اولین حضور ایران در جام جهانی فوتبال؛ غیرت در آرژانتین

امید ایران‌مهر
۲۵ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۹:۵۲ کد : ۴۴۰۷ وقایع اتفاقیه
اولین حضور ایران در جام جهانی فوتبال؛ غیرت در آرژانتین
تاریخ ایرانی: تیم ملی فوتبال ایران این روزها در برزیل به سر می‌برد و آماده می‌شود تا در برابر حریفان قدرتمندش در جام جهانی به میدان برود. پس از حضور در جام‌های جهانی آرژانتین (۱۹۷۸)، فرانسه (۱۹۹۸) و آلمان (۲۰۰۶) حالا این چهارمین باری است که ایران مجوز بازی در تورنمنت تیم‌های برگزیده جهان را یافته؛ رویدادی که برای فوتبال ایران تاریخی و بااهمیت است.

 

با اینکه این تجربۀ چهارم ایران در جام جهانی است اما شاید حضور امسال، در روزهایی که فوتبال‌دوستان برای دیدن بازی‌های جام مجبورند تا ساعاتی پس از نیمه شب بیدار بمانند بیش از همه آنان را به یاد حضور ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ بیاندازد. در آن دوره نیز، همچون این دوره که بازی‌های جام جهانی در برزیل است، مسابقات در یک کشور آمریکای جنوبی یعنی آرژانتین برگزار می‌شد و به دلیل اختلاف ساعت، بسیاری از علاقه‌مندان ورزش برای دیدن بازی تیم‌های مورد علاقه خود بالاجبار شب‌زنده‌داری می‌کردند.

 

بهار ۱۳۵۷ هم مثل بهار ۱۳۹۳ با حال و هوای فوتبال عجین بود و برنامه‌های تدارکاتی ایران از روز ۵ فروردین که بازیکنان دعوت شده به تیم ملی راهی اردو شدند، آغاز شد. مربیان تیم ملی ایران که نخستین تجربۀ حضور در جام جهانی را پیش رو داشتند، تا مدت‌ها برای تعیین حریفان تیم ملی در بازی‌های تدارکاتی سرگردان بودند اما سرانجام در اواسط فروردین‌ماه، حشمت مهاجرانی، سرمربی وقت تیم ملی به جای سفر به ایرلند و چکسلواکی و انجام دو مسابقه با تیم‌های ملی این دو کشور که در افواه عمومی مطرح شده بود، ترجیح داد پیشنهاد فرانسوی‌ها را برای شرکت در تورنمنت بین‌المللی تیم پاریسی پاری‌سن‌ژرمن بپذیرد.

 

اینچنین بود که قرار شد تیم ملی بعد از دیدار دوستانه روز پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت‌ماه همان سال که از پیش برای رقابت با تیم ملی فرانسه در شهر تولوز برنامه‌ریزی شده بود، در کنار تیم ملی هلند، سوئد و تیم باشگاه پاری‌سن‌ژرمن دو مسابقه نیز در این تورنمنت چهارجانبه داشته باشد؛ چراکه به عقیده مربیان تیم ملی، حسن بزرگ حضور در این تورنمنت بررسی شیوه بازی هلند، حریف ایران در جام جهانی آرژانتین از نزدیک بود. ایران قرار بود ۲۶ اردیبهشت همزمان با بازی هلند و پاری‌سن‌ژرمن، در برابر تیم ملی سوئد به میدان برود و روز ۲۸ اردیبهشت هم تیم‌های برنده و بازنده در برابر هم بایستند.

 

این اما تنها برنامه‌های پیش‌‎بینی شده توسط مربیان ایران برای آماده‌سازی تیمشان پیش از جام جهانی نبود، چراکه آن‌ها چهار دیدار تدارکاتی هم برای پیش از تور اروپایی خود در نظر گرفته بودند؛ دیدارهایی با تیم‌های ملی یوگسلاوی، ولز، بلغارستان و مکزیک.

