عصر تلویزیون

سریال‌هایی که مردم را میخکوب کردند
۲۲ خرداد ۱۳۹۶ | ۱۴:۴۵ کد : ۸۰۶۷ نوستالژی دهه ۶۰
صفحه تلویزیون پنجره‌ای بود که دنیا را به اتاق‌های نشیمن مردم می‌آورد و افق‌هایی برابر دیدگانشان می‌گشود.
عصر تلویزیون
لارس – اولاف بایر/ ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

 

تاریخ ایرانی: در ژانویه سال ۱۹۶۲ برای چند روزی نفس‌ها در سینه‌های شهروندان کشوری که معجزه اقتصادی لقب گرفته بود حبس شد. برخی از کارخانه‌ها میزان تولید خود را کاهش داده و شیفت‌های شب را حذف کردند. مردم آلمان غربی دور هم جمع می‌شدند و پای تلویزیون‌ها می‌نشستند تا سریال بلند «دستمال‌گردن» را تماشا کنند. این سریال جنایی که بر اساس کتابی به همین نام اثر نویسنده انگلیسی فرانسیس داربریج ساخته شده بود، داستان قتل یک زن جوان و جست‌وجو برای یافتن قاتل را روایت می‌کرد.

 

حدس و گمان‌ها بر سر قاتل این زن تبدیل به یک پرسش ملی شده بود. در آن زمان حتی مجله اشپیگل به سراغ ارنست لامر یکی از وزرای کابینه آلمان نیز رفت و نظر او را در مورد اینکه چه کسی می‌تواند آن زن را به قتل رسانده باشد جویا شد و آن وزیر دموکرات مسیحی در پاسخ گفت: «همسرم عقیده دارد که کار معاون کشیش است اما من به او گفتم امکان ندارد که یک روحانی چنین عملی انجام دهد.» اما هنگامی که یک مجری کاباره طی یک آگهی در روزنامه نام قاتل را لو داد، روزنامه «بیلد» سیل ناسزا را روانه وی کرد و او را «خائن به وطن» نامید.

 

آمارها حکایت از آن داشت که ۹۰ درصد از مردم آلمان غربی سریال «دستمال‌گردن» را دنبال می‌کنند، به عبارت دیگر بیست میلیون آلمانی بیننده بازجویی‌هایی بودند که آن کمیسر پلیس به نام «هری یاتس» انجام می‌داد. این در حالی بود که در آغاز سال ۱۹۶۲ تنها پنج میلیون نفر از شهروندان آلمان غربی تلویزیون داشتند. در آن زمان تلویزیون کالای گرانی محسوب می‌شد و حتی در سال ۱۹۶۷ نیز همچنان هر دستگاه از آن ۲۴۰۰ مارک قیمت داشت؛ رقمی که نصف قیمت یک فولکس‌واگن قورباغه‌ای بود، اما مردم آلمان نه تنها به دیدن مردم خارج از این کشور علاقه داشتند بلکه دلشان می‌خواست دنیای بیرون را نیز به داخل کشور و خانه‌هایشان بیاورند.

 

صفحه تخت تلویزیون در حکم پنجره‌ای بود که دنیا را به اتاق‌های نشیمن آن‌ها می‌آورد و افق‌هایی عالی را در برابر دیدگانشان می‌گشود، مثلا تماشاچیان با تماشای سریال «۷۷ سانست‌استریپ» ناگهان خود را در مرکز هالیوود می‌دیدند و یا با سریال «فیلیپر» در امتداد سواحل فلوریدا قایق‌سواری می‌کردند. در داخل خاک ایالات متحده وضعیت تماشاگران از این نیز بهتر بود، آن‌ها این امکان را داشتند که زودتر از سایر مخاطبان تلویزیون در دنیا با سریال فضایی «پیشتازان فضا» سوار بر سفینه اینترپرایز به درون فضای لایتناهی بروند.

 

تفوق و تب تلویزیون در ایالات متحده آمریکا بسیار زودتر از سایر نقاط جهان یعنی در سال‌های دهه پنجاه آغاز شده بود، سال‌هایی که از آن با عنوان «دوران طلایی برنامه‌های زنده تلویزیونی» یاد می‌شود. کارگردان‌های جوان مانند سیدنی لومت و یا جورج روی هیل درام‌هایی حقوقی مانند «دوازده عضو هیات‌ منصفه» و یا آثاری حماسی مانند «شب فراموش‌نشدنی» را که مربوط به غرق شدن کشتی تایتانیک بود به صورت زنده روی آنتن می‌بردند؛ اما در سال ۱۹۵۶ و با ورود تجهیزات جدید و پیشرفته‌تر این امکان نیز فراهم آمد که صحنه‌هایی در خارج از استودیو فیلمبرداری شود و بدین ترتیب بود که دوران سریال‌ها آغاز شد.

 

از همان زمان آثاری جهانی مانند وسترن‌های «بونانزا»، «اسلحه بدون دود» و تریلرهای جاسوسی مانند «ماموریت غیرممکن» [در ایران «بالاتر از خطر»] و سریال‌های جنایی مانند «تعقیب» و «کمیسر» ساخته شد. سریال‌ها سال به سال از محبوبیت بیشتری برخوردار می‌شدند، نمایش اولین تلویزیون‌های رنگی در نمایشگاه ارتباطات برلین در سال ۱۹۶۷ باز هم بر شور و اشتیاق مردم افزود. در سال ۱۹۶۹ بیش از هفتاد درصد از مردم آلمان غربی امکان خرید تلویزیون را داشتند.

 

طبیعتا این رشد و شکوفایی نگرانی‌هایی را نیز به همراه داشت. در همان زمان یعنی در سال ۱۹۶۳ یکی از نشریات تخصصی تلویزیون در آلمان که ۴٫۵ میلیون تیراژ داشت از قول یکی از پزشکان این کشور در مورد لزوم برقراری نظم و ترتیب در نمایش برنامه‌های تلویزیونی و مضرات اعتیاد به تلویزیون مطالبی منتشر کرد؛ اما سفر انسان به کره ماه و صحنه‌های زنده قدم گذاشتن بر روی ماه در جولای ۱۹۶۹ که پانصد میلیون نفر در سراسر جهان را پای تلویزیون‌ها میخکوب کرد، نشان داد که این جعبه جادویی در حکم همان مشعل جدید بشریت است که همه چیز را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. 

 
 

منبع: اشپیگل

کلید واژه ها: تلویزیون دهه ۱۹۶۰


نظر شما :