ارتش؛ اسباب‌بازی و حامی اصلی شاه

گزارش تحلیلی اشپیگل از اهمیت ارتش برای آینده رژیم شاه
۱۳ دی ۱۳۹۷ | ۱۱:۳۷ کد : ۶۵۵۰ وقایع اتفاقیه
گزارش تحلیلی اشپیگل از اهمیت ارتش برای آینده رژیم شاه
ارتش؛ اسباب‌بازی و حامی اصلی شاه
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی

 

تاریخ ایرانی: سرنوشت شاه و سلسله او تقریبا به صورت کامل به ارتش بستگی دارد. حاکم ایران برای این ارتش تجهیزات و سلاح‌های میلیاردی خریده است و افسران از امتیازات ویژه‌ای برخوردارند و این افسران تنها راه ترقی و پیشرفت خود را در همین ارتش می‌جویند. به همین خاطر به قدرت رسیدن احتمالی تندروهای مذهبی برای نظامیان دوره‌دیده در غرب در حکم یک فاجعه است.

 

محمدرضاشاه پهلوی، «آریامهر»، فرمانده کل بزرگترین ارتش خاورمیانه و آسیای مرکزی و ثروتمند‌ترین خریدار سلاح‌های غربی، نقشه‌های بزرگی برای امپراتوری ایرانی خود داشت. این مستبد ایرانی تا همین چندی پیش گستاخانه اعلام می‌کرد: «طی پنج تا شش سال آینده ایران به جایگاه پنجمین قدرت نظامی جهان خواهد رسید.»

 

اما از زمانی که شهروندان خشمگین هر هفته به خیابان‌ها ریخته و فریاد «مرگ بر شاه» سر می‌دهند و نابودی او را می‌خواهند، رویاهای او برای ابرقدرت شدن نیز رفته رفته کمرنگ شده و این متحد محبوب آمریکا در خلیج فارس در حال حاضر تنها برای حفظ حیات سیاسی خود دست و پا می‌زند.

 

محمدرضاشاه از‌‌ همان کاخ محصور شده نیاوران که توسط بریگادهای وفادارش حفاظت می‌شود، تلاش دارد که به کمک ژنرال‌هایش بر این موقعیت انفجاری کشورش غالب شود. نظامیان قدرت خود را نشان می‌دهند. هلی‌کوپترهای نظامی بر فراز شهر‌ها دور زده و تظاهرکنندگان را تعقیب می‌کنند و تانک‌ها و خودروهای زرهی در همه نقاط مهم استراتژیک مستقر شده و سربازان مسلح به سلاح‌های سنگین در خیابان‌ها گشت می‌زنند.

 

اما آنچه که محمدرضاشاه همچنان کم دارد، عشق ملتش و اعتماد اپوزیسیون به وعده‌هایش در مورد برگزاری انتخابات آزاد و انتخاب نخست‌وزیر با رای اکثریت است. با این حال شاه هنوز هم به وفور سرباز و اسلحه در اختیار دارد.

 

پاسخ به این پرسش که آینده حکومت شاه در ایران چگونه است، بستگی تام و تمام به رفتار نظامیان دارد و البته معلوم نیست که ژنرال‌ها تا چه زمانی می‌توانند با زور اسلحه از سرنگونی شاه جلوگیری کنند. شاه هنوز هم می‌تواند برای ۴۱۳ هزار سربازش فرمان صادر کند و از طریق فرماندهان ارتش دستور تیراندازی به تظاهرکنندگان را بدهد و هنوز هم همین ارتش تنها محافظ و مدافع اتباع خارجی در برابر مردم اکثرا متنفر از شهروندان بیگانه به حساب می‌آید.

 

با وجود اخبار مبنی بر نارضایتی نظامیان اما هنوز هم تغییر محسوسی در وضعیت ارتش مشاهده نمی‌شود. نیروهای اپوزیسیون ایران گزارش‌هایی در مورد برگزاری دادگاه‌های صحرایی و تیرباران سربازانی می‌دهند که از شلیک به سوی مردم خودداری کرده‌اند. بر اساس این گزارش‌ها بیش از ۵۰ نفر از نیروهای جوان پلیس در اصفهان به صفوف تظاهرات علیه شاه پیوسته‌اند.

