مراسم سالگرد درگذشت احسان نراقی/ یاد مردی که شغلش «ایران» بود

۱۹ آذر ۱۳۹۲ | ۱۸:۱۳ کد : ۳۸۳۱ از دیگر رسانه‌ها
حمیدرضا محمدی: درست سه ساعت از نیمه شب یکشنبه دوازدهم آذر گذشته بود که وجود جسمانی احسان نراقی در حالی که ۸۶ سال عمر کرده بود، از این جهان رخت بربست. ۳۶۷ روز و ۱۳ ساعت پس از آن شب تلخ، جمعی از دوستان و شاگردانش، عصر پنجشنبه که برف هم غوغا می‌کرد، گردهم آمدند تا از او بگویند و این گفتن‌ها، چنان «گرم» بود که گویی «سرما»یی وجود ندارد.

 

اجرای برنامه بر‌عهده سعید رضوی فقیه بود. وی در ابتدا گفت که نراقی، از‌جمله متفکران عملگرایی بود که تاثیر بسزایی از دهه ۴۰ تا زمان مرگ، هم بر کشورش و هم بر هموطنانش، از خود، بر جای گذاشت زیرا قلبش برای ایران می‌تپید. این روز‌ها بحث ثبت چوگان به نام جمهوری آذربایجان در یونسکو مطرح است. نراقی به چنین مسائلی بسیار حساس بود و اجازه نمی‌داد که هیچگاه غارت فرهنگی رخ دهد. او چنان به ایران عشق می‌ورزید که این، بدل به حساسیت و حتی تعصب شده بود. خود می‌گفت که شغلش ایران است.

 

در ادامه ناصر تکمیل همایون برای حاضران سخن گفت: «جسم دکتر احسان نراقی از کنار ما رفت اما نام و خاطره‌اش، حرکاتش، انتقاداتش و تشویقاتش، در ذهن ما است.» وی در ادامه به مقالاتی اشاره کرد که در یک سال گذشته، در مجلاتی چون بخارا و مهرنامه در ستایش ایشان نگاشته است و ابراز داشت: «در سال ۱۳۳۶ که جمعیت ایران حدود ۱۹ میلیون نفر بود و محافل روشنفکری، از پس کودتای ۲۸ مرداد تعطیل شده بود و تنها مباحث حزب توده یا جبهه ملی گرم بود، ایشان آمد و موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی را درست کرد.»

 

این استاد تاریخ و جامعه‌شناسی بر این اعتقاد است نراقی می‌خواست که ایرانی، خود تلاش کند و به نتیجه برسد و همه این‌ها در شرایطی بود که هیچ کس، جرات کوچکترین انتقاد از کمونیسم و چپ را نداشت: «با این وجود، فضا را به ‌گونه‌ای جلوه دادند که آمریکا و سیا او را خواسته‌اند و اساسا، آن‌ها این مبارزه را درست کرده‌اند برای مبارزه با کمونیسم.» ‌ تکمیل همایون اما از پرونده‌سازی‌های ساواک هم گفت که وقتی نراقی به فرانسه رفت، نعمت‌الله نصیری نامه‌ای به اداره اطلاعات فرانسه نوشت با این مضمون که طوری به دانشجویان القا کنید که گویی، نراقی، عامل ما است «آن زمان که ایشان در پاریس بود و من هم بودم، با هم بسیار به سفر می‌رفتیم و در ایران هم ‌چنین بود. علاوه بر این، حدود دو سال هم، در زندان با هم بودیم. اما من کوچکترین حرکتی که خلاف منافع ایران باشد، از دکتر نراقی ندیدم.» البته وی به دادخواست دادگاه انقلاب هم پرداخت که رابطه با ساواک، ارتباط با سیا و آمریکا، رابطه با فرح و رابطه با ابوالحسن بنی‌صدر، همه‌شان، پس از دو سال باطل شد و کذب این اتهامات روشن شد.

