۴۵ سال مانع از وقوع جنگ شدیم

متن مذاکرات بوش و گورباچف پس از فروپاشی دیوار برلین -۱
۲۳ آذر ۱۳۹۳ | ۱۹:۱۸ کد : ۷۸۶۰ ۲۵ سال پس از فروپاشی دیوار برلین
بوش: پیشنهادات دیگری به طور مداوم به من ارائه می‌شود: به بالای دیوار برلین برو و یک سخنرانی پر سر و صدا راه بیانداز. البته دولت من به چنین راهکارهایی متوسل نخواهد شد و با خویشتنداری به مسیرش ادامه خواهد داد....علیرغم تغییراتی که در اروپای شرقی پدید آمد، ایالات متحده آمریکا مواضع سرسختانه‌ای در برابر شوروی اتخاذ نکرد، در حالی که افرادی در داخل آمریکا من را به احتیاط بیش از حد محکوم می‌کنند....گورباچف: رئیس‌جمهور ایالات متحده حتی یک بار حمایت خود را از پرسترویکا اعلام و برای آن آرزوی موفقیت نکرد.
۴۵ سال مانع از وقوع جنگ شدیم
ترجمه: شیدا قماشچی

 

تاریخ ایرانی: کمتر از یک ماه پس از فروپاشی دیوار برلین، جورج دبلیو بوش (پدر) رئیس‌جمهور آمریکا و میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی در دوم دسامبر ۱۹۸۹ در مالت با یکدیگر دیدار و درباره همکاری‌های دوجانبه گفت‌وگو کردند. اندیشکدۀ وودرو ویلسون، متن کامل مذاکرات رهبران دو بلوک شرق و غرب را منتشر کرده که ترجمه آن را در «تاریخ ایرانی» می‌خوانید:

 

گورباچف: آقای رئیس‌جمهور ورود شما و اعضای هیات آمریکایی به عرشهٔ کشتی ماکسیم گورکی را خیر مقدم می‌گویم. برگزاری این جلسه ابتکار شما بود. باید بگویم که ما از این ابتکار استقبال کردیم.

 

بوش: بسیار ممنونم.

 

گورباچف: فکر می‌کنم آنچه که طی یک روند آرام و صلح‌آمیز صورت گرفت به برگزاری این جلسه میان اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا انجامید. علاوه بر این اتفاقات مهم دیگری هم افتاده است. در نتیجه نیاز به انجام مذاکراتی پدید آمد که این تغییرات و همچنین شرایط تازه به وجود آمده در سطح بین‌المللی بررسی شوند. بسته به شرایط باید تصمیمات جدیدی اتخاذ کنیم. در نتیجه غیرممکن است که خودمان را به مذاکرات میان وزرای امور خارجه محدود کنیم. واقعیت این است که به ملاقات‌های کاری و تماس میان رهبران دو کشور نیاز هست.

 

این ملاقات در حقیقت مقدمه‌ای است بر یک دیدار رسمی. با این حال چیزی از اهمیت این ملاقات کاسته نمی‌شود. ملاقات‌های غیررسمی برای من اهمیت بیشتری دارند تا مراسمی که با تشریفات خاصی همراه هستند. ما پیش از این مکاتبات بسیار مهمی با هم داشته‌ایم ولی مهم آن است که بر سر یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم. این حرکت نه تنها برای شوروی و آمریکا بلکه برای تمام جهان از ارزشی نمادین برخوردار است.

 

مردم اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و همهٔ جهان امیدوارند که مذاکرات مالت به نمادی از رابطه میان دو کشور تبدیل شود و نتایج مثبتی هم در پی داشته باشد. باید این فرصت را ایجاد کنیم که متخصصین پا به پای رهبرانشان فعالیت کنند. این شرایط را برایشان فراهم خواهیم کرد. بار دیگر از صمیم قلب به شما خیر مقدم می‌گویم.

 

بوش: از سخنان محبت‌آمیزتان متشکرم. درست است، این ملاقات پیشنهاد من بود. مطمئنم که این ملاقات به سود اتحاد جماهیر شوروی نیز خواهد بود. تابستان در مسیر سفرم از پاریس به واشنگتن مشغول ویرایش نامه‌ام به شما راجع به این ملاقات بودم که ناگهان متوجه شدم موضع پیشینم ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. مردم آمریکا نیز این تغییر موضع را درک کرده‌اند. از زمانی که ایدهٔ این اجلاس مطرح شد تاکنون چندین اتفاق مهم در صحنهٔ بین‌المللی رخ داده است. انتظار دارم که طی این ملاقات، ارزیابی‌مان از این وقایع را با هم در میان بگذاریم و نه تنها به مسالهٔ اروپای شرقی بلکه به دیگر مناطق نیز بپردازیم. من مشتاق تبادل نظر نه تنها میان اعضای هیات همراه بلکه گفت‌وگوی رودررو با شما هستم. فکر می‌کنم که می‌باید تعداد دیدار‌هایمان را افزایش دهیم.

