود. ما هم تصور نمی‌کردیم دولت موقت و آقای بازرگان اولین انتخابی که می‌کند استعفا باشد، البته اولین استعفایش نبود و دو بار قبلاً استعفا داده بود که بیشتر به دلایل مدیریتی بود. من خودم به شخصه به مرحوم بازرگان ارادت دارم و او روی فهم مطلق خودش چنین تصمیمی گرفت.

** دعوت از ۵۰ آمریکایی برای بازدید از ایران در زمان تسخیر لانه جاسوسی

چند شب پیش شبکه بی‌بی‌سی فیلمی پخش کرد. من از سه ضلع مثلث، درباره دو ضلع آن سخن گفتم که یکی گروگان‌ها و یکی نهضت‌های آزادی‌بخش بود. ضلع سوم که خیلی مهم است، درباره آن سخن نگفتم. همان زمان ما ۵۰ میهمان آمریکایی داشتیم؛ یعنی با یک دست گروگان و با یک دست دیگر میهمان‌های آمریکایی داشتیم. با بلندگو و وسایل دیگر هم جریان‌های آزادی‌بخش را داشتیم. در واقع ما در سه جبهه می‌جنگیدیم.

آن ۵۰ نفر چه کسانی بودند؟

۵۰ نفر اِلیت (نخبه) آمریکایی بودند. بسیاری از آنان فوت کردند و بسیاری از آنان هم امروز از افراد رده بالای آمریکا هستند. آن موقع حداقل ۱۵ سال از ما بزرگتر بودند. چند شب پیش بی‌سی‌سی یک فیلمی را منتشر کرد که یک ایرانی ۷ سال پیش ساخته است. جالب این است که بی‌بی‌سی پس از چهل سال فیلمی را پخش کرد که همه می‌گویند درباره ایران مثبت بوده است. در آن فیلم عنوان شده که ایرانی‌ها وحشی و تروریست نیستند. از همان ابتدا به ما نسبت دادند که تروریست هستیم. سپس هم به نهضت‌های آزادی‌بخش این نسبت را دادند.

دشمنان تصور نمی‌کردند که روزی ما به عنوان فرزندان انقلاب اسلامی از نهضت‌های آزادی‌بخش حمایت و پشتیبانی کنیم. از این رو امروز مطرح می‌کنند که انقلاب اسلامی حق ندارد پای خود را فراتر از مرزها بگذارد. پاسخ ما به این‌ها این است که مگر می‌شود مانع از انتشار اندیشه‌ای شد؟

آن افراد مخالفان و مبارزان سیستم حاکم بر آمریکا بودند؟

امروز یکی از آنان، دادستان یکی از ایالت‌های آمریکاست. آنان در جستجوی حقیقت بودند. البته تهدید شدند که اگر به ایران رفتید، جانتان با خودتان است. در آن فیلمی که بی‌بی‌سی پخش شد، گفته می‌شد که ایرانی‌ها در اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ما را به ایران بردند تا مردم را ببینیم و ابتدا به بهشت زهرا رفتیم و فهمیدیم که ایرانی‌ها به ما احترام گذاشتند که ما را به بهشت‌زهرا بردند. همچنین ما را به مناطق حلبی‌نشین، کپرنشین و غارنشین بردند.

در اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هنوز سازمان تبلیغات اسلامی تشکیل نشده بود و کسی هم نمی‌دانست چه باید کرد. دیگران به سوی ما آمدند و گفتند جلوی لانه مراسم بگیریم اما فضای کوچکی بود؛ از این رو پیشنهاد داده شد تا در میدان آزادی مراسمی برگزار شد. طرح برگزاری مراسم در میدان آزادی مربوط به دانشجویان است.

برای هر یک از میهمانان آمریکایی‌ها سه نفر محافظ گذاشتیم. خود ما دانشجویان همه کارها را انجام می‌دادیم. ما از مردم دعوت کردیم تا در مراسم حضور پیدا کنند. دعوتمان هم مانند دعوت به حضور در راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها بود.

