شیخ‌الاسلام: شب ۱۳ آبان برای ترجمه اسناد به سفارت آمریکا رفتم

۱۴ آبان ۱۳۹۲ | ۲۲:۱۰ کد : ۳۷۲۰ از دیگر رسانه‌ها
طیبه میرحسینی: در میان دانشجویان حاضر در سفارت آمریکا در تهران، برخی از آن‌ها به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی، مسوولیت ارتباط با رسانه‌های داخلی و خارجی، کمک در ترجمه اسناد و البته ارتباط با گروگان‌ها را برعهده داشتند. پسر جوانی که در عکس‌های باقی‌مانده از سفارت دیده می‌شود، حسین شیخ‌الاسلام است. وی که از دانشجویان خارج از کشور بود، بعد از اشغال سفارت به دانشجویان ملحق شد. وی از جمله چهره‌های سیاسی در ایران است که از نظر دیدگاه سیاسی، در سوی مقابل اکثریت دوستان خود در گروه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام قرار می‌گیرد، چه اینکه اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها بعد‌ها در جمع اصلاح‌طلبان قرار گرفتند اما شیخ‌الاسلام، چهره‌ای اصولگراست. سمت‌های مختلف در وزارت خارجه، نمایندگی مجلس هفتم و مشاور بین‌الملل علی لاریجانی، از جمله سمت‌های وی بوده است.

 

***

 

آقای شیخ‌الاسلام مختصری از ۱۳ آبان، سالروز تسخیر سفارت آمریکا برایمان صحبت کنید و اینکه شما در این قضیه چه مسوولیتی برعهده داشتید؟

 

لانه جاسوسی آمریکا در ایران (یا به اصطلاح سفارت آمریکا) که مرکز تمامی جریانات ضدانقلابی و فتنه‌ها از جمله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود، در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان پرشور و انقلابی که دارای درک و فهم سیاسی و انقلابی بودند، به تصرف درآمد. این کار در واقع با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران انجام گرفت و امام خمینی(ره) و ملت ایران از این حرکت پشتیبانی کردند به طوری که امام آن را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول خواند.

 

 

شما از ابتدا در جمع شورای مرکزی حضور نداشتید. چه اتفاقی افتاد که به این جمع اضافه شدید؟

 

بله من در تصرف آنجا همراه دانشجویان نبودم و نقشی نداشتم اما به علت تسلط بر زبان انگلیسی، شب  ۱۳ آبان به سفارت آمدم تا در ترجمه اسناد و کار با گروگان‌ها فعالیت کنم و از‌‌ همان شب به مدت ۴۴۴ روز در آن ساختمان حضور داشتم.

 

 

چرا در آن مقطع، همراهی نداشتید؟

 

من در دوران انقلاب در ایران نبودم و در دانشگاه برکلی در کالیفرنیا تحصیل می‌کردم، اما دانشجوی فعالی بودم و در همه راهپیمایی‌هایی که در شهرهای آمریکا برگزار می‌شد شرکت داشتم و به طور علنی علیه شاه مصاحبه می‌کردم. من دبیر انتشارات انجمن‌های اسلامی آمریکا، اروپا و کانادا بودم و مصاحبه‌های زیادی در رادیو و تلویزیون داشتم، بنابراین همه من را می‌شناختند و بعد از تسخیر لانه جاسوسی به خاطر تسلط من به زبان انگلیسی به سراغم آمدند.

 

 

غیر از ترجمه، چه فعالیت‌های دیگری داشتید؟

 

من در آن دوره مسوول اسناد و ارتباط تعدادی از گروگان‌ها بودم.

 

 

در ارتباط با گروگان‌ها و ترجمه اسناد با مشکلی هم روبه‌رو می‌شدید؟

 

همه قسمت‌های لانه جاسوسی مجهز به دستگاه‌های خردکن و پودرکن کاغذ بودند تا از افشای اسناد جلوگیری کنند در نتیجه اولین کاری که کردند دستگاه رمزشان را خرد کردند که رمز‌ها لو نرود. آمریکایی‌ها افرادی را انتخاب کرده بودند که در ساختار جاسوسی آمریکا زیاد شناخته‌شده نباشند. آدمی را به اسم دورتی انتخاب کرده بودند که تجربه‌ کافی نداشت و به طور حرفه‌ای نمی‌توانست با آن دستگاه‌ها کار کند، به همین علت وقتی بچه‌ها پشت در رسیدند هول شده و بیشتر از ظرفیت، کاغذ در دستگاه ریخته بود که دستگاه خراب شد و پشتیبان آن دستگاه اسناد را رشته رشته کرده بود که بعدا بازیابی شدند.

