ائتلاف مقدسی که به سقوط شاه انجامید

نقدهای هالیدی، ریکس، کلمنتز و رئوف به کتاب بشیریه
۰۱ خرداد ۱۳۹۴ | ۰۱:۱۶ کد : ۷۹۱۴ انقلاب ایران به روایت بشیریه
آیا روحانیون یک طبقهٔ مجزا هستند یا در امتداد طبقهٔ بورژوای بازاری قرار دارند؟
ائتلاف مقدسی که به سقوط شاه انجامید
شیدا قماشچی

 

تاریخ ایرانی: ۳۰ سال پیش از آنکه ترجمه فارسی پایان‌نامه دکترای حسین بشیریه، استاد سابق علوم سیاسی دانشگاه تهران در ایران (با عنوان «زمینه‌های اجتماعی انقلاب ایران») مجوز چاپ بگیرد، این کتاب با عنوان «The state and revolution in Iran» (دولت و انقلاب در ایران) به زبان انگلیسی در خارج از کشور منتشر شده بود. انقلاب اسلامی در زمان انتشار این کتاب (۱۹۸۴/۱۳۶۳) ۵ سال از عمر خود را می‌گذراند و هنوز تحلیل‌هایی در باب چرایی و چگونگی سقوط شاه و برآمدن جمهوری اسلامی، انگشت‌شمار بودند. از این رو، کتاب بشیریه مورد توجه چهره‌هایی چون فرد هالیدی، توماس ‌ام. ریکس، فرانک کلمنتز و عبدل رئوف قرار گرفت که هر یک کوشیدند این کتاب را از منظر زمینه‌یابی انقلاب ایران و نقاط قوت و کاستی و زوایای غفلت کرده اثر مورد نقد قرار دهند.

 

***

 

فرد هالیدی*

 

از زمان انقلاب تاکنون کتاب‌های بسیار زیادی دربارهٔ ایران منتشر شده‌اند که بسیاری از آن‌ها از کیفیت بالایی برخوردار هستند. اکثر این آثار بر ایران پیش از انقلاب تمرکز داشته‌اند و در ادامه برخی از وجوه انقلاب را به آن الحاق کرده‌اند، اما کتاب بشیریه تحلیل سیاسی و اجتماعی کاملی از ایران در بیست سال گذشته ارائه کرده است. کوشش نویسنده این بوده که به صورت مختصر و مفید خصوصیات حکومت شاه و دوره [آیت‌الله] خمینی را مشخص کرده و دلایل انتقال حکومت از یکی به دیگری را بررسی کند. موضع تئوریک بشیریه، ملهم از آثار مارکسیستی اخیر در زمینه طبقات اجتماعی و مطالعات رایج در علوم تاریخی و سیاسی است؛ در این کتاب نیکوس پولانزاس با کرین برینتون و هانا آرنت همنشین می‌شوند. نویسندهٔ کتاب عقیده دارد که نمی‌توان ظهور انقلاب را به یک دلیل خاص نسبت داد بلکه مجموعه‌ای از عوامل در ترکیب با یکدیگر به انقلاب منجر شدند که در این کتاب به آن‌ها پرداخته می‌شود.

 

ساختار در حال تغییر طبقات اجتماعی در ایران، تضعیف قدرت شاه در جریان بحران‌های سیاسی دههٔ ۱۹۷۰، پدیدار شدن ایدئولوژی انقلابی به همراه سازمان‌های انقلابی که توان آن را داشتند تا توده‌های مردم را در مبارزه با حکومت سلطنتی (در زمان ضعف این حکومت) به جنبش درآورند، اموری هستند که نویسنده توجه خاصی را به آن‌ها معطوف داشته است. از همه مهم‌تر بشیریه به مشخصات کشور و حکومت می‌پردازد تا توضیح دهد که چگونه سلطنت پایه‌های خود را محکم کرد و چه شد که در آغاز دههٔ ۱۹۷۰ کنترل از دستانش خارج شد و روحانیون چگونه توانستند قدرت را از سال ۱۹۷۹ به دست گرفته و آن را حفظ کنند؟