 

با وجود برنامه‌ریزی این دیدارها که هر یک می‌توانست فرصتی طلایی برای هماهنگی و یافتن نقاط ضعف تیم ملی به شمار آید، حشمت مهاجرانی در آستانۀ تشکیل اردوی آمادگی، نگرانی‌هایی داشت که از دید رسانه‌ها نیز پنهان نمی‌ماند. عدم آمادگی و به دور بودن برخی از بازیکنان از صحنه مسابقات یکی از مهمترین چالش‌های پیش روی هدایت‌کنندگان تیم ملی بود. موضوعی که باعث شد غلامحسین مظلومی و علیرضا خورشیدی که هر دو از بازیکنان شناخته شده آن زمان بودند به اردوی تیم ملی دعوت نشوند، اما مربیان همان زمان تشخیص دادند که بازیکنانی چون حسن روشن که با مصدومیت دست به گریبان بود و حسن نائب‌آقا که در سفر خارجی به سر می‌برد از آمادگی لازم برای پیوستن به تیم ملی برخوردارند و بنابراین با وجود غیبت، نامشان از میان بازیکنان دعوت شده خط نخورد.

 

مهاجرانی برای رفع نگرانی‌هایش ابتدا درخواست توقف جام تخت جمشید را کرد اما هنوز چندی روزی نگذشته بود که با دعوت از ۳۸ بازیکن مورد نظر خود، اردوی آمادگی را کلید زد. در فهرست منتخب مهاجرانی این نام‌ها به چشم می‌خوردند: ناصر حجازی، بهرام مودت، نادر فریادشیران، منصور رشیدی، محمدرضا کربکندی، حسن نظری، علیرضا قشقاییان، آندرانیک اسکندریان، حسین کازرانی، نصرالله عبداللهی، علی شجاعی، حسن نائب‌آقا، علی پروین، جواد الله‌وردی، محمد پنجعلی، محمود حقیقیان، ایرج دانایی‌فر، ابراهیم قاسمپور، بهتاش فریبا، محمد صادقی، محمود ابراهیم‌زاده، رضا عادلخانی، حسن روشن، حسین فرکی، حسین فداکار، حمید علیدوستی، مسلم‌ خانی، غفور جهانی، محسن یوسفی، عبدالرزاق خادم پیر، مجید بشکار، ناصر نورایی، محمد ارزی، کاظم سیدعلیخانی، پرویز مظلومی، مهدی دینورزاده، حمید مجد تیموری، حجت‌الله خاکسار تهرانی.

 

همان روزها سفر تیم ارتش ایران به فرانسه که ۸ تن از بهترین بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی را به همراه داشت نیز عاملی شد که تیم ملی لنگان لنگان حرکت خود را آغاز کند ولی با این حال مهاجرانی از آغاز تشکیل اردو در جلساتی متعدد، مقررات اردو، وظایف سنگین قهرمانان اردونشین و راه دشواری را که در پیش بود برای آنان توجیه کرد.

 

در روزهای نخست اردو، جز اعضای ارتشی تیم ایران، سه غایب بزرگ دیگر نیز کار را با چالش‌هایی مواجه می‌کرد. اولی حسن روشن بود که پس از عمل جراحی بر روی پای چپش کار جدی خود را آغاز کرده بود و دو تن دیگر یکی آندرانیک اسکندریان و دیگری محمد صادقی بودند که با اجازه سرمربی تیم ملی در سفر جنوب به سر می‌بردند. بدین ترتیب از بازیکنان دعوت ‌شده به اردوی تیم ملی، در روزهای نخست تنها ۳۰ بازیکن حضور داشتند که البته همگی در خدمت تمرینات بودند و مهاجرانی به اتفاق اصغر شرفی و محمود یاوری دستیارانش کار بدنسازی آنان را در زمین شماره یک مجموعه ورزشی آریامهر [آزادی] آغاز کردند.