 

با این حال اکثر سربازان و نیروهای نظامی همچنان پشت سر شاه و دولت نظامی او ایستاده‌اند. برای نظامیان و به ویژه برای افسران بلندپایه ارتش هرگونه تغییر در رهبری سیاسی در حکم یک فاجعه است. نظامیان ایران از رهبران مذهبی و حتی جبهه ملی نیز انتظار ندارند که به نفع ارتش غربگرای کشور قدمی بردارند.

 

اما همین نظامیان وجود شاه را برای بقای امتیازات خود یک تضمین می‌دانند و عقیده دارند که ادامه حکومت شاه می‌تواند وضعیت موجود را حفظ کرده و شاه بلندپرواز همچنان به خریدهای نظامی بسیار گران خود ادامه دهد.

 

در واقع این روند همواره صعودی قیمت نفت بود که پول لازم برای خرید اسباب بازی‌های جنگی را برای شاه فراهم می‌کرد. به عبارت بهتر یک چهارم از دلارهای نفتی قربانی خرید‌های تسلیحاتی در ایالات متحده آمریکا می‌شد.

 

شاه به مساله تجهیز و تسلیح ارتش علاقه زیادی داشت و به همین خاطر وقت کمتری را برای امور کشوری اختصاص می‌داد. مثلا در‌‌ همان حال که وزرای غیرنظامی غالبا برای ملاقات با شاه مجبور بودند مدت‌ها صبر کنند، ژنرال‌های بلندپایه حضوری همیشگی در دربار داشتند.

 

شاه ارتباطی با مردم نداشت زیرا به وسیله هلی‌کوپتر به کاخ‌های مختلف و به پایگاه‌های نیروی هوایی و پادگان‌های ارتش رفت‌و‌آمد می‌کرد و با لذت تمرینات یگان‌هایش در آموزشگاه‌های دورافتاده را تماشا می‌کرد و به ویژه علاقه زیادی به نمایش سلاح‌های جدید ارتش داشت و همین جمعه گذشته بود که شاه با یک مراسم رژه پرزرق و برق در تهران، قدرت خود را به نمایش گذاشت.

 

این قیصر شیفته تکنولوژی برای خرید سیستم‌های تسلیحاتی پیچیده و تاسیسات نظامی آنچنانی همواره فرستاده‌هایی را روانه کشورهای سازنده می‌کند. او در جمع دانشجویان دانشکده افسری وعده داد: «به غیر از سلاح‌های اتمی، ما قادریم بهترین سلاح‌ها را خریداری کنیم.»

 

شاه در طی چندین سال فرودگاه‌های کویری را به باندهای بتونی برای نیروی هوایی گران‌قیمتش تبدیل کرد و طی فقط ۵ سال ناوگان خود را سه برابر افزایش داده است. جالب آنکه یکی از خریدهای شاه از آمریکا‌‌ همان هواپیماهای بسیار گران‌قیمت موسوم به آواکس است و جالب‌تر آنکه شاه قبل از ناتو سفارش ساخت این هواپیما‌ها را به آمریکا داد.

 

ایران به عنوان قدرتمند‌ترین نیروی نظامی در مشرق‌زمین، همزمان بهترین مشتری صنایع تسلیحاتی آمریکا و بریتانیا نیز محسوب می‌شود. البته با وجود آنکه حاکم تخت‌طاووس در قبال میلیاردها دلار نفتی جدید‌ترین تسلیحات را به دست می‌آورد اما خلبان‌ها و سرنشینان کشتی‌های جنگی او غالبا قادر به کار کردن با این سیستم‌های جنگی پیچیده نیستند. به همین خاطر نماینده کنسرسیوم آمریکایی هواپیماسازی گرومن در تهران می‌گوید: «ایرانی‌ها در این مورد باید از صفر شروع کنند. می‌توان حدس زد که آن‌ها برای دستیابی به این توانایی‌ها هنوز به زمان زیادی نیاز دارند.» در حال حاضر برای حفظ و تضمین توان عملیاتی نیروهای مسلح ایران، ۳۰ هزار متخصص اسلحه و مربی و تعمیرکار آمریکایی در این کشور حضور دارند.