 

علیرغم نگرش اقتصادی و هوشیارانهٔ بشیریه، تحلیل‌های او چندین پرسش عمده را در ذهن پدید می‌آورند. در تمام مباحث مربوط به دولت و نقش آن، به روش کار در داخل حکومت پرداخته نمی‌شود. از سازمان‌های دولتی، اندازهٔ آن‌ها و شرایط اقتصادی و تقسیم قدرت درون دولت اطلاعات اندکی ارائه می‌شود. در مورد ابزارهای کلیدی حکومت یعنی نیروهای امنیتی، پیش از ۱۹۷۹ و پس از آن نیز حرفی به میان نمی‌آید. بشیریه از نیروی اجتماعی که [آیت‌الله] خمینی را به سمت قدرت سوق داد، یعنی جمعیت شهرنشین، جزئیاتی ارائه نمی‌دهد. رشد بسیار عظیم این جمعیت بود که پایگاه‌های اجتماعی برای انقلاب فراهم کرد. کتاب به ما نمی‌گوید چه کسی توانست این نیروی انقلابی را به کار بیندازد؟

 

موضع بشیریه نسبت به روحانیون نیز چندان واضح نیست؛ آیا آن‌ها یک طبقهٔ مجزا هستند یا در امتداد طبقهٔ بورژوای بازاری قرار دارند؟ در ادامه اینکه پس از انقلاب ۱۹۷۹ قدرت در دستان چه کسی است؟ بازاری‌ها یا روحانیون؟ در فصل مربوط به دوران پس از انقلاب ۱۹۷۹به نظر می‌رسد که روحانیون قدرت را در دست دارند اما از برخی تحلیل‌های آغازین کتاب اینطور بر می‌آید که این بازاری‌ها هستند که به قدرت رسیده‌اند. مطرح کردن این پرسش‌ها به نوعی به هدف بشیریه از تالیف این کتاب نیز کمک می‌کند: به‌کارگیری راهکار‌ها و روش‌های تئوریک و تلفیق آن‌ها با داده‌های تجربی مربوط به ایران معاصر برای دستیابی به یک تحلیل جامع و گسترده.

 

* استاد مدرسه اقتصاد لندن

منبع: اینترنشنال افرز

 

***

 

توماس ‌ام. ریکس*

 

برای بیشتر ناظران ایران باورناپذیر است که سلطنت پهلوی سقوط کرده و جمهوری اسلامی چندمین سال حکومتش را سپری می‌کند. دانشمندان علوم سیاسی و دیگران همچنان در حال تحقیق دربارهٔ علل وقوع انقلاب هستند و اکثر آن‌ها مراحل مختلف این فرآیند پرخروش را در سایهٔ انقلاب فرانسه بررسی می‌کنند. کتاب «دولت و انقلاب در ایران» در زمینهٔ یافتن دلایل وقوع انقلاب از آثار دیگر در این زمینه موفق‌تر است زیرا این کتاب چارچوب تئوریک دارد و به مسائل اقتصادی و اجتماعی ایران در گذشته و زمان حال می‌پردازد.

 

حسین بشیریه در سال ۱۹۸۲ دکترای خود را در دانشگاه لیورپول به اتمام رساند. او در رسالهٔ پایان‌نامه‌اش می‌نویسد که

۱) سابقهٔ هشت دهه بحران اقتصادی در ایران به انقلاب ۱۹۷۹-۱۹۷۷ منجر شد، بحرانی که «در پایان قرن نوزدهم میلادی با شروع روند توسعهٔ جهانی اقتصاد کاپیتالیستی و الحاق ایران به سیستم اقتصادی اجتماعی غربی آغاز شد».

۲) «بحران‌های پیاپی» اقتصادی و ناتوانی لیبرالیسم در مواجهه با این بحران‌ها «تا حد زیادی به شکل‌گیری حکومت استبدادی دامن زد».

۳) بحران‌ها، به خصوص در آغاز دههٔ ۱۹۶۰ و میانهٔ دههٔ ۱۹۷۰، زمینه را برای بسیج مردمی سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۷۷ فراهم کردند.

