تهران سال ۱۳۰۱ به روایت آمار - احمد مسجدجامعی

۲۶ آبان ۱۳۹۳ | ۰۰:۳۶ کد : ۴۸۲۴ وقایع اتفاقیه
تهران سال ۱۳۰۱ به روایت آمار - احمد مسجدجامعی
تاریخ ایرانی: یکی از روش‌های متداول برای تحلیل وضعیت موجود و در صورت امکان، پیش‌بینی آینده در مسائل جمعیتی، تحلیل روند است. در این نوع تحلیل دستیابی به داده‌های تاریخی مربوط به گذشته تا حد زیادی دقت پیش‌بینی‌های ما را بالا می‌برد و مقایسه وضعیت موجود با وضعیتی که در گذشته داشته‌ایم می‌تواند نشان دهد که نتیجه سیاست‌ها و برنامه‌ها و رخدادهای تاریخی بر شکل جمعیتی جامعه مورد مطالعه، چه تاثیری داشته است.

 

در مقاله پیش رو ضمن مقایسه‌ برخی از آمارهای جمعیتی مربوط به اولین سرشماری شهر تهران در سال ۱۳۰۱، با آخرین سرشماری منتشر شده در این زمینه که مربوط به سرشماری سال ۱۳۸۵ است، تغییرات مختلف، به صورت نموداری و تحلیلی تفسیر شده‌اند و در انتها شاخص‌های آماری مربوط به این دو سرشماری با هم مقایسه شده‌اند. این مقایسه می‌تواند تمرکز و تاکید مسئولان بر آمارهای مورد نیاز از یک شهر برای برنامه‌ریزی مربوط به جمعیت آن را به خوبی به نمایش بگذارد.

 

تاریخ تشکیل اولین اداره احصائیه به سال ۱۳۰۳ شمسی بازمی‌گردد. در این سال مسئولیت جمع‌آوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای مورد نیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد، و با تصویب هیات وزیران اداره‌ای با عنوان «اداره احصائیه و سجل احوال» برای این منظور شروع به کار کرد. احصائیه در لغت به معنای آمار است. هنوز هم در کشورهای فارسی‌زبان نظیر افغانستان اداره آمار را احصائیه می‌گویند. قبل از به وجود آمدن این اداره، برای سرشماری شهر تهران کارهایی صورت گرفته بود. این اقدامات با روی کار آمدن ناصرالدین شاه آغاز شد. اولین آمارگیری تهران به سرشماری نفوس و مسکن به حدود ۱۶۰ سال پیش یعنی ۱۲۶۹ ه.ق (۱۲۳۱ شمسی) و صدارت میرزا آقاخان نوری بازمی‌گردد. در این سرشماری جمعیت، تعداد منازل و ساختمان‌های شهر تهران شمارش شد. حدود هفت سال پس از این تاریخ و در سال ۱۲۳۸ شمسی نیز دستورالعملی جامع در مورد سرشماری نفوس و منابع مالی و اقتصادی از سوی وزرای وقت به حکام ولایات صادر شد تا شمار جمعیت، خانوار، مسکن و میزان دارایی‌های مردم در همه دهات و شهرهای کشور مشخص شود، اما این دستور به علت مشکلات فنی فرصت انجام نیافت.

 

سرشماری بعدی تهران در سال ۱۲۸۶ ه.ق همزمان با وزارت اعتضادالسلطنه بر وزارت علوم و معارف انجام شد. این کار را به عهده میرزا عبدالغفار نجم‌الملک، معلم ریاضی مدرسه دارالفنون گذاشتند. او این کار را با استفاده از شیوه‌های جدید انجام داد. این سرشماری را خود او قبل از آغاز کار تهیه نقشه تهران انجام داد. اطلاعات این سرشماری طی رساله‌ای با عنوان «رساله نفوس تهران» (تشخیص نفوس دارالخلافه) منتشر شد. در این سرشماری تهران به پنج محله ارگ، عودلاجان، چال‌میدان، سنگلج و بازار تقسیم‌بندی شده و همه محله‌های خارج از شهر نیز در یک طبقه قرار گرفت. بر اساس این سرشماری، جمعیت تهران در ۱۲۴۶ خورشیدی بالغ بر ۱۵۵۷۳۶ نفر بود که از این تعداد ۱۴۷۲۵۶ نفر اشخاص غیرنظامی و ۸۴۸۰ نظامی ‌بوده‌اند. در سرشماری‌ای که عبدالغفار نجم‌الدوله انجام داد، معلوم شد که حدود ۲۷ درصد جمعیت شهر افراد کمتر از ۱۵ سال داشته‌اند که نشان‌دهنده زاد و ولد بی‌برنامه آن زمان و هم از مرگ و میر زیاد مخصوصاً در سنین نوجوانی خبر می‌دهد.