 

نخستین آزمون جدی مهاجرانی و تیم ملی در نبود ۸ بازیکن سفر رفته یعنی ناصر حجازی، حسن نظری، حسین فرکی، ایرج دانایی‌فر، حسین کازرانی، غفور جهانی، حبیب خیری و محسن یوسفی بازی در برابر تیم ملی یوگسلاوی بود. مهاجرانی پیش از این بازی به خبرنگاری گفته بود: «ما برای رسیدن به شرایط مطلوب راه سختی در پیش داریم. بچه‌ها همگی از فُرم خوب دور هستند و این بر دشواری کار ما خواهد افزود.» او فاصله زیادی با نخستین بازی تیم منتخبش نداشت، اما با همه این احوال می‌گفت: «به واسطه آشنایی با روحیات ملی‌پوشان امیدوارم هر جلسه کیفیت بهتری از آن‌ها شاهد باشیم.»

 

 

بازی‌های تدارکاتی تهران؛ از باخت تیم تا برد مهاجرانی

 

تیم ملی ایران در نخستین بازی تدارکاتی خود در سال ۱۳۵۷، روز ۱۷ فروردین‌ماه در حضور بیش از ۳۰ هزار تماشاگر ورزشگاه آریامهر که در میان آن‌ها دو تن از فرزندان شاه یعنی رضا و فرحناز پهلوی نیز حضور داشتند، در برابر تیم ملی فوتبال یوگسلاوی با نتیجه بدون گل متوقف شد.

 

تیم ایران در این بازی نشان داد که بازیکنانی ناآماده و ناهماهنگ دارد اما به لطف درخشش یکی دو بازیکن از جمله کربکندی دروازه‌بان جوانش و ابراهیم قاسمپور بازیکن میانی که هرگاه صاحب توپ می‌شد حداقل دو بازیکن حریف را به هم می‌دوخت، توانست نتیجه قابل قبولی کسب کند.

 

بازی ایران و یوگسلاوی خیلی‌ها را نگران کرد. این تیم باید در مقابل تیم‌های قدرتمندی چون هلند و اسکاتلند به میدان می‌رفت اما مفسران ورزشی معتقد بودند، بازیکنان تیم ملی ایران با چنین بازی‌هایی نمی‌توانند از سد تیم‌های بزرگ دنیا عبور کنند. این تحلیل‌ها دو هفته بعد شدت گرفت. هنگامی که ایران در مقابل دومین حریف تدارکاتی خود یعنی تیم ملی فوتبال ولز در تهران شکست را پذیرا شد. در این بازی که ۲۹ فروردین ۱۳۵۷ در ورزشگاه آریامهر تهران برگزار شد، تیم ایران در یک بازی نه چندان درخشان، با نتیجه یک بر صفر مغلوب نارنجی‌پوشان فوتبال جزیره شد.

 

این بازی که نخستین بازی ایران با حضور هشت بازیکن غایبش بود، با اشتباهات فردی بازیکنان و از جمله ناصر حجازی دروازه‌بان آن روز ایران، همراه بود؛ اشتباهاتی که مورد انتقاد نشریات ورزشی قرار گرفت. با این همه مهاجرانی، سرمربی تیم ملی در نخستین مصاحبه خود پس از پایان بازی اعلام کرد تیمش را بازندۀ این میدان نمی‌داند. او معتقد بود از آنجا که ولزی‌ها از سرزمینی می‌آمدند که ما را با خصوصیات تیم‌های انگلیسی از جمله تیم مرموز اسکاتلند، حریفمان در جام جهانی بیشتر آشنا می‌کرد، برنده اصلی این بازی ایران بوده است. مهاجرانی گفت: «ما در مقابل ولزی‌ها نباختیم. درست است که آن‌ها به ما گل زدند و باعث شد نتیجه ظاهری از آن ولزی‌ها باشد، اما نتیجه واقعی را ما بردیم. ما از این بازی آموختیم که چگونه باید با اسکاتلند مواجه شویم و از طرف دیگر توانستیم برخی از مهمترین نقاط ضعفمان را بشناسیم.»

 

هرچند مهاجرانی تلاش می‌کرد نیمه پر لیوان را ببیند اما می‌دانست بازی با ولز ضعف‌هایی را برملا کرده که شاید او را با مشکلات جدی مواجه کند، چنانکه خودش از عدم استحکام دفاع ایران و آسیب‌پذیری هافبک‌ها سخن گفته بود.