 

چنانچه یک قطعه الکترونیک و یا کل سیستم تسلیحاتی معیوب شود و از کار بیافتد، غالبا باید از سوی کارخانه سازنده و به صورت مستقیم از سوی تولیدکننده تعمیر و اصلاح شود. بدین ترتیب ارتش ایران حتی بعد از سال‌ها آموزش از سوی مربیان آمریکایی، باز هم بدون پشتیبانی مستقیم آمریکایی‌ها، قادر به تعمیر و نگهداری تجهیزات و سیستم‌های خود نیست.

 

اما مشاوران آمریکایی تنها به آموزش ارتش شاه مشغول نیستند و از زمان سرازیر شدن این سلاح‌ها به ایران، موارد فساد مالی هم افزایش یافته است. تحقیقات پنتاگون و دولت ایران نشان می‌دهد که موارد و ارقام اختلاس و رشوه و زیرمیزی و امثالهم بالغ بر میلیون‌ها دلار می‌شود. تنها در رابطه با کارخانه هواپیماسازی گرومن یا‌‌ همان تامین‌کننده هواپیماهای اف - ۱۴ ایران، نزدیک به ۲۴ میلیون دلار رشوه و اختلاس صورت گرفته است.

 

اگرچه شاه پس از افشای موارد کلان اختلاس در راس فرماندهی نیروی دریایی ایران، همه فرماندهان رده بالای این نیرو را اخراج و شماری از افسران را به زندان انداخت اما میزان فسادهای مالی در نیروهای مسلح کاهش پیدا نکرد.

 

کاملا مشخص است که تجهیز و تسلیح عظیم و پرهزینه نیروهای مسلح و اعطای امتیازات ویژه به افسران این تصور را در دیگر اقشار ملت ایجاد می‌کند که امروزه سربازان تنها فاکتور قدرت در ایران بوده و شاه می‌تواند همچنان روی آن‌ها حساب کند. شخص شاه نیز در مورد وفاداری ژنرال‌های بلندپایه خود تردیدی ندارد،‌‌ همان نظامیانی که شاه همه خواسته‌هایشان را اجابت کرده و آن‌ها هم متقابلا خود را مرهون هدایا و امتیازات ویژه می‌دانند.

 

در کمتر کشوری مانند ایران به پرسنل نیروهای مسلح تا این اندازه رسیدگی می‌شود. سربازان قیصر نسبت به کارمندان بخش کشوری از حقوق‌های بالا‌تر و کالاهای ارزان‌تر و موقعیت زندگی و مسکن بهتری برخوردار هستند. حقوق ماهیانه و معاف از مالیات افسران ارتش که بین دو تا سه هزار مارک می‌شود، دو برابر بیشتر از کارمندان غیرنظامی است. افزون بر آن افسران رده میانی در ایران از امکاناتی نظیر آپارتمان‌ها و خودروهای خدمتی و گماشته برخوردارند، امکاناتی که حتی در ارتش‌های اروپای غربی نیز وجود ندارد.

 

اما درآمد واقعی سربازان ارتش ایران در واقع از طریق شبکه‌ای از فروشگاه‌های زنجیره‌ای تامین می‌شود، فروشگاه‌هایی که نظیر آن در اروپای شرقی نیز وجود دارد. پرسنل ارتش این امکان را دارند که کالا‌ها و مواد مورد نیاز خود را با قیمتی به مراتب ارزان‌تر از بیرون خریداری کنند.

 

از آنجایی که اکثر کالاهای این فروشگاه‌ها از پرداخت حق گمرک معاف هستند، می‌توان کالاهایی به مراتب لوکس‌تر و بهتر را از این مراکز تهیه کرد و البته غیرنظامیان بانفوذ در تهران هم این را می‌دانند که حتی اگر فروشگاه‌های موجود در شهر از کالا خالی شود، باز هم آن فروشگاه ارتش واقع در خیابان سپه همچنان پر از کالا است.