 

سرشماری بعدی جمعیت شهر تهران به سال ۱۳۰۱ قمری بازمی‌گردد که با مسئولیت میرزا سید شفیع امیرلشگر انجام گرفت. مبنای این سرشماری نیز همان پنج محله تهران یعنی ارگ، سنگلج، عودلاجان، چال میدان و بازار بود. در سال ۱۳۱۷ قمری (۱۲۷۷ خورشیدی) در چهارمین سال سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نیز آماری از ابنیه تهران تهیه شد. تهیه‌کننده این آمار، درویش حسن اخضر علیشاه بود که آمار خود را در زمان ریاست نظمیه مختارالسطنه و صدارت میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان تهیه کرد.

 

آخرین آمارگیری قبل از شکل‌گیری اداره احصائیه را بلدیه شهر تهران در سال ۱۳۰۱ شمسی انجام داد. پس از کودتای ۱۲۹۹ش و نخست‌وزیری سیدضیاءالدین طباطبایی و نگاه ویژه او به مسائل شهر تهران، تشکیلات جدید بلدیه شکل گرفت. این تشکیلات از همان سال ۱۳۰۰ شمسی و قبل از شکل‌گیری ادارات احصائیه بخشی با نام «دایره احصائیه» بلدیه داشت. این دایره از همان ابتدا شروع به مطالعه و تحقیق در مورد مسائل مختلف شهر تهران کرد. از همین سال‌ها بود که اطلاعات مربوط به شهر تهران در هر سال به صورت مکتوب در آمد. احصاییه بلدیه آن زمان اطلاعات مربوط به سرشماری سال ۱۳۰۱ و اطلاعات مربوط به تهران از ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۳ را در سالنامه‌ای با عنوان «سالنامه احصاییه شهر طهران» منتشر کرد. در هنگام انتشار این سالنامه کریم‌آقا بوذرجمهری رئیس بلدیه و حبیب‌الله صحیحی رئیس اداره احصائیه بلدیه بود.

 

این سالنامه یکی از اسناد مهم مربوط به تهران است که برای اولین بار اطلاعات منحصر به فردی در زمینه سرشماری به دست می‌دهد. در مقدمه این سالنامه می‌خوانیم: «ضرورت و اهمیت احصائیه و فوائد و نتایج عظیمه که بر آن مترتب است چیزی نیست که امروز بر احدی پوشیده و مکتوم باشد. در ممالک متمدنه یعنی آن قسمت از دنیایی که سرتاسر آن پر از مؤسسات عام‌المنفعه و تشکیلات مهمه اجتماعیه است و اساس و بنیان کلیه کارها اعم از فردی و اجتماعی بر محور نظم و ترتیب و نتیجه ثابت و مسلم قرار گرفته است تنها چیزی که قبل از اقدام و مباشرت به هر عملی هادی و راهنمای اشخاص است و از وجود آن استفاده‌های کلی و منافع بی‌شمار می‌برند احصائیه می‌باشد. در مملکت ما به عقیده بعضی که قبل از تجربه و امتحان به هر امری با نظر سطحی می‌نگرند این اظهار نظر خالی از غرابت نباشد و آشنا نبودن به اصول علمی احصائیه آن‌ها را از نتایج قطعی و فوائد حقیقی آن دور سازد ولی اگر اندکی دقت فرمایند و به حقیقت احتیاجی که هر جامعه را در لزوم و وجود احصائیه حاصل است پی برند یقین است تصدیق خواهند فرمود آن ساعتی که یک مملکت قدمی برای ارتقاء و عظمت خود بردارد و بخواهد بوسیله ایجاد تأسیسات لازمه و ضروریه که محل احتیاج اولیه هر ملتی است کسور و نواقص خود را مرتفع سازد ناچار باید تشکیلات احصائیه خود را مرتب و منظم نماید و قبل از هر کار اساس آن را بقدر لزوم بسط و توسیع دهد...»