 

و بعد هوشنگ دادار پشت تریبون حاضر شد. مردی که به گفته خودش، ۵۶ سال است که از آشنایی‌اش با احسان نراقی می‌گذرد: «اردیبهشت ۱۳۳۷ بود که حکم ریاست دکتر غلامحسین صدیقی بر موسسه و در خرداد ماه هم حکم مدیریت دکتر احسان نراقی آمد و من هم به عنوان کتابدار کتابخانه موسسه وارد شدم. اما هیچ کس، قدمی برای آن برنمی‌داشت و در واقع اختصاص بودجه‌ای به آن، جز با پیگیری‌های دکتر نراقی میسر نمی‌شد. نخستین کار موسسه، بررسی وضعیت کارگران شرکت نفت آبادان بود که در سال ۳۸، در گروه مطالعات شهری، زیر نظر الویه فرانسوی، انجام شد. البته گروه‌های دیگر نیز بودند. گروه مردم‌شناسی به مدیریت دکتر احسان نراقی، جامعه‌شناسی به مدیریت شاپور راسخ، جمعیت‌شناسی به مدیریت دکتر جمشید بهنام و تعاون به مدیریت استروفسکی آمریکایی. به هر جهت چنین موسسه‌ای، تا آن زمان نبود. تا سال ۴۹، موسسه در باغ نگارستان بود اما بعد، ساختمان کنونی دانشکده اقتصاد اختصاص یافت. اما پس از استقلال اقتصاد از دانشکده حقوق و علوم سیاسی، با تاسیس دانشکده علوم اجتماعی در سال ۵۱، موسسه در آنجا قرار گرفت. اما در سال ۵۴ بود که با آغاز مدیریت دکتر هوشنگ نهاوندی بر دانشگاه تهران، مکانی وسیع‌تر در اختیار گذاشت که همین ساختمان فعلی است.» مدیر سابق کتابخانه موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی البته این را هم گفت که ایشان بود که فدریکو مایور، مدیرکل اسبق یونسکو را دوبار به تهران آورد: «اما به اعتقاد من، نراقی برای آنانی که می‌شناسندش، زنده خواهد بود.»

 

باقر چوبک ‌میهمان دیگری بود که سخنرانی کرد: «او مردی متشخص بود که از سرزمینی خشک اما پر‌نعمت از آگاهی برخاسته بود و تا بود، غم بشر داشت، نه خویشتن. تجنب ز زشتی، توسل به نیکی، سرلوحه‌اش بود.» برادرزاده صادق چوبک، از طرح‌های نراقی برای تهران گفت: «در زمان شهرداری ناصر ذوالفقاری، ایشان در سال ۳۹، برنامه‌هایی برای اراضی تهران از پادگان سلطنت‌آباد تا سه‌راه ضرابخانه داشت. زیرا پیش‌بینی این ترافیک و آلودگی مرگبار را می‌کرد اما به دکتر جمشید بهنام پیغام دادند که دانشگاه کار خودش را بداند، شهرداری وظیفه خویش را نیک می‌داند.» و بعد هم جملاتی قصار در رثای احسان نراقی گفت.

 

واپسین دوست که داد سخن داد، محمد موقتیان بود: «ایشان مرد لحظه‌ها بود و لحظه‌ها را برای خدمت به مردم از دست نمی‌داد. زندگانی دکتر نراقی از پاکترین زندگی‌ها بود و اکنون هم در میان ما زنده است.» اما او در سخنانش به دادگاه انقلاب ایشان اشاره کرد و بعد هم چگونگی آزادی نراقی را گفت.

 

در پایان اما رضوی فقیه هم کوشید با شعری، از خدمات همسر مرحوم نراقی، آنجل عرب شیبانی تقدیر به عمل آورد.

 

 

منبع: روزنامه اعتماد

کلید واژه ها: احسان نراقی


نظر شما :