 

بشیریه تحقیقات میدانی‌اش را در سال ۱۹۸۰ در ایران انجام داد و جزوه‌ها، روزنامه‌ها و اسناد آن دوره را مطالعه کرد. اثر او با بحث در مورد ساختار دولت در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۲۵-۱۹۰۵ و سپس ساختار نظام اجتماعی - سیاسی حکومت پیشین (۱۹۲۵ تا ۱۹۷۵) آغاز می‌شود. سپس با ارائهٔ تحلیلی از «ناسیونالیسم اسلامی»، بحران‌های اقتصادی مصادف با حکومت دیکتاتوری در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و طبیعت انقلاب به توضیح دلایل وقوع آن می‌پردازد. در خاتمهٔ کتاب، دولت جدید و به قدرت رسیدن روحانیون محافظه‌کار و سپس دوران «ترمیدور» را تحلیل و بررسی می‌کند.

 

اگرچه این کتاب به خوبی نگارش شده و در اکثر موارد مستند است ولی در دو مورد شبهه و تردید دارد. نخست آنکه نویسنده «تبدیل کشور را از حالت کشاورزی به جامعهٔ نیمه صنعتی» به روشنی توضیح نمی‌دهد. کتاب این بحث را مطرح می‌کند که اقتصاد در شکل‌گیری دولت نقش مهمی ایفا می‌کرده اما نحوه شکل‌گیری «سرمایه‌داری دولتی» در دهه ۱۹۳۰، نقش سرمایه خارجی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، ساختار اقتصاد شهری به خصوص بازار که اتحاد مغازه‌داران و علما را در مبارزه با حکومت پهلوی بنیان نهادند، روشن نمی‌کند.

 

نکتهٔ دوم آنکه نویسنده دلایل شکست لیبرالیسم، ملی‌گرایان سکولار و مشروطه‌خواهان در بسیج مردم شهر‌ها و روستا‌ها را توضیح نمی‌دهد. البته باید اذعان داشت که بشیریه به خوبی مفهوم «ناسیونالیسم اسلامی» را به عنوان پایه و اساس «اپوزیسیون مردمی انقلابی» بسط و گسترش می‌دهد.

 

در کل کتاب «دولت و انقلاب در ایران» اثری است بسیار خوب دربارهٔ برخی جنبه‌های سیاسی و اجتماعی ایران. کتاب بشیریه در زمینهٔ بررسی شکل‌گیری دولت جدید، ایدئولوژی محافظه‌کاران و بحران سرمایه‌داری در کشورهای جهان سوم را می‌توان یک مرجع به حساب آورد. این اثر بر اهمیت بررسی ایران از منظر بحران‌های اقتصادی میانهٔ قرن بیستم و با پیش‌زمینهٔ بی‌ثباتی‌های منطقه تاکید دارد.

 

در ‌‌نهایت لیبرالیسم شکست خورد ولی حکومت‌های سلطنتی و اسلامی پیروز شدند. این اثر به خوانندگان کمک می‌کند تا بحران‌های ایران و بی‌ثباتی‌های منطقه را بهتر بفهمند.

 

* استاد دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه بیرزیت، کرانه باختری سرزمین‌های اشغالی

منبع: میدل ایست ژورنال

 

***

 

عبدل رئوف*

 

تغییرات سیاسی و اجتماعی در ایران انقلابی، سرخط خبرهای روز بود و بحث‌های داغی را در زمینهٔ سیاستگذاری ایالات متحده و دیگر کشور‌ها برانگیخت. مطالعات پراکنده‌ای در زمینهٔ سیاست ایران صورت گرفته است، ولی حجم بیشتر مطالب موجود به جنگ ایران و عراق مربوط می‌شوند و اکثر آن‌ها از گزارش‌های رسانه‌ها و یا بیانیه‌های رسمی دولتی به دست آمده‌اند.