 

گورباچف: موافقم. احساس می‌کنم که پیش‌تر به این توافق رسیده‌ایم و این دیدار در راستای توافقات پیشینمان است.

 

بوش: بله، درست است. تا حالا مذاکرات ثمربخشی داشته‌ایم. اگر به من اجازه بدهید مایلم تا برخی از ایده‌های طرف آمریکایی را به طور خلاصه با شما در میان بگذارم. من هم کاملا با شما موافقم که اجلاس مالت از اهمیت بسیاری برخوردار است. من هم در یادداشت‌هایم به این مساله پرداخته بودم ولی دیگر آن را تکرار نمی‌کنم.

 

اما موضع ما در برابر پرسترویکا (بازسازی). با اطمینان می‌گویم که با آنچه که در نیویورک {هنگام حضور گورباچف در سازمان ملل} مطرح کردید موافقم، موفقیت طرح پرسترویکا برای تمام جهان اهمیت دارد. تا اندکی پیش برخی در آمریکا نسبت به این طرح تردید داشتند. سپس شما در نیویورک گفتید که برخی حلقه‌ها از موفقیت پرسترویکا خوشنود نخواهند شد. نمی‌توانم بگویم که چنین عناصری در آمریکا وجود ندارند اما با اطمینان می‌گویم که متفکرین آمریکایی چنین نظری ندارند. تغییرات اروپای شرقی و روند کلی پرسترویکا باعث پدید آمدن این ذهنیت در آمریکا شده است. البته میان تحلیلگران و متخصصین دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. اما شما می‌توانید مطمئن باشید که دولت و کنگرهٔ آمریکا خواهان موفقیت طرح اصلاحات و بازسازی شما هستند. مایلم که گام‌های مثبتی برداریم تا چارچوب کلی مذاکرات رسمی‌مان در آمریکا معین شود.

 

چند نکته دربارهٔ مسائل اقتصادی. باید به اطلاعتان برسانم که دولت من قصد دارد تا مانع اجرای اصلاحیه جکسون - وانیک بشود. قانونی که از مقام و شأن کشور شما کاسته است…همچنین بگویم که دولت من سیاستی را در پیش گرفته تا قانون استیونسون و بیرد را لغو کند، اصلاحیه‌ای که امکان اعطای اعتبار به شوروی را محدود می‌کند…

 

اقداماتی که دولت آمریکا پیشنهاد می‌کند از حوزهٔ روابط آمریکا - شوروی فرا‌تر نمی‌رود و با حسن نیت همراه است به این معنی که این اقدامات به هیچ عنوان نشان‌دهندهٔ برتری ایالات متحده نسبت به شوروی نیستند و از این منظر با نوع نگاه شما نیز همخوانی دارند. ما آمریکاییان بدون شک از برتریمان در مدیریت اقتصادی آگاهی داریم. اما حالا این مساله مطرح نیست. ما بسیار تلاش کردیم تا پیشنهاداتمان را به نحوی ارائه دهیم که شبههٔ آن ایجاد نشود که آمریکا قصد «نجات» اتحاد جماهیر شوروی را دارد. ما دربارهٔ یک برنامهٔ کمکی صحبت نمی‌کنیم، هدف ما یک برنامهٔ مشترک است.

 

با فسخ اصلاحیهٔ جکسون - وانیک شرایط مناسب برای لغو محدودیت‌های اعطای اعتبار فراهم خواهد شد. دولت آمریکا قصد اهدای کمک ندارد بلکه درصدد ایجاد شرایط مناسب برای توسعهٔ مطلوب در حوزهٔ اقتصاد است. ما پیشنهاداتمان را به صورت اسناد مکتوب به شوروی ارسال خواهیم کرد. این پیشنهادات به تعدادی پروژهٔ جدی در زمینه‌های مالی، آماری، بازار و... مربوط هستند.