 

در ادامه این مقدمه آمده است: «امید است این اولین سالنامه که در پایان یک سلسله مطالعات دقیقه بوضع و اسلوب سالنامه‌های ممالک متمدنه مطابق اصول علمی ترتیب داده شده محل استفاده عمومی واقع گردد مخصوصا در این موقع که احصائیه می‌رود در تمام ایران عمومیت پیدا کند کتاب مزبور بهترین راهنمای کارکنان جدید احصائیه گردد. در اینجا از ذکر یک نکته نمی‌توانیم خودداری نماییم که ممکن است این سالنامه دارای نواقصی باشد و آنطوریکه منظور نظر بوده تکمیل آن مقدور نگردیده است ولی باید این مساله را تصدیق نمود که در این مملکت هر مقصودی مصادف با موانع و مشکلات بی‌شمار می‌گردد مخصوصا اقدام به یک چنین امری که پایه آن مبتنی بر تحصیل اطلاعات و سوابق کامله می‌باشد اگر بدقت ملاحظه بفرمایند همین جداول احصائیه که در این سالنامه تنظیم گردیده و شاید در نظر اول سهل و ساده تصور شود با چه زحمت‌ها و دوندگی‌های اعضاء احصائیه صورت ترتیب یافته البته ما را از نواقص آن معذور داشته و همین قدر که تا اندازه‌ای توانسته‌ایم اولین سالنامه احصائیه را در ایران بصورت حاضر درآوریم باید خورسند بود.»

 

اطلاعات و محتویات مندرج در این سالنامه به هفت قسمت تقسیم می‌شوند:

قسمت اول: احصائیه آثار جویه و آب و هوای طهران. در این قسمت اطلاعات مربوط به درجه حرارت، باد، باران، فشار هوا و آب‌های طهران مطرح می‌شود.

قسمت دوم: احصائیه نفوس که بر طبق سرشماری زمان ناصرالدین شاه و ۱۳۰۱ شمسی مورد بررسی قرار گرفته است.

قسمت سوم: دموگرافی یا مطالعه تغییرات وارده به جمعیت. طبق مندرجات خود سالنامه این قسمت فقط شامل موالید و متوفیات طهران است و آمار مربوط به ازدواج، طلاق، مهاجرت و مسافرین ورودی و خروجی کشور هنوز تکمیل نشده و بنابراین در این سالنامه ذکر نشده‌اند.

قسمت چهارم: احصائیه معاونت عمومی و اجتماعی. این قسمت مربوط به آمار خدمات مؤسسات خیریه و مریضخانه‌هاست که عهده‌دار آسایش بیچارگان و بیماران و حفظ صحت اهالی بوده‌اند.

قسمت پنجم: احصائیه اقتصادی و ارزاق. این قسمت شامل اطلاعات مربوط به واردات شهری اعم از ارزاق، مال‌التجاره و همچنین مصرف ارزاق عمومی و مواد مخدر است.

قسمت ششم: احصائیه تعلیمات عمومی طهران. علاوه بر اطلاعاتی که در این قسمت گنجانده شده، قرار بوده اطلاعات دیگری درباره مدارس از قبیل عایدات مدارس، تعداد شاگردان نسبت به مقاطع تحصیلی مختلف و قبولی‌های امتحانات ذکر شود که به واسطه کامل نبودن آن‌ها درج نشده است.

قسمت هفتم: احصائیه‌های متفرقه. تمام اطلاعات دیگری که در شش قسمت بالا گنجانده نمی‌شده در این قسمت آمده است.

در اینجا به بررسی قسمت دوم که مربوط به احصائیه نفوس است می‌پردازیم.


تحلیل محتوای سالنامه آماری تهران ۱۳۰۱


در ابتدای این قسمت آمار سرشماری سال ۱۲۶۲ شمسی در دوره سلطنت ناصرالدین شاه در جدولی ثبت شده است. البته در ابتدای این قسمت، این آمار به اشتباه اولین سرشماری نفوس ایران عنوان شده در حالی که پیشتر از این و در سال ۱۲۶۹ ه.ق. اولین سرشماری تهران انجام شده بود. سرشماری سال ۱۲۶۲ شمسی تحت مسئولیت آقای مدیر لشگر صورت گرفت. طبق این سرشماری، جمعیت آن زمان بالغ بر ۱۰۴۴۹۰ نفر بوده که ۴۴۷۷۰ نفر از آن‌ها مرد و ۴۶۰۳۷ نفر از آن‌ها زن و تعداد ۱۳۷۸۱ کودک بوده‌اند. البته این آمار مربوط به مسلمانان است و علاوه بر این ۱۱۳۶ کلیمی، ۵۷۵ ارمنی و ۱۸۱ نفر زرتشتی نیز در تهران زندگی می‌کرده‌اند؛ بنابراین جمعیت کل نفوس طهران ۱۰۶۴۸۲ نفر بوده است. در این جدول تعداد افراد ساکن در هر یک از محلات پنج‌گانه تهران آن روزگار، به تفکیک مرد، زن و اطفال ذکر شده‌اند. (در نمودار زیر مقایسه جمعیت در سه سال ۱۲۶۲، ۱۳۰۱ و ۱۳۸۵ آمده است.)