 

جز این آسیب‌ها حاشیه‌ها نیز تیم ملی را رها نمی‌کرد. همان روزها بود که خبرگزاری‌های معتبر اسامی ۴۰ بازیکن معرفی‌شده توسط تیم ملی ایران را به نقل از فیفا منتشر کردند. فهرستی که جز ۳۸ نفر اعلام شده توسط فدراسیون فوتبال ایران، نام دو نفر دیگر یعنی پرویز قلیچ‌خانی و کمال خلیلیان نیز در آن به چشم می‌خورد. این موضوع از آن رو حائز اهمیت بود که پرویز قلیچ‌خانی در آن زمان به عنوان بازیکن یکی از تیم‌های باشگاهی فوتبال در آمریکا معرفی شده بود در حالی که چند سال پیش از آن به واسطه فعالیت‌های سیاسی ضد رژیم شاه بازداشت شده بود و پس از ابراز پشیمانی و آزادی از ایران خارج شده بود و بنابراین اعلام نام او به عنوان یکی از ۴۰ بازیکن پیشنهادی مهاجرانی برای بازی در جام جهانی بسیار عجیب می‌نمود؛ موضوعی که از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال نه تکذیب شد و نه تایید و در نهایت با اعلام نام ۲۲ بازیکن نهایی که قلیچ‌خانی در میانشان نبود، مسکوت ماند.

 

به هر ترتیب تیم ملی ایران به بازی‌های تدارکاتی‌اش ادامه می‌داد و روز به روز در رسانه‌های دنیا بیشتر شناخته می‌شد؛ آن هم به عنوان تیمی که نقطه قوت آن در خط دفاع است. جایی که علی پروین، کاپیتان تیم ملی ایران در مرکز آن ایستاده بود. اوایل اردیبهشت‌‌ماه ۱۳۵۷ بود که یکی از رسانه‌های معتبر دنیا نوشت: «تکیه عمده ایران بر خط دفاعی است که به نظر می‌رسد در هم شکستن آن دشوار باشد. ولی نقطه ضعف ایران نیز همین‌جاست چراکه عدم سرعت عمل در کار دفاعی سبب می‌شود دست حریفان در مقابله با آن باز باشد.»

 

ایران با لغو بازی‌اش با مکزیک در آخرین گام پیش از سفر به اروپا، در تهران میزبان تیم ملی فوتبال بلغارستان شد. در این بازی که ۶ اردیبهشت‌ماه در تهران برگزار شد ایران و بلغارستان به تساوی یک بر یک دست یافتند. گل ایران را علی پروین از روی نقطه پنالتی به ثمر رسانده بود؛ بازیکنی که در کنار عادلخانی، قاسمپور و جهانی بهترین‌های تیم ملی در این روز بودند. در حالی که بازی با بلغارستان تردیدها دربارۀ قدرت بدنی تیم ایران را تشدید کرده بود.

 

 

تور اروپا: سپید و سیاه یک اردوی تدارکاتی

 

سفر به اروپا برای تیم ملی ایران که قرار بود نخستین حضور در جام جهانی را تجربه کند، آزمونی سخت بود، آزمونی که این تیم نوپا را با انتظارات فراوانی روبرو کرد. تیم ایران در آغاز سفر اروپایی خود پس از ورود به پاریس بلافاصله راهی شهر تولوز شد تا برای مصاف با تیم ملی فوتبال فرانسه آماده شود. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۷ بازی تاریخی تیم ملی فوتبال ایران در برابر تیم ملی فرانسه برگزار شد. ایران در برابر فرانسه با نتیجه دو بر یک شکست خورد اما مشکوک بودن یکی از گل‌های فرانسه در کنار ارائه یک بازی قدرتمندانه از سوی ایران نه ‌تنها باعث شد این تیم به عنوان تیمی قدرتمند به جهانیان معرفی شود بلکه کاهش اعتبار تیم ملی فرانسه را نیز در پی داشت، چنانکه پس از برگزاری این بازی بسیاری از رسانه‌های جهان نوشتند «فرانسه تیم ایران را تحسین کرد.»