 

باید چند کلمه‌ای هم راجع به تمایل اتحاد جماهیر شوروی برای پیوستن به گات (موافقت‌نامهٔ عمومی تعرفه و تجارت) صحبت کنم. ما پیش‌تر با پیوستن اتحاد جماهیر شوروی به این سازمان مخالف بودیم. اکنون در این موضع تجدیدنظر کرده‌ایم و موافق پیوستن اتحاد جماهیر شوروی به این سازمان هستیم. ما معتقدیم که عضویت اتحاد جماهیر شوروی در گات باعث می‌شود تا این کشور با شرایط، نحوهٔ عملکرد و توسعهٔ بازار جهانی آشنایی بیابد…

 

برنامه‌ریزی به منظور توسعهٔ اقتصادی در یک حوزهٔ دیگر نیز کاربرد خواهد داشت. من به فکر آن هستم تا روابط محکمی میان سازمان‌های توسعه و همکاری اقتصادی بنا کنم. به این ترتیب چارچوب مناسبی برای همکاری اقتصادی در کانال‌های غرب - شرق به وجود می‌آید. دولت ما درصدد آن است که در این مسیر به حرکت خود ادامه دهد…

 

جورج بوش به مسائل منطقه‌ای می‌پردازد و موضع ایالات متحده در قبال آمریکای مرکزی را روشن می‌کند. سپس پیشنهاد می‌دهد که به مسالهٔ خلع سلاح رسیدگی کنند.

 

گورباچف: موافقم.

 

بوش: شما می‌دانید که دولت من در پی آن است تا انسان‌ها را از شر سلاح‌های شیمیایی نجات دهد. امروز پیشنهاد جدیدمان را مطرح می‌کنم که در آن تغییراتی به وجود آمده است. اگر اتحاد جماهیر شوروی با اصل پیشنهاد ما در زمینهٔ سلاح‌های شیمیایی - که پیش‌تر در سخنرانی‌ام در صحن عمومی سازمان ملل متحد مطرح کردم - موافقت کند، آمریکا نیز در همین راستا برنامهٔ مدرنیزاسیون تولید سلاح‌های دوگانهٔ شیمیایی را متوقف خواهد کرد، در صورتی که کنوانسیون منع جنگ‌افزارهای شیمیایی لازم‌الاجرا شود.

 

در عمل می‌بایست در آیندهٔ نزدیک هر دو طرف به توافق مشترکی دست بیابند تا ذخیرهٔ سلاح‌های شیمیایی را به طور چشمگیری کاهش دهند، این مقدار باید به ۲۰ درصد از عوامل سلاح شیمیایی که اکنون در انبار تسلیحاتی آمریکا موجود است تقلیل بیابد و ظرف هشت سال پس از لازم‌الاجرا شدن کنوانسیون به ۲ درصد کاهش یابد. پیشنهاد ما این است که کار‌ها را به گونه‌ای پیش ببریم تا در دیدار رسمی‌مان که در اواسط سال آینده در آمریکا برگزار خواهد شد پیش‌نویس این توافقنامه آمادۀ امضا باشد.

 

اما در مورد جنگ‌افزار‌های متعارف. در این مورد به تلاش‌های فراوانی نیاز داریم. کشورهایی وجود دارند که باید از موانع و مشکلات خاصی عبور کنند، برای نمونه کشور فرانسه، ولی با این وجود می‌توانیم تا سال آینده به توافق دست بیابیم. می‌توان به این ترتیب امور را پیش برد: با هدف کاهش چشمگیر جنگ‌افزارهای متعارف در اروپا در سال ۱۹۹۰ معاهده‌ای امضا شود، این معاهده می‌تواند در اجلاس نمایندگان کشورهای حاضر در مذاکرات وین به امضا برسد.

 

در مورد توافقنامه‌های آتی کاهش جنگ‌افزار‌های استراتژیک هجومی، آمریکا سعی دارد تا انگیزهٔ لازم برای مذاکرات در این زمینه را فراهم کند. تلاش ما این است که با تلاش مشترک به تمامی پرسش‌های کلیدی پیش از نشست پیش رو در آمریکا پاسخ داده شود و پیش‌نویس معاهدهٔ کاهش جنگ‌افزار‌های استراتژیک هجومی و اسناد مربوط به این معاهده تنظیم شوند. در این صورت می‌توانیم حین نشست آینده این معاهده را نیز امضا کنیم.

 

{…}

 

گورباچف: ما شروع به بررسی این مسائل کرده‌ایم.

 

بوش: ما خواهان آنیم که اتحاد جماهیر شوروی نیز همچون ایالات متحده اطلاعات مربوط به بودجهٔ نظامی‌اش را با جزئیات کامل منتشر کند. ما تصویر کاملی از آنچه که در حوزهٔ نظامی کشورمان اتفاق می‌افتد را منتشر کرده‌ایم. مطمئنم که سرویس‌های اطلاعاتی شما این حرف من را تائید می‌کنند.

 

گورباچف: برعکس، به من گزارش می‌دهند که شما همهٔ اطلاعات را منتشر نمی‌کنید.