 

 همچنین تعداد خانه‌های هر یک از این محلات و شخصی و استیجاری بودنشان نیز مشخص شده است. علاوه بر این تعداد ساکنان بیرون میدان توپخانه از ابتدای خیابان علاءالدوله (فردوسی) تا خیابان سپهسالار ۶۸۸۰ نفر اعلام شده که ۳۵۰۹ نفر از آن‌ها مرد و ۳۳۷۱ نفر زن بوده‌اند.

 

تعداد خانه‌های این محدوده عبارت بوده است از ۷۵۳ باب خانه شخصی و ۳۵۸ باب استیجاری. کل خانه‌های شخصی تهران در این آمار بالغ بر ۸۲۰۲ باب خانه شخصی و ۸۹۱ باب استیجاری بوده است. این محدوده بخشی از محله تازه‌ تأسیس دولت در شمال طهران و پس از ساخت حصار ناصری شهر بوده است. البته چون این سرشماری مدت کوتاهی بعد از گسترش شهر انجام شده، این محدوده تا آن زمان نامی‌ نداشته و از اینجا معلوم می‌شود هنوز محله‌ای شکل نگرفته بوده است. در این جدول علاوه بر تعداد افرادی که در خانه‌ها ساکنند، از انواع دیگر شهروندی نیز نام برده می‌شود: اول طلاب مدارس که ۶۳  نفرند. تعداد این مدارس پنج باب است. این افراد طلبه‌هایی بوده‌اند که به‌طور شبانه‌روزی در مدارس زندگی می‌کرده‌اند. پس از آن تعداد ۸۳ نفر ساکنان کاروانسراها ذکر شده که تعدادشان شش باب است. این افراد احتمالا نگهبانان و کارگران کاروانسرا یا افراد مسافری بوده‌اند که در این کاروانسراها به صورت طولانی مدت اقامت داشته‌اند. بعد از آن از ساکنان کوره‌پزخانه‌ها با تعداد ۱۳۷۵ نفر یاد شده است. این افراد کارگران کوره‌پزخانه‌های جنوب شهر (حوالی خیابان مولوی امروز) بوده‌اند. در آخر نیز آمار ساکنان حمام‌ها ذکر شده که ۳۶ نفر بوده‌اند. تعداد این حمام‌ها هم ۲۰ باب بوده است. این افراد باید شاگرد حمامی‌هایی باشند که شبانه‌روز در آنجا سکنا داشته‌اند.

 

علاوه بر اطلاعات مذکور، محدوده هر محله مشخص در سرشماری نیز ذکر شده است. به این ترتیب که سنگلج از ابتدای دروازه محمدیه (محدوده میدان محمدیه یا اعدام امروز) تا انتهای دروازه قزوین (میدان قزوین امروزی) و یوسف‌آباد (تقاطع خیابان حافظ و امام خمینی امروزی)، سنگلج از ابتدای خیابان ناصریه (ناصرخسرو) تا انتهای کوچه یهودی‌ها، چال‌میدان از ابتدای کوچه دردار (کوچه شهید سپهر خیابان ری) تا انتهای سرقبرآقا، محله بازار از ابتدای پاچنار تا خارج دروازه محمدیه، محدوده‌های کلی این چهار محله‌اند. در اینجا درباره محدوده ارگ چیزی نیامده است.

 

البته به این آمار در برخی موارد نمی‌توان اطمینان کامل داشت. در این سالنامه نوشته شده است: «گرچه نمی‌توان به احصائیه فوق کاملا اطمینان داشت زیرا بر طبق اصول علمی بدست نیامده است و ما فقط به عنوان تاریخچه آن را ذکر نموده‌ایم ولیکن بر حسب سایر آثار مختلفه آن عصر بمثل احصائیه مصرف نان شهر در آن زمان می‌توان گفت که نفوس شهر طهران بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر نبوده است.»