 

 

از این اسناد، استفاده‌های زیادی شد. فکر نمی‌کنید در انتشار آن‌ها، نوعی سیاسی‌کاری حاکم بود؟

 

خیر این‌گونه نبود و حداقل تلاش می‌شد که این‌گونه موارد کمتر رخ دهد. مثلا برخی از اسناد مربوط به بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت بود که به نام «SD LURE» رمز‌گذاری شده بود و بعد‌ها برای اثبات بی‌کفایتی وی توسط موسوی ‌خوئینی‌ها در مجلس قرائت شد.

 

 

وضعیت گروگان‌ها در این یک سال و چند ماه به چه صورت بود؟

 

گروگان‌ها در ابتدا به قدرتی که در ذهن از آمریکا داشتند، امیدوار بودند اما کم‌کم ناامید شدند و پس از سه ماه وارد تعامل با هم شدیم به طوری که حتی در بررسی و ترجمه اسناد به ما کمک می‌کردند.

 

 

با توجه به اینکه کار ترجمه را برعهده داشتید، پس از رفتن آن‌ها از کشور، از آن‌ها اطلاعی ندارید؟

 

خیر. بعد از آن دوران با توجه به مسوولیت‌های رسمی‌ای که برعهده داشتم، هیچ ارتباط خاصی با هیچ‌کدام از آن‌ها نداشتم.

 

 

با توجه به اینکه چند سال در آمریکا زندگی و تحصیل کرده‌اید چه شناختی از این کشور به دست آورده‌اید؟

 

آمریکایی‌ها بعد از پیروزی در جنگ جهانی دوم، با تاسیس صندوق بین‌المللی پول برای ارتباطات با دنیا، بانک جهانی برای ساختن خرابی‌های اروپای بعد از جنگ و تبدیل پایه پولی جهان از طلا به دلار، ساختار پولی و مالی خود را بر دنیا تحمیل کردند. ساختار کلی این کشور هم در داخل و هم در خارج ظالمانه است، به طوری که اکنون تحریم‌های بی‌شماری علیه ایران اعمال کرده است که خلاف قواعد بین‌المللی و سازمان تجارت جهانی است و در داخل نیز با‌ هزاران روش، سرمایه‌های زیادی را برای صهیونیست‌هایی که دارای بانک و شرکت هستند، فراهم می‌کند.

 

 

نگاه شما به این کشور پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب چیست؟ فکر نمی‌کنید موقع حل کردن مشکلات فرا رسیده باشد؟

 

آمریکا کشوری است که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند که در کودتای ۲۸ مرداد، حمله به کشتی‌های نفت‌کش، حمله به هواپیمای مسافربری ایران و استفاده از سلاح‌های شیمیایی ظالمانه بودن خود را به اثبات رسانده است. آمریکا یک کشور عادی نیست بلکه حیوانی وحشی است که باید آن را به درستی شناخت که حتی به دوستان خود نیز رحم نمی‌کند. این کشور نه‌تنها در مکالمات مرکل شنود داشته حتی در تمام شرکت‌های آلمانی نیز شنود کار گذاشته است تا تمامی اطلاعات را در اختیار داشته باشد. آمریکا به هر دری زد تا ملت ایران و امام خمینی را به زانو دربیاورد ولی موفق نشد و پس از تسخیر لانه جاسوسی از سر ضعف و ناچاری با ایران قطع رابطه کرد و در جریان طبس نیز با عنایت خداوند به ملت ایران، دچار توفان شد و شکست خورد.

 

 

قطع رابطه با آمریکا پس از اشغال سفارت این کشور در تهران، به سود ایران بود یا به ضرر آن؟

 

ما با آمریکا قطع رابطه نکردیم ولی بعد از این اقدام از سوی آن‌ها نیز هیچ التماس و تمنایی نکردیم و فکر نمی‌کنم از این نبود رابطه ضرری کرده باشیم چرا که اگر هم بودند به نفع خودشان کار می‌کردند، در دوره شاه نیز سیاست‌ها بر مبنای منافع آمریکا تنظیم می‌شد تا منافع ملت ایران.

 

 

منبع: روزنامه شرق

کلید واژه ها: شیخ الاسلام سفارت آمریکا


نظر شما :