 

پس از این دیدار مطبوعات ایران پر شد از گزارش‌ها و تحلیل‌های تحسین‌آمیز و مقایسه تیم ایران با بزرگترین تیم‌های دنیا. تنها ۵ روز از این تعاریف مبالغه‌آمیز گذشته بود که موج انتظارات گسترده از تیم ملی به ساحل نکوهش رسید و در پی برگزاری نخستین دیدار تیم ملی ایران در قالب تورنمت چهارجانبه پاریس، موجی از انتقادات از عملکرد تیم ملی صفحات نشریات ورزشی چاپ تهران را پوشاند.

 

تیم ملی فوتبال ایران در این بازی که ۲۶ اردیبهشت‌ماه در ورزشگاه پارک دوپرنس شهر پاریس برگزار شد، به مصاف تیم باشگاهی اف.ث.بروژ از کشور بلژیک رفت که با عنوان نائب قهرمانی اروپا و به جای تیم ملی سوئد به این رقابت‌ها پا گذاشته بود. در این بازی تیم ملی ایران نتوانست از سد تیم بلژیکی بگذرد و با نتیجۀ یک - یک متوقف شد و طبق مقررات این مسابقات که کرنرها در شرایط مساوی نقش پنالتی را داشتند، بازی در نهایت با نتیجه ۶ به ۴ به سود تیم بلژیکی اعلام شد. علاوه بر این ایران که در روز دوم این مسابقات برای کسب عنوان سومی در برابر تیم پاری‌سن‌ژرمن فرانسه قرار گرفته بود با نتیجۀ سه بر صفر مغلوب شد و عنوانی بهتر از چهارمی در این تورنمنت به دست نیاورد. این در حالی بود که هلند رقیب ایران در مسابقات جام جهانی در همین مسابقات طی دو مسابقه، پاری‌سن‌ژرمن را با دو گل و اف.ث.بروژ را با نتیجه ۷ بر یک شکست داد و به قهرمانی رسید.

 

پس از برگزاری این مسابقه بود که مجله «دنیای ورزش» در یادداشتی با عنوان «هدف گم‌کرده» به قلم پرویز زاهدی نوشت: «ممکن است فقط یک در هزار امیدوار باشند که تیم ایران در جام جهانی آرژانتین شگفتی بیافریند و جای یکی از دو تیم قدرتمند اسکاتلند و هلند را بگیرد و به دوره یک چهارم نهایی پا بگذارد. این یک در هزار هم یا آدم‌های خوشبینی هستند، یا تعصب زیادی به تیم ملی کشور خود دارند یا نمی‌خواهند به قول خودشان نفوس بد بزنند.»

 

تیم ایران که به وطن بازگشت، برخی بازیکنان و اعضای کادر فنی که از نتایج دلخور بودند، تقصیر را به گردن فدراسیون انداختند. از آن جمله حسین صدقیانی سرپرست تیم اعزامی به فرانسه بود که اعلام کرد: «من اگر به جای فدراسیون فوتبال بودم، فقط یک مسابقه را در فرانسه قبول می‌کردم، آن هم مسابقه در برابر تیم ملی فرانسه. چراکه عوض کردن آب و هوا و تغذیه و قبول کردن سه بازی در عرض یک هفته با بدن‌های بازیکنان ما جور در نمی‌آید.»

 

اصغر شرفی، دستیار سرمربی تیم ملی هم معتقد بود «بچه‌ها هنوز خود را باور نکرده‌اند»، ابراهیم قاسمپور هافبک تیم ملی از ناهماهنگی «خطوط سه‌گانه تیم» می‌نالید، حسن نائب‌آقا می‌گفت ما نسبت به تیم‌های اروپایی «صد سال عقب هستیم» و ناصر حجازی معتقد بود «مشکل بازیکنان تیم ایران این است که اولا ۹۰ دقیقه در برابر تیم‌های بزرگ دوام نمی‌آورند و نکته دوم اینکه بازیکنان ما وقتی پاس می‌دهند به تماشاگر تبدیل می‌شوند. در حقیقت آن‌ها بازی بدون توپ را بلد نیستند و به آن اهمیت نمی‌دهند.»