 

شاه با بسیاری از نظامیان رده بالا روابط شخصی و دوستانه دارد. این عده یا‌‌ همان همکلاسی‌های قدیمی او هستند و یا مانند رئیس فعلی دولت یعنی ژنرال غلامرضا ازهاری از جمله دوستان و همکلاسی‌های وی در دانشکده افسری بوده‌اند.

 

ازهاری که از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳ آجودانی شاه را بر عهده داشت، از‌‌ همان زمان در زمره نزدیکترین دوستان و یاران پادشاه قرار گرفت و هنوز هم از جمله همین دوستان نزدیک به حاکم است و شاه با انتخاب ژنرال ازهاری به عنوان نخست‌وزیر مطمئن است که در صورت سقوط حکومتش جایگاه ویژه نظامیان در کشور نیز به پایان کار خود می‌رسد. بر اساس محاسبه محمدرضاشاه به همین خاطر نظامیان تلاش خواهند کرد که به هر وسیله ممکن از حکومت وی دفاع کنند.

 

شاه از بابت کودتای نظامیان نگرانی ندارد زیرا حتی یک گروهان از ارتش ایران بدون اجازه و موافقت شاه اجازه هیچ اقدامی ندارد و سیستم و ساختار فرماندهی به گونه‌ای است که شخص شاه هر لحظه اراده کند می‌تواند افراد ستاد را تغییر دهد و صدور فرمان‌ها در ارتش را تحت کنترل خود داشته باشد.

 

در میان افسران جوان ارتش نیز تا این لحظه نشانه‌ای از نفوذ و حضور مخالفان به چشم نمی‌خورد. برای این افسران جوان که غالبا در خانواده‌های فقیر رشد کرده‌اند، تنها امکان برای رشد و ترقی اجتماعی، حضور در ارتش است. به همین خاطر هیچ دلیلی برای کودتا علیه شاه نمی‌بینند.

 

از سوی دیگر در این میان شاه نه تنها از سوی ارتش بلکه از سوی مهم‌ترین تامین‌کننده سلاح‌هایش یعنی ایالات متحده آمریکا نیز حمایت می‌شود زیرا نه تنها ذخایر نفتی ایران و صنایع این کشور نباید در اختیار یک رژیم ضد غربی قرار بگیرد بلکه مساله وجود همسایه شمالی ایران یعنی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی برای واشنگتن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

 

استراتژیست‌های غربی بیش از هر چیز از این بیم دارند که یک ایران متمایل به سوسیالیست‌ها می‌تواند راه را برای ناوگان شوروی در بنادر اقیانوس هند هموار کرده و بدین ترتیب همه صادرات نفت از منطقه خلیج [فارس] به سمت اروپای غربی و ایالات متحده آمریکا تحت کنترل مسکو قرار گیرد.

 

البته هنوز هم آمریکایی‌ها علاوه بر ایران در سواحل اطراف این کشور یعنی در کشورهای نفت‌خیزی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی حضور داشته و نفوذ زیادی در عرصه سیاسی این کشور‌ها دارند و در صورت لزوم این امکان را دارند که با زور اسلحه از این قدرت و نفوذ دفاع کنند.

 

در حال حاضر یگان‌هایی از نیروهای مسلح آمریکا برای چنین موقعیتی آماده می‌شوند. از قرار معلوم ارتش آمریکا در صحرای نوادا از ماه‌ها پیش شماری از سربازان خود را برای عملیات احتمالی در خلیج [فارس] آموزش می‌دهد. دو لشکر ارتش و یک گروه از سربازان یگان‌های تجسس به استعداد تقریبا ۱۰۰ هزار نفر آماده‌اند که در صورت لزوم از منافع آمریکا در آینده دفاع کرده و آنچه که این ملت برای ادامه حیات نیاز دارد را همچنان حفظ کنند یعنی‌‌ همان ذخایر نفت در خلیج فارس.

 

 

منبع: مجله اشپیگل، شماره ۷۴، سال ۱۹۷۸ (اواخر آبان ۱۳۵۷)

کلید واژه ها: ارتش شاهنشاهی اشپیگل


نظر شما :