 

بوش: اطمینان دارم که انتشار هرچه دقیق‌تر اطلاعات مرتبط با بودجهٔ نظامی از سمت هر دو طرف، به اطمینان متقابل در تمامی زمینه‌ها خواهد انجامید. چند مسالهٔ دیگر را مطرح می‌کنم که برای آینده مهم خواهند بود…

 

حفاظت از محیط زیست در حال حاضر به صورت اضطراری درآمده است. به جایی رسیده‌ایم که باید عواقب اقتصادی تغییرات آب و هوایی را مدنظر داشته باشیم. بسیاری از کشورهای غربی در پی یافتن چاره‌ای هستند تا مانع ایجاد تغییرات آب و هوایی شوند و حتی به این منظور بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی واجب و ضروری را تا حد ممکن متوقف ساخته‌اند.
 

ما سعی داریم تا با این مسائل به صورت منطقی مواجه شویم و از هرگونه زیاده‌روی بپرهیزیم. در حال حاضر اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده در کمیتهٔ مشترکی تحت نظر سازمان ملل متحد مشغول به همکاری هستند تا کنفرانس بین‌المللی تغییرات آب و هوایی را سازمان بدهند. این مایهٔ رضایتمندی است. قصد داریم که در آینده دو گام اساسی دیگر نیز در این راستا برداریم. نخست پس از آنکه کار این کمیتهٔ مشترک در پاییز سال آینده به پایان رسید، آمریکا میزبان کنفرانسی خواهد بود تا چارچوب معاهدات مربوط به تغییرات آب و هوایی معین شود.

 

حفاظت از محیط زیست نیازمند حضور دائم شخصیت‌های برجستهٔ علمی است. من مشاور علمی کاخ سفید دکتر آلن بروملی را مامور کردم تا در بهار سال آینده کنفرانس اکولوژی ترتیب دهد تا بهترین دانشمندان فعال در زمینهٔ انرژی و همچنین روسای آژانس‌های مربوطه از تمامی کشورهای دنیا در این کنفرانس گردهم بیایند. امیدوارم که نمایندگان شوروی نیز در این جمع حضور بیابند.

 

{…}

 

گورباچف: از ایده‌های جالبتان ممنونم. کاملا مشهود است که دولت بوش سیاست‌هایش را در راستای روابط شوروی - آمریکا شکل داده است. من مایل هستم تا به چندین مسالهٔ فلسفی اشاره کنم. به نظرم بسیار مهم است تجربه‌هایی که از جنگ سرد کسب کرده‌ایم را در میان بگذاریم. آنچه که اتفاق افتاده به تاریخ پیوسته است و این از مزایای روند تاریخ است. با این وجود تحلیل آنچه که رخ داد وظیفهٔ من و شماست. اما ضرورت این امر چیست؟ البته که می‌توانیم بگوییم همگی‌مان در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفتیم. مشکلات جدیدی پیش روی بشریت قرار گرفتند که پیش از آن هیچ کس هیچ تصوری از آن‌ها نداشت. آیا قصد داریم تا‌‌ همان توجیهات قدیمی را به کار بگیریم؟ مسلما در این حالت هیچ نتیجه‌ای نخواهیم گرفت.

 

به هیچ عنوان نمی‌بایست با نگاه منفی مسائل گذشته را تحلیل کرد. ما موفق شدیم که طی ۴۵ سال مانع از وقوع یک جنگ عظیم شویم. این موضوع به تنهایی نشان می‌دهد که در گذشته همه چیز منفی نبوده است. با این همه یک مساله واضح و آشکار است، اتکا بر برتری نیروی نظامی و رقابت تسلیحاتی توجیه‌ناپذیر است. کشور ما و شما بیش از همه به این نکته پی برده‌اند. رودررویی‌هایی ایدئولوژیک هم قابل توجیه نیستند؛ این رودررویی‌ها به ناسزاگویی ختم شدند. ما به لبهٔ پرتگاه رسیدیم و به خوبی توانستیم در آخرین لحظه متوقف شویم. بسیار خوب است که میان کشور‌هایمان اعتماد و اطمینان متقابل پدید آمده است.