دومین نکته که آن فیلم به آن اشاره کرده بود این بود که پس از حمله آمریکا به طبس، کارتر با یکی از آنان که جک نام داشت تماس می‌گیرد تا از ما جویا شود که آیا ما در تلافی این حمله قصد کشتن گروگان‌ها را داریم؟ جک می‌گوید من به بخش روابط عمومی سفارت زنگ زدم و یک نفر گوشی برداشت و خودم را معرفی کردم. آن فرد من را شناخت و احوالپرسی کردیم. بعد سؤال خودم را پرسیدم.

هفت سال پیش این فیلم تولید شد؛ اما تاکنون پخش نشده بود. به این دلیل پخش نشده بود که آمریکا به نوعی به دنبال ترمیم روابط است. بهترین بلندگوی تبلیغاتی آمریکا برای ایران نیز انگلیس است. سوال این است که چرا همان هفت سال پیش پخش نکردند؟ تردید ندارم که آمریکایی‌ها تصمیم خود را گرفته‌اند که بدین‌گونه نمی‌توان ادامه داد و باید رابطه با ایران را ترمیم کرد.

اکنون وضعیت پلاسمایی وجود دارد. منطق پلاسما این است که ابر را نمی‌توان در یک فنجان قرار داد، بلکه از فنجان بیرون کنیم به فضایی دیگر می‌رود. پلاسما رفتار سیال در همه جا دارد. جمهوری اسلامی ایران اکنون چنین وضعیتی دارد. اگر وضعیتش به مانند سیبل مشخصی بود که تاکنون نابودش کرده بودند. ایران دو منگنه بالای سر اسرائیل و عربستان درست کرده که دنیا متحیر شده است.

** کارهای ترامپ درستی اقدام ما در سال ۵۸ را اثبات کرد

این تدبیر نتیجه ۴۰ سال تلاش و زحمت است. یکی از امدادهای غیبی این بود که ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا بشود. وقتی به جوانان می‌گفتیم که به خوش‌قیافگی و مودب بودن روسای‌جمهور آمریکا توجه نکنید، اثر نداشت، اما ترامپ حرف ما را اثبات کرد. همان دوستانی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی به ما اعتراض می‌کردند، با روی کار آمدن ترامپ سخن ما را تصدیق کردند. ما ۳۰ سال از نسل جوان امروز بزرگتر هستیم و در این سال لطمات بسیاری از آمریکا خوردیم. اکنون هم واقعیت قضیه همین است.

سال‌های اخیر گفته می‌شود برخی دانشجویان از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان هستند. بعد از ۴۰ سال نظر شما درباره اقدام آن روزتان چیست؟

این دروغ محض است که برخی می‌گویند بنده و خانم ابتکار پشیمان هستیم. ما در سال ۸۵ نامه‌ای خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشتیم که مدام در برخی جاها اعلام می‌شود که ما از تسخیر لانه جاسوسی پشیمان شده‌ایم، در صورتی که ما معتقدیم تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم بود و انقلاب سومی هم وجود ندارد. موسس انقلاب اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند. حافظ انقلاب اسلامی و انقلاب دوم نیز رهبر انقلاب است و باید از این انقلاب‌ها صیانت شود. پشیمان شدن دروغ است. فرد پشیمان‌شده وجود خارجی ندارد. همواره هم از سه، چهار نفر اسم برده می‌شود. ما به رهبری پیشنهاد دادیم که به صداوسیما اعلام شود که فیلمی جامع درباره ماجرای تسخیر ساخته شود و افراد و دیدگاه‌های آنان مشخص شود. هیچکس پشیمان نشده است و به همه هم بگویید.

منبع: تسنیم

کلید واژه ها: سفارت آمریکا محممد هاشمی


نظر شما :