 

 

غول پوشالی «اسکاتلند» و «پرو» که دست‌کم گرفته شد

 

به هر ترتیب ایران پس از برگزاری تورنمنت پاریس و پس از استراحتی کوتاه در تهران با ۲۲ بازیکن شامل ناصر حجازی، بهرام مودت، محمدرضا کربکندی، حسن نظری، علیرضا قشقاییان، آندرانیک اسکندریان، حسین کازرانی، نصرالله عبداللهی، علی شجاعی، حسن نائب‌آقا، علی پروین، جواد الله‌وردی، ایرج دانایی‌فر، ابراهیم قاسمپور، بهتاش فریبا، محمد صادقی، حسن روشن، حسین فرکی، غفور جهانی، مجید بشکار، ناصر نورایی، و حمید مجد تیموری راهی آرژانتین شد تا مسابقات خود را در گروه چهارم جام جهانی در برابر تیم‌های هلند، اسکاتلند و پرو انجام دهد. تمرینات ایران طی روزهای اول در شهر کوردوبا که با تداوم آسیب‌دیدگی زانوی پای چپ حسن روشن همراه بود، دلهره و نگرانی را بر اردوی تیم ملی حاکم کرده بود.

 

از طرفی رقبای ایران در جام جهانی تیم‌های ضعیفی نبودند.کم نبود مصاحبه‌هایی که در آن اسکاتلندی‌ها صحبت از قهرمانی می‌کردند و کمتر از حضور در فینال را کسر شأن خود می‌دیدند، هلندی‌ها هنوز آوازه جام جهانی مونیخ را با خود یدک می‌کشیدند و غیبت یوهان کرویف ستاره بی‌بدیلی که مدتی پیش از جام جهانی از فوتبال خداحافظی کرده بود نیز هرچند بیم عدم نتیجه‌گیری را به اردویشان می‌آورد اما به موفقیت امیدوار بودند. در این میان تنها تیم پرو بود که در دیدارهای تدارکاتی‌اش که البته در برابر تیم‌های بزرگی چون برزیل انجام داده بود، چنگی به دل نمی‌زد و تصور این می‌رفت که ایران بتواند در برابر آن نتیجه بگیرد.

 

این در حالی بود که همان روزها ریوه لینو کاپیتان تیم ملی برزیل در گفت‌وگویی با هرمز فرهنگ‌مهر نماینده نشریات موسسه کیهان در اسپانیا، به ایرانی‌ها هشدار داد از هلند و پرو بیشتر بترسند تا از اسکاتلند! هشداری که هرچند تیتر اول مجلۀ «کیهان ورزشی» شد اما کمتر کسی به آن توجه کرد.

 

ایران در نخستین دورۀ حضور در جام جهانی، بلندآوازه‌تر از آنچه بود، به این جام پا می‌گذاشت، با این حال نفس حضور در جام نیز برای ایران افتخار بزرگی به شمار می‌آمد. نه از هلند پیروزی می‌خواست، نه از اسکاتلند اما برای بازی در برابر پرو نقشه‌هایی در سر داشت.

 

در چنین شرایطی بود که ساعت ۱ بامداد روز ۱۴ خرداد ۱۳۵۷ تیم ملی ایران در برابر تیم ملی هلند صف‌آرایی کرد و چنانکه پیش‌بینی می‌شد بازنده از میدان بیرون آمد. البته هلند پیروزی سه بر صفر بر ایران را مدیون یک بازیکن بود؛ رنسن برینگ. بازیکنی که با به ثمر رساندن سه گل که البته دو گل آن از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید، پیروزی را به اردوی هلند آورد و باعث شد هلندی‌ها که نگران غیبت یوهان کرویف بازیکن افسانه‌ای خود بودند، آرامش بیابند.