 

بله، تکیه بر تبادل نا‌برابر میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته یک شکست بود. از چه بابت؟ قدرت‌های استعماری سابق از این راه منفعت بسیاری کسب کردند. اما مشکلات بسیاری در کشورهای توسعه نیافته پدید آمد که گریبان همهٔ ما را گرفت. می‌توان نتیجه گرفت که همه چیز به هم مربوط است. روش‌های رویارویی در جنگ سرد از لحاظ استراتژیک نیز با شکست مواجه شدند. ما متوجه این قضیه شدیم. مردم عادی این مساله را بهتر از ما درک کردند. قصد موعظه ندارم. مردم در سیاست‌سازی دخیل هستند. مشکلات اکولوژیک، حافظت از منابع طبیعی و تاثیرات منفی پیشرفت‌های تکنولوژیکی پیش رو آمده‌اند. همهٔ این موارد از اهمیت به سزایی برخوردارند چرا که مسالهٔ بقا در میان است. اینگونه احساسات عمومی به شدت ما سیاستمداران را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

در این برهه اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا می‌توانند کارهای زیادی انجام بدهند تا نگرش گذشته را تغییر دهند. ما این موضوع را در زمان دولت ریگان نیز احساس کردیم. این روند اکنون هم ادامه دارد. می‌بینید که چگونه به یکدیگر اطمینان کرده‌ایم. ما سیاستمداران پیرو مردم هستیم. نیروهای مختلفی بر رهبران تاثیر می‌گذارند. مارشال آخرمویوف (رئیس دفتر) و مشاور امنیت ملی شما (ژنرال برنت) اسکوکرافت مسائلی که در زمینه‌های نظامی پیش می‌آید را درک می‌کنند. اما افرادی در هر دو کشور وجود دارند که مایهٔ هراس ما هستند. افراد بسیاری در زمینه‌های دفاعی مشغول به فعالیت هستند، آن‌ها به حرفه‌شان خو گرفته‌اند و برایشان سخت است که طرز فکرشان را تغییر دهند. اما چرا با طرح این مساله سخنانم را آغاز کردم؟ این تئوری در حلقه‌های سیاسی آمریکا شکل گرفته که اتحاد جماهیر شوروی «بازسازی و اصلاحات پرسترویکا و سیاست‌هایش را تحت تاثیر جنگ سرد تغییر داده است». آن‌ها می‌گویند که همه چیز در اروپای شرقی در شرف ازهم‌پاشی است و این «صحت سخنان کسانی که به روش‌های جنگ سرد ایمان داشتند» را تائید می‌کند و اگر اینطور است پس هیچ نیازی نیست که در سیاست‌هایمان تغییر به وجود بیاوریم. ما باید فشار تسلیحات سنگین را بالا ببریم و هرچه فشار را بیشتر کنیم نتیجه بیشتری خواهیم دید. آقای رئیس‌جمهور، این یک توهم خطرناک است. متوجه‌ام که شما شرایط را تحت نظر دارید. می‌دانم که می‌بایست به سخنان نمایندگان گروه‌های مختلف گوش فرابدهید. با این وجود سخنان رسمی و پیشنهادات امروز شما در راستای همکاری میان اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده است، یعنی جورج بوش ایده‌ای دربارهٔ مناسبات جهانی دارد و مایل است تا چالش‌های دوران را پشت سر بگذارد.

 

مسلما هر دو طرف در تصمیم‌گیری مختارند و مستقل. اما واضح است زمانی که حرف از رابطهٔ میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به میان می‌آید هیچ‌گونه خطایی جایز نیست. غیرممکن است فرض کنیم که سیاست‌های ما در قبال یکدیگر و دیگر کشور‌ها بر اساس یک سوءتفاهم بنا شده‌اند. ابتدا قصد داشتم تا گلایه‌ای را مطرح کنم. می‌خواستم بگویم که رئیس‌جمهور ایالات متحده حتی یک بار حمایت خود را از طرح پرسترویکا اعلام و برای آن آرزوی موفقیت نکرده است و هرگز بیان نشده که اتحاد جماهیر شوروی می‌باید به تنهایی اصلاحات را پشت سر بگذارد. ما نه تنها از رئیس‌جمهور آمریکا انتظار اعلام موضع صریح داشتیم بلکه امیدوار بودیم که گام‌های مثبتی نیز در این مسیر بردارد. اما حالا با شنیدن سخنان شما نتیجه می‌گیرم که هم اعلام موضع کرده‌اید و هم گام‌هایی در این راستا برداشته‌اید. اگرچه این‌ها فقط در حد طرح پیشنهادی هستند ولی اهمیت بسیار زیادی دارند.

 

{…}

 

گورباچف: اما نکتهٔ دوم. گروه‌بندی جدیدی از نیروهای بین‌المللی در راه است. آنچه مسلم است این است که از جهان دوقطبی به سمت جهان چند قطبی می‌رویم. دوست داشته باشیم یا نه باید اقتصاد اروپای متحد را بپذیرم. مسالهٔ اروپای غربی هم جای خود را دارد. واقعیت این است که ژاپن هم به یکی از مراکز قدرت جهانی بدل شده است. من و شما پیش‌تر هم راجع به چین صحبت کرده‌ایم. این هم واقعیت دیگری است که نه ما و نه شما نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم و مهم است که راهی بیابیم تا چین احساس نکند که در روند شکل‌گیری مسائل جهانی نقشی ندارد.