 

تمامی ‌اطلاعاتی که بعد از بخش مورد بحث آمده مربوط به سرشماری سال ۱۳۰۱ شمسی است. اولین جدولی که ارائه می‌شود، عنوان احصائیه نفوس شهر طهران بر خود دارد که اطلاعات مربوط به تعداد نفوس، خانوار و خانه را در نواحی مختلف طهران نشان می‌دهد. قبل از این توضیحاتی در مورد چگونگی اجرای روند آمارگیری در کشورهای اروپایی و آمار گیری سال ۱۳۰۱ تهران و تفاوت آن دو با هم داده است: «اما طرز تحصیل احصائیه نفوس به طریقی که در اروپا معمول است آنست که تقریبا ده الی دوازده روز قبل از روز سرشماری هر یک از مأمورین سرشماری محله یا محله‌هایی که به آن‌ها تخصیص داده شده سرکشی نموده صورت کاملی از خانه‌ها و نفوسی که در آن‌ها مسکن دارند تهیه می‌نمایند بعد سه الی چهار روز به یوم موعود مجددا به هر یک از خانه‌ها حاضر شده به افراد ساکن در آن‌ها اوراق مطبوعه موسوم به اوراق انفرادی توزیع کرده به رئیس خانواده اخطار می‌نمایند که در روز... هر کسی که در خانه حاضر است ولو بقدر ۲۴ ساعت در آنجا مهمان باشد باید جواب سؤالات مندرجه در اوراق را نوشته حاضر بگذارند که در آن روز یا روزهای بعد مأمور مزبور آمده جمع‌آوری خواهد کرد. مسافرینی که لیله روز موعود را در راه‌آهن یا کشتی گذرانده‌اند در مکانی که در آن روز متوقف شده یا پیاده می‌گردند سرشماری می‌شوند. نظامیان، عمله‌جات بحریه، محبوسین، یا مساکین متوقف در مؤسسات خیریه و غیره که باید از عده جمعیت بلدی تفکیک شوند نیز در روز مزبور سرشماری می‌شوند. بطور خلاصه احدی استثنا نمی‌شود و در روز... هرکسی که در هر جا حاضر بوده چه بومی ‌باشد، چه خارجی چه مقیم چه مسافر در آن محل سرشماری می‌گردد.

 

اما دایره احصائیه بلدیه نیز در ابتداء سنه ایت ئیل (سال سگ) ۱۳۰۱ شمسی که شهر را سرشماری نمود بواسطه بی‌اطلاعی اهالی از فواید سرشماری بلکه بواسطه بی‌سوادی اکثریت آن‌ها موفق بطبع اوراق انفرادی نشد که اهالی شخصا جواب آن‌ها را در روز معین تهیه و به این مؤسسه عودت دهند لذا اوراق جامعی که حاوی غالبی از اطلاعات مفید اجتماعی است بطبع رسانید که هر سطری از آن راجع به یک خانواده بود و در آن مذهب، سن، شغل، ملیت، مسقط الرأس، عده عیال و اولاد رؤسای خانواده معلوم گشته و از افراد خانواده فقط عده ذکور و اناث و اطفال، مجرد و متأهل، باسواد و بی‌سواد و مستخدمین شبانه‌روزی تعیین شده است.»

 

همان‌طور که گفته شد، اولین جدول ارائه‌ شده در این بخش، آمار تعداد نفوس، خانوار و خانه‌های شهر تهران در سال ۱۳۰۱ را نشان می‌دهد. در این جدول تهران به ۱۰ ناحیه ارک، دولت، حسن‌آباد، سنگلج، قنات‌آباد، محمدیه، قاجاریه، بازار، عودلاجان و شهر نو تقسیم‌بندی شده است. ابتدا آمار تعداد خانه‌های موجود در این ۱۰ ناحیه ثبت شده که بیشترین و کمترین خانه به ترتیب در ناحیه بازار (۳۷۲۴ خانه) و ارک (۲۷۵ خانه) بوده است. کل خانه‌های شهر نیز ۲۱۷۴۵ باب بوده‌اند.

 

 بعد از خانه‌ها تعداد خانوار هر ناحیه آمده که بیشترین و کمترین تعداد خانوار به ترتیب مربوط به بازار (۸۲۸۰ خانوار) و شهر نو (۲۸۶ خانوار) است. تعداد کل خانوارهای شهر نیز ۴۵۱۳۴ خانوار است.