 

به طور کلی مطالعات در زمینهٔ ایران پس از انقلاب از نظر کیفیت تحلیل و روش تحقیق بسیار ضعیف محسوب می‌شوند. این ضعف حاصل نگرش منفی دولت ایران نسبت به تحقیقات تجربی، نبود اطلاعات و سرعت اتفاقاتی است که از ادراک صحیح و شکل‌گیری مطالعات تحلیلی ممانعت به عمل می‌آورد.

 

کتاب «دولت و انقلاب در ایران» نوشتهٔ حسین بشیریه، یک اثر پژوهشی بسیار برجسته است. این اثر حاصل تحقیقات میدانی مولف در سال ۱۹۸۰ است که برای پایان‌نامهٔ دکترایش انجام داده است. نویسنده با بهره از زبان مادری و آشنایی‌اش با کشور ایران توانسته اطلاعات فراوانی را از طریق مشاهدات شخصی، تماس با مقامات رسمی و دسترسی به اسناد ایران که در خارج از کشور قابل دسترسی نیستند، گردآوری کند. بشیریه دلایل انقلاب ایران و مراحل تحولات آن را تغییرات اجتماعی می‌داند که زادهٔ تناقضات و تضادهای داخلی میان رفتار حکومت و انتظارات طبقات مختلف اجتماعی هستند.

 

برخلاف تصور پژوهشگران غربی، تغییرات اجتماعی که شاه در دههٔ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ اعمال کرد باعث بروز درگیری نشدند بلکه باید ریشهٔ آن‌ها را از زمان تاسیس دولت ایران در آغاز قرن بیستم جست. نویسنده درگیری‌های طبقاتی را تا زمان انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۵ دنبال می‌کند؛ هنگامی که یک طبقهٔ جدید اجتماعی و اقتصادی در عرصهٔ سیاسی ظهور کرد و خاندان سلطنتی مصمم بود تا قدرت‌های سیاسی و اجتماعی را در کل جامعه باز تعریف کند.

 

از میان تمامی طبقات اجتماعی، طبقهٔ علما نقش بسیار مهمی در سیاست ایران ایفا می‌کرد: «واکنش نسبت به نفوذ کشورهای غربی در نظام سنتی ایران در آغاز سدهٔ ۱۹۰۰ باعث شد تا علما به قدرت دست یابند و طرفدار ناسیونالیسمی شوند که در قالب اسلام رو به افزایش نهاده بود. در نتیجه، قدرت رو به افزایش علما بیشتر ناشی از افزایش ناسیونالیسم در مواجهه با امپریالیسم بود تا تئوری‌های سیاسی مذهب شیعه.»

 

علما در بازار پایگاه سیاسی مستمری برای قدرت خودشان یافتند. تجار بازاری از طریق پرداخت وجوه دینی و پشتیبانی مالی از مساجد و مدارس مذهبی با علما در ارتباط بودند. برخی از علما «در مدارس نزدیک به بازار، زندگی و تدریس می‌کردند و برخی‌شان صاحب حجره بودند.»

 

در فصل ۴ کتاب، نویسنده این بحث را مطرح می‌کند که تغییرات اجتماعی پدید آمده توسط شاه در دههٔ ۱۹۶۰ طبقات اقتصادی جدیدی از نئوبورژوا‌ها و تجار پدید آورد که مخالفت شدید آن‌ها با رژیم «متاثر از مداخلات متداوم» دولت به قصد تعدیل و قانونمندسازی اقتصاد بود. این طبقهٔ نوظهور به دلایل متفاوت یک ائتلاف مقدس با علما شکل دادند و رژیم را نادیده گرفتند. شاه در مواجهه با مخالفت‌های روزافزون به تشدید فشارهای سیاسی و ایجاد یک رژیم استبدادی پناه برد.

 

در فصل سوم کتاب ایدئولوژی اسلامی از منظر تاریخی مورد بررسی قرار می‌گیرد. از آغاز مداخلهٔ سیاسی علما، دو مکتب فکری پدید آمد. اکثریت با علمایی بود که مشروطیت را راه‌حلی برای محدود ساختن قدرت شاه و دفاع از اسلام در برابر نفوذ غرب می‌دانستند؛ تعداد قلیلی از علما با مشروطیت مخالف بودند و شریعت را تنها راه محدودسازی قدرت شاه می‌شمردند.