 

باز هم تکرار می‌کنم این‌ها همه حوادث عظیمی هستند که مختص گروه‌بندی‌های نوین جهانی هستند. من به سیاست هند می‌نگرم و آن را سیاستی پویا می‌دانم. بار‌ها با راجیو گاندی صحبت کرده‌ام. هند نگرش سنجیده‌ای دارد و مصمم است با هر دو کشور ما و شما روابط حسنه ایجاد کند.

 

اما نقش ما در این گروه‌بندی‌های نوین چه می‌تواند باشد؟ نتایج بسیار جدی حاصل خواهند شد. ما این موضوع را با شولتز {وزیر امور خارجه} به بحث گذاشتیم. شولتز یکبار در طول بحث نموداری به ما نشان داد که در آن تغییراتی که در روابط اقتصادی میان کشورهای پیشرفته تا پایان قرن پدید می‌آیند شرح داده شده بود. اکنون فقط کافی است که نقش ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را در این تغییرات بزرگ دریابیم. این تغییرات همواره به آرامی صورت نمی‌گیرند.

 

اما مسالهٔ اروپای شرقی. اروپای شرقی سهم چندانی در اقتصاد جهانی ندارد، اما ببینید که چقدر تنش میان ما به وجود آورده است. چگونه باید در این زمینه وارد عمل بشویم، همکاریمان چگونه خواهد بود؟ در مورد اقتصاد، محیط زیست و مسائل دیگر چه در انتظار ماست؟ ما باید در همهٔ این زمینه‌ها همفکری داشته باشیم.

 

مدت‌های مدیدی در اتحاد جماهیر شوروی راجع به این موضوع بحث کرده‌ایم و آخر نتیجه گرفتیم که ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی «محتوم» به مذاکره، هماهنگی و همکاری هستند. چارهٔ دیگری وجود ندارد. اما برای نیل به این مقصود باید دست از دشمنی بکشیم. به خاطر داشته باشیم که روابطمان می‌باید از سطح همکاری نظامی فرا‌تر برود.

 

ما به حکومت مشترک شوروی - آمریکا فکر می‌کنیم و سخنانمان واقع‌نگرانه هستند. البته رابطهٔ ما با دیگر متحدانمان و همکاری‌های حال حاضر با دیگر کشور‌ها تحت‌الشعاع قرار نخواهند گرفت. باید همهٔ این مسائل را در نظر بگیریم. هنوز کاری صورت نگرفته است، ما تازه روند درک متقابل را آغاز کرده‌ایم.

 

شما این پرسش را مطرح کردید: اتحاد جماهیر شوروی در چه حالتی بیشترین منفعت را برای شما خواهد داشت؛ کشوری پویا، ثابت و مستحکم و یا کشوری که با مشکلات فراوانی دست به گریبان است؟ از انواع پاسخ‌هایی که به شما داده شده است آگاهی دارم. تا جایی که به ما مربوط است، منفعت ما در شرایطی فراهم می‌شود که ایالات متحده آمریکا در حال پیشرفت باشد و مشکلات امنیت ملی‌اش را به بهترین وجه حل کند. این نگرشمان را در تمامی دیدار‌ها با سران کشورهای غربی نیز مطرح کرده‌ام. صد‌ها ملاقات از این دست داشته‌ام. فکر می‌کنم هر نوع نگرش دیگری خطرناک است. بی‌توجهی به شرایط داخلی و منافع بین‌المللی آمریکا یک سیاست اشتباه از جانب ما خواهد بود.

 

اما ایالات متحده نیز باید منافع دیگر کشور‌ها را در نظر بگیرد. هنوز تمایلاتی برای رهبری، تحت فشار گذاردن و زورگیری دیده می‌شود. همه می‌دانیم که این مسائل حقیقت دارند. در نتیجه اکنون که راجع به ساختن پلی میان دو کشور صحبت می‌کنیم مایلم نظر شما را در مواردی که ذکر کردم بدانم.