 

 در ادامه تعداد نفوس شهر بر حسب تعداد زن و مرد و تعداد مستخدمین شبانه‌روزی ثبت شده است. زنان و مردان نیز هرکدام بر حسب شیرخوار، مجرد یا متأهل بودن دسته‌بندی شده‌اند. بر این اساس بیشترین و کمترین تعداد افراد ذکور شهر به ترتیب مربوط به ناحیه بازار (۱۶۴۶۲ نفر) و ارک (۱۳۶۲ نفر) بوده است. بیشترین تعداد مردان مجرد و متأهل نیز در ناحیه بازار زندگی می‌کرده‌اند (۹۵۲۰ مجرد و ۵۹۹۶ متأهل) اما تعداد شیرخواران پسر ناحیه عودلاجان (۱۰۰۵ نفر) بیشتر از سایر جاها بوده است. بیشترین و کمترین تعداد زنان نیز به ترتیب در ناحیه‌های بازار (۱۵۸۲۹ نفر) و ارک (۱۰۲۵ نفر) ساکن بوده‌اند. بیشترین تعداد زنان مجرد و متأهل نیز در ناحیه بازار به سر می‌برده‌اند (۸۵۵۸ مجرد و ۶۳۰۱ متأهل). بیشترین تعداد دختران شیرخوار نیز مربوط به عودلاجان (۹۸۸ نفر) بوده است.

 

بخش دیگری از آمار این جدول درباره تعداد مستخدمان شبانه‌روزی خانه‌ها (بر حسب نوکر و کلفت) است. بیشترین و کمترین تعداد نوکر به ترتیب در ناحیه‌های دولت (۱۳۳۷نفر) و محمدیه (۷۹ نفر) و بیشترین و کمترین تعداد کلفت نیز به ترتیب در خانه‌های دولت (۲۱۵۰ نفر) و شهر نو (۱۵۷ نفر) زندگی می‌کرده‌اند.

 

در ستون آخر جدول نیز تعداد کل ساکنان همه نواحی شهر تهران ثبت شده است. ناحیه بازار با ۳۴۰۱۷ نفر بیشترین تعداد ساکن و ناحیه ارک نیز با ۲۷۱۳ نفر کمترین سکنه را داشته است. مجموع کل آمار نفوس نواحی طهران ۱۹۶۲۵۵ نفر بوده که ۹۵۸۵۴ نفر از آن‌ها مرد و ۱۰۰۴۰۱ نفر از آن‌ها زن بوده‌اند.

 

 در توضیحات پایین این جدول، آمار کسانی افزوده شده است که در خود جدول محاسبه نشده‌اند، مثل افراد نظام، اعضای سفارتخانه‌ها و عده محبوسین و ایتام و فقرای متوقف در دارالمساکین که این افراد نیز ۱۳۷۴۵ نفر بوده‌اند. به این ترتیب جمعیت کل نفوس تهران ۲۱۰ هزار نفر بوده است.

 

در قدم بعد جدول و نموداری (گرافیک) ترسیم شده که تمرکز جمعیت در نواحی مختلف را نشان می‌دهد. در این جدول علاوه بر اطلاعات آماری ارائه‌ شده، میزان وسعت هر یک از ۱۰ ناحیه تهران را هم می‌بینیم که بیشترین وسعت را محله دولت و کمترین وسعت هم از آن ناحیه ارک بوده است.

 

جدول بعدی آمار تعداد افراد مسلمان و اقلیت‌های دینی کلیمی، زرتشتی و ارامنه و میزان سواد آن‌ها را نشان می‌دهد که این عنوان را بر خود دارد: «احصائیه نفوس شهر طهران نسبت بملل مختلفه تابع دولت ایران و درجه سواد هر یک در سنه ۱۳۰۱ شمسی.»

 

در اینجا تعداد مسلمانان، ارامنه، کلیمی‌ها و زرتشتی‌های ساکن تهران به تفکیک تعداد زنان و مردان، مجرد و متأهل بودن آن‌ها، تعداد شیرخوارگان و همچنین شمار زنان و مردان مستخدم شبانه‌ روزی ثبت شده است. در این جدول تعداد مردان و زنان مسلمان به ترتیب ۹۰۱۳۳ و ۹۴۹۴۶ نفر است. یعنی در مجموع ۱۸۵۰۷۹ نفر از اهالی تهران مسلمان بوده‌اند. تعداد مردان و زنان ارمنی تهران طبق جدول به ترتیب ۱۶۳۳ و ۱۶۱۴ نفر و در مجموع ۳۲۴۷ نفر است. تعداد مردان و زنان کلیمی‌ تهران نیز در این آمار به ترتیب ۳۰۰۵ و ۲۸۷۶ نفر و مجموعا ۵۸۸۱ نفر ذکر شده و بالاخره تعداد مردان و زنان زرتشتی به ترتیب ۳۵۴ و ۲۵۱ نفر و کلا ۶۰۵ نفر بوده‌اند.