 

در دههٔ ۱۹۶۰ تفسیری روشنفکرانه از مذهب متداول شد و علمایی همچون آیت‌الله خمینی موضع خودشان را از مشروطیت به اسلام تغییر دادند. [آیت‌الله] خمینی به این باور رسید که امپریالیسم غربی تهدید بزرگی برای اسلام و ناسیونالیسم است. او رابطهٔ میان حکومت مذهبی و غیرمذهبی را بازنگری کرد و دکترین سیاسی شیعه – امامت - را دوباره رواج داد؛ دکترینی که بر اساس آن امام یا نایب او از طرف خدا به قدرت رسیده است تا بر مومنین حکومت کند.

 

فصل ششم کتاب بهترین ابزار برای درک سیاست‌های امروز ایران است، این فصل با ساختار انقلاب سر و کار دارد. بشیریه جزئیات ایدئولوژی‌ها و فعالیت‌های احزاب مختلف سیاسی، فرقه‌ها و گروه‌هایی که در انقلاب و پس از آن تشکیل شدند را تشریح می‌کند و مجموعه اطلاعات تحسین‌برانگیزی را ارائه می‌دهد. کتاب «دولت و انقلاب در ایران» در مطالعات سیاسی ایران نقش بسزایی دارد و یکی از پرارزش‌ترین و مهم‌ترین آثار پژوهشی در این زمینه باقی خواهد ماند.

 

* استاد دانشگاه ایالتی نیویورک در بوفالو

منبع: The American Political Science Review

 

***

 

فرانک کلمنتز

 

کتاب بشیریه از فراوان کتاب‌هایی است که در زمینهٔ انقلاب ایران نوشته شده‌اند، ولی در این مورد نویسنده تلاش کرده تا انقلاب را از منظر جامعه‌شناسی سیاسی معاصر و با تاکید فراوان بر جنبهٔ اجتماعی درگیری‌ها توضیح دهد. نویسنده نیمی از کتاب را به پیش‌زمینهٔ تاریخی حوادث - از ابتدای قرن - اختصاص داده است. او روند تکامل ساختار دولت و از آن پس شکل‌گیری حکومت سلطنتی و آشنایی با سیستم اجتماعی - اقتصادی غربی که به ناسیونالیسم ایرانی منجر شد را توضیح می‌دهد.

 

در ساختار اقتصادی - اجتماعی، بازار نفوذ غرب را تهدیدی برای تولید ساده کالا می‌شمرد و اعتراضات بازاریان تحت لوای اسلام ظهور کرد. به این ترتیب ایدئولوژی انقلاب اسلامی پایگاه اجتماعی‌اش را در بازار و ائتلاف آن با علما می‌یابد که به سنگر ناسیونالیسم ملی با هویت ضد غربی بدل می‌شود و به نوعی «تجلی اقتصاد محلی و آگاهی ملی است؛ می‌توان نتیجه گرفت که این انقلاب خرده‌ بورژوا‌ها و ملی‌گرایان اسلام‌گراست».

 

مسیر این انقلاب از الگوی کلاسیک انقلاب فرانسه پیروی کرد، به قدرت رسیدن میانه‌رو‌ها، سلطهٔ تندرو‌ها و سپس دورهٔ ترمیدوری است که به معنای نهادینه‌سازی کار انقلاب و واگذاری قدرت به طبقه یا گروه جدید است؛ در این مرحله است که نویسنده ابراز می‌کند که انقلاب به ثمر رسیده است. برای نگارش این کتاب تحقیقات فراوانی صورت گرفته و مباحث نیز به خوبی ارائه شده‌اند و انقلاب از منظر جدیدی بررسی شده است. کتاب‌شناسی آن جامع و فراگیر بوده و کتاب به خوبی نمایه‌سازی شده است.

 

منبع: (Bulletin (British Society for Middle Eastern Studies

کلید واژه ها: انقلاب اسلامی حسین بشیریه


نظر شما :