 

از آنجایی که جناب رئیس‌جمهور هنوز زمان زیادی را برای رهبری کشور آمریکا پیش رو دارند، باید شفاف‌سازی صورت بگیرد. از این پس راجع به این مورد دیگر بحث نخواهیم کرد. اما مسائل مهم می‌بایست بررسی شوند... باز هم تکرار می‌کنم: شفاف‌سازی ضروری است. باقی مسائل - کلی و جزئی - در ‌‌نهایت به درک متقابل از این مفاهیم کلیدی باز می‌گردند…

 

بوش: امیدوارم متوجه شده باشید که علیرغم تغییراتی که در اروپای شرقی پدید آمد، ایالات متحده آمریکا مواضع سرسختانه‌ای در برابر شوروی اتخاذ نکرد، در حالی که افرادی در داخل آمریکا من را به احتیاط بیش از حد محکوم می‌کنند. درست است، من بیش از حد محتاط هستم، ولی دولت من هرگز کاری نخواهد کرد که به تحقیر موقعیت شما منجر شود. اما پیشنهادات دیگری هم به طور مداوم به من ارائه می‌شود: به بالای دیوار برلین برو و یک سخنرانی پر سر و صدا راه بیانداز. البته دولت من به چنین راهکارهایی متوسل نخواهد شد و با خویشتنداری به مسیرش ادامه خواهد داد.

 

گورباچف: … من باید به حرف‌هایی که در ابتدای سخنرانی‌تان مطرح کردید واکنش نشان بدهم. من از سخنانتان استقبال می‌کنم. این سخنان بیانگر ارادهٔ سیاسی شما و بسیار حائز اهمیت هستند. طی تجربهٔ شخصی‌ام و تجربهٔ همکاری با ریگان چندین بار به مسالهٔ خلع سلاح رسیدیم ولی همه چیز متوقف شد و به بن‌بست برخوردیم. هیات نمایندگانمان در ژنو می‌نشستند و قهوه می‌نوشیدند بی‌آنکه کاری از پیش رود.

 

سپس نامه‌ای از ریگان دریافت کردم. آن را با دقت مطالعه کردم ولی نتیجه‌ای از آن نیافتم. البته که می‌توانستم پاسخی رسمی به آن نامه بدهم ولی علاقهٔ چندانی به تکرار مکررات ندارم. لازم بود که گامی اساسی در این زمینه برداشته شود. به این ترتیب ایدهٔ ملاقات در ریکیاویک مطرح شد. نتایج مذاکرات ریکیاویک برخی افراد را هراساند. اما در حقیقت ریکیاویک نقطه عطفی در مسالهٔ کنترل سلاح بود. پس از آن بود که مکانیزم مذاکرات به صورت فعال و موثر به کار افتاد. یا از زمینه‌های اقتصادی برایتان نمونه بیاورم. موقعیت‌های محدودی برای پیشروی در این زمینه وجود دارد. برای عبور از این موانع به ارادهٔ سیاسی نیاز است. اشاره‌ای از جانب رئیس‌جمهور ضروری است. بازرگانان آمریکایی به نگرش جدید اقتصادی واکنش نشان خواهند داد. هیات نمایندگان در مذاکرات ژنو از همهٔ دستوراتی که در اختیار داشتند بهره برده‌اند و وقت آن فرا رسیده که نیروهای محرکه‌ای به روند کاریمان اضافه کنیم. ایده‌هایتان در این رابطه مورد توجه من قرار گرفتند.

 

ممنون که مسالهٔ همکاری دوجانبه را در اولویت قرار دادید. ما آمادهٔ مذاکره هستیم. هنگامی که مسالهٔ مذاکره با شما به میان می‌آید می‌گویند که از ما حمایت خواهند کرد. به محض اینکه به توافق می‌رسیم فریادشان به صدا در می‌آید: «یک پیمان یالتای دیگر». این امر تا حدی طبیعی است و به نحوهٔ همکاری ما با کشورهای متحد و غیرمتحد بستگی دارد. ما تلاش خواهیم کرد تا اقتصادمان با اقتصاد جهانی تطبیق بیابد. به همین دلیل حضور در مجامع اقتصادی بین‌المللی همچون «گات» (موافقتنامهٔ عمومی تعرفه و تجارت) از ارزش به سزایی برخوردار است. از دید ما این به نفع پرسترویکا خواهد بود و به ما این فرصت را خواهد داد تا با نحوهٔ عملکرد مکانیزم اقتصاد جهانی آشنا شویم.

 

پیش‌تر ایالات متحده موضع منفی نسبت به حضور اتحاد جماهیر شوروی در نهادهای بین‌المللی اقتصادی داشت. گفته می‌شد که حضور شوروی در گات فعالیت‌های این نهاد را سیاسی خواهد کرد. این نوع نگاه بقایای نگرشی کهنه است. زمانی اهداف ایدئولوژیک ما در اولویت قرار داشتند. برای شما هم همین‌گونه بود. اما زمانه عوض شده است. معیارهای متفاوت و پیشرفت‌های جدیدی شکل گرفته‌اند که عقبگردی نخواهند داشت.