 


 در بخش بعدی این جدول میزان سواد هر یک از آن‌ها نیز سنجیده شده است. در این آمار تعداد افراد باسواد مسلمان به تفکیک مرد و زن به ترتیب برابر با ۲۲۸۶۱ و ۸۱۵۸ نفر و شمار بی‌سوادان آن‌ها نیز به ترتیب ۶۷۲۷۲ و ۸۶۷۸۸ نفر است. بعد از آن وضعیت سواد ارمنیان آمده که به تفکیک مرد و زن به ترتیب ۶۲۶ و ۴۱۰ نفر و تعداد افراد بی‌سواد به ترتیب ۱۰۰۷ و ۱۲۰۴ است. تعداد باسوادان مرد و زن کلیمی ‌هم به ترتیب ۱۳۴۹ و ۴۲۳ نفر و بی‌سوادان آن‌ها به ترتیب ۱۶۵۶ و ۲۴۵۳ نفر آمده است. زرتشتیان نیز به ترتیب ۱۸۰ مرد و ۲۸ زن باسواد و ۱۷۴ مرد و ۲۲۳ زن بی‌سواد داشته‌اند. در اینجا همچنین تعداد محصلان دختر یا پسر هر یک از این چهار گروه نیز مشخص شده است. البته اقلیت‌ها و افراد ملل دیگری نیز بوده‌اند که به طور مجزا در این جدول نیامده‌اند ولی مجموعا تعدادشان ۱۴۴۳ نفر است.

 

در پایین این جدول، برخی از نتایج این بررسی آماری به شرح زیر ذکر شده است:

 

صورت فوق نشان می‌دهد که در میان ملل باسواد زرتشتی‌ها از سایرین زیادتر است. بعد از آن‌ها ارامنه، بعد کلیمی‌ها و بالاخره مسلمان‌ها هستند.

 

اگر جمعیت کل شهر را در نظر بگیریم:

اولا تقریبا ۷۰ درصد محصلین ذکور و ۳۰ درصد اناث‌اند. (یعنی ۳ محصله در مقابل ۷ محصل)

ثانیا در میان باسوادها ۷۳ نفر ذکور و ۲۷ نفر اناث (از هر صد نفر) یافت می‌شوند یا به عبارت اخری باسوادهای ذکور تقریبا سه برابر باسوادهای اناث هستند.

ثالثا در میان بی‌سوادها اناث تفوق بر ذکور دارند. (۴۴ نفر مرد بی‌سواد در مقابل ۵۶ زن بی‌سواد)

 

جدول بعدی مربوط به مسقط‌الراس خانواده‌ها است. همان‌طور که در ابتدا نیز گفته شد، این سرشماری از طریق دریافت اطلاعات از سرپرست خانواده‌ها انجام شده است. بدین ترتیب آمارهای این جدول بر اساس تعداد سرپرست خانواده یا همان تعداد خانواده‌هاست. طبق آمار این جدول ۴۷ قومیت و ملیت در تهران زندگی می‌کرده‌اند. این گروه‌ها اینجا در چهار بخش آسیایی‌ها، اروپایی‌ها، آمریکایی‌ها و آفریقایی‌ها دسته‌بندی می‌شوند.

 

بخش آسیا به دو بخش کوچکتر ایران و سایر ممالک تقسیم می‌شود. طبق آمار بخش ایران، ۲۸ قومیت مختلف ایرانی ساکن تهران‌ بوده‌اند. در این آمار ۲۷۱۳۵ خانواده اصیل طهرانی، ۶۰ خانواده قزوینی، ۱۰۱ خانواده ساوه‌ای و زرندی، ۷۲۸ خانواده قمی، ۲۰۵۵ خانواده عراقی (اراکی)، ۷۴۷ خانواده همدانی، ۱۹۱۲ خانواده کاشانی، ۱۷۹۶ خانواده اصفهانی، ۱۲۷خانواده ولایات ثلاث مرکزی، ۹۹۱ خانواده یزدی، ۱۴۹ خانواده کرمانی، ۴ خانواده بلوچستانی، ۶۱۵ خانواده فارس (محدوده استان فارس امروزی)، ۲۸ خانواده خوزستانی، ۶۲۴ خانواده لرستانی، ۲۵۰ خانواده کرمانشاهی، ۲۵۵ خانواده کردستانی، ۲۰۱ خانواده ثلاث غربی، ۲۵خانواده گروسی، ۳۰۴۰ خانواده آذربایجانی، ۶۳۷ خانواده خمسه، ۳۳۲ خانواده گیلانی، ۱۰۳۱ خانواده مازندرانی، ۳۱ خانواده استرآبادی، ۴۹۴ خانواده خراسانی، ۱۰۳ خانواده از توابع خراسان، ۵ خانواده سیستانی و ۶۱ خانواده متفرقه از جاهای دیگر در تهران زندگی می‌کرده‌اند. بر این اساس غیر از خود تهرانی‌ها، آذربایجانی‌ها بیشترین و بلوچستانی‌ها کمترین قومیت‌های مهاجر تهران هستند. مجموعه تمام خانواده‌ها در تهران برابر با ۴۴۴۳۷ خانوار است.