 

{…}

 

اما دربارهٔ آمریکای جنوبی… می‌خواهم بار دیگر تاکید کنم: ما به دنبال دستیابی به هیچ هدفی در آمریکای جنوبی نیستیم و به شما اطمینان می‌دهم که در پی تصرف پایگاه‌های نظامی در این منطقه نخواهیم بود. اجازه دهید که به مسالهٔ خلع سلاح بازگردیم. ما با موضع ایالات متحده در قبال حل مسالهٔ جنگ‌افزار‌های شیمیایی آشنایی داریم. اما در این نگرش یک عنصر بسیار مهم از قلم افتاده است: اعلام آمادگی ایالات متحده برای متوقف ساختن تولید سلاح‌های دوگانه پس از آنکه کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی به اجرا گذاشته شد. این عنصر بسیار مهم است و باید به بحث گذاشته شود. ما با یکدیگر هم‌عقیده‌ایم که منع سلاح‌های شیمیایی در سطح بین‌المللی ضروری است. ما به این هدف پایبند خواهیم ماند. اما از طریق اقدامات دوجانبه و طی مراحل مشخصی وارد عمل خواهیم شد. اجازه بدهید تا وزرای امور خارجه به این موضوع رسیدگی کنند.

 

بوش: کاهش سلاح‌های شیمیایی اضطراری است. امیدوارم که متخصصین ما این مساله را نیز در نظر داشته باشند.

 

گورباچف: موافقم.

گورباچف: اما دربارهٔ مذاکرات وین و کاهش تسلیحات کلاسیک در اروپا. در سخنانتان اشاره کردید که مایلید دربارهٔ این مسالهٔ مهم در سال ۱۹۹۰ به توافق برسیم و در نشستی آن را امضا کنیم. رویکردمان در این زمینه یکسان است. ما برای همکاری مشترک و سازنده برای دستیابی به هدف مشترک آماده‌ایم. البته مشکلاتی وجود دارند، ولی وارد جزئیات نمی‌شوم.

 

دربارهٔ مذاکرات محدودیت تسلیحات استراتژیک. ارادهٔ سیاسی لازم است تا این جریان به راه بیافتد. من به سخنان شما به دقت گوش دادم، شما به برخی از عوامل اشاره کردید. متاسفانه به مسالهٔ موشک‌های کروز دریاپایه اشاره نشد. شرایط واقع‌بینانه‌ای برای آماده‌سازی نسخهٔ عهدنامهٔ تسلیحات استراتژیک تهاجمی در دست تهیه است تا پیش از ملاقات سال آینده‌مان به امضا برسد و اگر تا آن زمان به توافقی در زمینهٔ موشک‌های کروز دریاپایه نرسیم، مشکلات جدی پدیدار خواهند شد. شما منفعت بسیار زیادی در اینجا دارید. طرف آمریکایی مجبور است تا در این زمینه تجدید نظر کند.

 

بوش: این مشکل است.

 

گورباچف: ما به دنبال یک تقارن عین به عین نیستیم. طرفین هر کدام گزینه‌های خودشان را دارند. هر کشوری گزینه‌های خاص خودش را دارد، هر کشور در موقعیت خاص خودش قرار دارد و ساختار نیروهای تسلیحاتی‌اش متفاوت است. اما غیرممکن است که در پیشبرد روابط به سمت کاهش تسلیحات استراتژیک تهاجمی، موشک‌های کروز دریاپایه را نادیده بگیریم. منفعت ایالات متحده در این زمینه فراوان است. خودتان را جای ما بگذارید. شورای عالی ما هرگز اجازه نخواهد داد تا این عهدنامه به امضا برسد مگر آنکه مساله موشک‌های کروز دریاپایه حل شود.

 

من از پیشنهادات شما در زمینهٔ محیط زیست بسیار استقبال می‌کنم. شما می‌توانید به این فرض اعتماد کنید که متخصصین ما در کنفرانس اکولوژی کاخ سفید نقش فعالی خواهند داشت.

 

خوشحالم که به مسالهٔ تبادل دانشجو اشاره کردید. ما این کار را در دورهٔ ریاست جمهوری ریگان آغاز کردیم. برای جوانان آسان‌تر است که به یک زبان مشترک دست بیابند. مطمئنم که آن‌ها به توسعهٔ مثبت روابط شوروی و آمریکا کمک بسیاری خواهند کرد. به طور خلاصه، مایلم تاکید کنم که گام‌هایی که شما توصیف کردید من را بسیار خوشحال کرد. گفت‌وگوی میان آمریکا و شوروی به جریان افتاده و تلاش‌های جدید و گام‌های نوینی لازم است تا به آن جانی دوباره ببخشد.  

کلید واژه ها: دیوار برلین گورباچف جورج بوش


نظر شما :