 

در بخش سایر ممالک آسیا هم آمار به این شرح است: ۳۰ خانواده عثمانی، ۱۴۷ خانواده بین‌النهرینی، ۱۵۹ خانواده قفقازی، ۷ خانواده از ترکستان روس، ۷۱ خانواده افغانی و ۱۲ خانواده هندی. مجموع این‌ها ۴۲۶ خانواده می‌شود.

 



آمار تعداد خانواده‌های اروپایی ساکن تهران نیز به شرح زیر است: ۴۰ خانواده انگلیسی، ۳ خانواده هلندی، ۱۳ خانواده بلژیکی، ۳۴ خانواده فرانسوی، ۷ خانواده سوئیسی، ۴ خانواده ایتالیایی، ۴ خانواده اطریشی، ۱۴ خانواده آلمانی، ۱۲۰ خانواده روسی و ۹ خانواده از دیگر کشورها. مجموعه این‌ها نیز ۲۴۸ خانواده است. بر اساس این آمار همچنین ۱ خانواده مصری و ۱۱ خانواده حبشه‌ای (یمن امروز) و ۱۱ خانواده آمریکایی هم در تهران زندگی می‌کرده‌اند. تعداد کل سرپرست خانوارها یا تعداد خانواده‌های ساکن تهران برابر با ۴۵۱۳۴ سرپرست خانوار است.

 

جدول بعدی شامل آمار سرپرستان خانوار بر اساس تعداد فرزندان در سال ۱۳۰۱ شمسی است. در این جدول تعداد تمام خانواده‌های بی‌اولاد تا خانواده‌هایی که ۲۲ فرزند دارند، به تفکیک ۱۰ ناحیه تهران ثبت شده است. بر این اساس تعداد سرپرستان خانوار (خانواده) بدون فرزند برابر ۱۸۹۳۶ خانواده بوده (البته این بدان معنا نیست که این سرپرستان خانوار حتما ازدواج کرده باشند) و تعداد خانواده‌های تک‌فرزند ۷۶۵۶ خانواده و دو فرزندی‌ها ۶۰۱۲ خانواده است. بیشترین تعداد خانواده‌های بدون فرزند و تک‌فرزند در بازار و بعد از آن عودلاجان زندگی می‌کرده‌اند. اما تعداد خانواده‌های دو فرزندی در عودلاجان بیشتر از نواحی دیگر بوده است.

 

بر اساس همین آمار تعداد خانواده‌هایی که ۱۵، ۱۶، ۲۱ و ۲۲ فرزند داشته‌اند فقط چهار خانواده بوده و خانواده‌های ۱۵ و ۱۶ فرزنده در بازار، خانواده‌های ۲۱ فرزنده در سنگلج و خانواده‌های ۲۲ نفره در ناحیه دولت ساکن بوده‌اند.

 

ذیل جدول ارائه‌ شده، نتایج مربوط به آن نوشته شده است. بر اساس این نتایج، تعداد خانوارهای بدون فرزند ۴۱٫۷ درصد (۱۸۹۳۶ خانواده)، دارای یک فرزند ۱۶٫۹ درصد (۷۶۵۶ خانواده)، دارای دو فرزند ۱۳٫۳ درصد (۶۰۱۲ خانواده)، دارای سه فرزند ۱۰٫۷ درصد (۴۵۴۸ خانواده)، چهار فرزند ۷٫۳ درصد (۳۳۱۸ خانواده)، پنج فرزند ۴٫۸ درصد (۲۱۸۱ خانواده)، شش فرزند ۲٫۸ درصد (۱۲۹۰ خانواده) و هفت فرزند و بیشتر نیز ۲٫۶ درصد (۱۱۹۳ خانواده) از خانواده‌های تهرانی را تشکیل می‌داده‌اند.

 

 بنابراین با احتساب کل خانواده‌ها (۴۵۱۳۴ خانواده) و تعداد فرزندان آن‌ها، والدین تهرانی در مجموع صاحب ۷۳۵۹۲ اولاد بوده&zwnj

کلید واژه ها: تهران مسجدجامعی


نظر شما :