 

سه روز بعد ایران در برابر اسکاتلند به میدان رفت. اسکاتلندی که پیش از برگزاری مسابقات جام جهانی تیمی مرموز و خطرناک به شمار می‌آمد در برابر تیم ملی ایران دست و پا بسته‌تر از حد پیش‌بینی بود. ایران در این بازی ۲ گل زد، یکی به خودش، یکی به اسکاتلند و این در روزی اتفاق افتاد که حتی اگر ایرانی‌ها قدرت روحی بیشتری داشتند، قادر بودند به یک پیروزی دلچسب و به‌یادماندنی دست یابند. بسیاری پس از بازی گفتند اگر اشتباه فاحش آندرانیک اسکندریان مدافع تیم ملی ایران در دقیقه ۴۶ گلی به اسکاتلندی‌ها تقدیم نمی‌کرد، شاید ایران با گل زیبای ایرج دانایی‌فر که در دقیقۀ ۶۰ بازی به ثمر رسید، می‌توانست این تیم را با پیروزی از پیش رو بردارد. با این حال سرنوشت طوری رقم خورد که ایران در نخستین دور حضور در جام جهانی به بازی در دور مقدماتی اکتفا کند و در بازی آخر در برابر تیمی که کمتر کسی روی موفقیت آن حساب باز می‌کرد با نتیجۀ چهار بر یک شکست بخورد. روزنامه‌ها پس از این بازی که با تک گل حسن روشن در دقیقه ۴۰ آن، تا ۲۰ سال بعد واپسین گل ایران در جام جهانی فوتبال به شمار آمد، نوشتند: «ما فقط یک اسلحه داشتیم؛ غیرت.»

 
 

بازتاب نتایج آرژانتین در تهران: بضاعت ما همین بود

 

تیم ایران در پایان دور اول مسابقات جام جهانی فوتبال در آرژانتین با کسب یک امتیاز از سه بازی و تجربه‌ای بزرگ از حضور در میادین جهانی به ناگزیر ساز بازگشت کوک کرد و راهی تهران شد. در فرودگاه بازیکنان تیم هر یک در توضیح و توجیه نتایج به دست آمده چیزی گفتند. برخی همچون حسن روشن و حسین کازرانی مقصر را در بیرون زمین فوتبال جست‌وجو کردند و از توطئه برای تعیین نتایج و تاثیر مطبوعات و رادیو تلویزیون بر تخریب روحیه بازیکنان سخن گفتند و دیگرانی چون مجد تیموری و بهتاش فریبا، ضعف تیم و قدرت تیم‌های حریف را به عنوان دلایل کسب این نتایج معرفی کردند؛ اما در نشریات ورزشی نیز جدال قلم‌ها در جریان بود تا شاید مقصری برای این وضعیت پیدا شود.

 

بیژن رفیعی در یادداشتی تحت عنوان «حباب‌های آرزو» در مجلۀ «دنیای ورزش» با اشاره به برخی قضاوت‌های نادرست دربارۀ عملکرد تیم ملی در آرژانتین، نوشت: «تیم ما به خانه بازگشت، روی حساب آمار و حوادث که نگاه کنیم در آرژانتین با دو شکست و یک مساوی همه چیز به پایان رسید و همراه ۷ تیم دیگر چمدان‌ها را برای بازگشت به خانه بستیم. گروهی در این اندازه‌گیری با خشم فریاد می‌کشند حیف از پول‌هایی که خرج تدارک تیم ملی کردیم! گروهی نیز از فرصت استفاده کرده و با روحیه شناخته‌شده آدم‌های فرصت‌طلب فریاد برمی‌دارند «دردانه» ورزش، که طول این چند سال همه رشته‌ها قربانی آن شده‌اند، دست از پا درازتر بازگشت! جمعی با تاسف می‌گویند، اگر «اسکندریان» در دیدار با اسکاتلند آن گل را وارد دروازه تیم خودمان نکرده بود؟ اگر داور پنالتی‌ها را نمی‌گرفت، اگر ضربه‌های روشن یا فرار دانایی‌فر گل شده بود؟ و ... ولی ما می‌گوییم دور از این اگرها و مگرها، دور از فرصت‌طلبی و دور از بهانه‌جویی‌ها، آنچه در آرژانتین اتفاق افتاد، در اندازه‌های فوتبال ما بود! در محدوده یک فوتبال آماتور تازه شکل‌گرفته که با دنیای حرفه‌ای سال‌های دراز فاصله دارد.»

 

کاظم گیلان‌پور نویسنده کیهان ورزشی با وجود قبول کمبودهای فوتبال ایران اصرار داشت عملکرد فوتبال ایران زیر ذره‌بین برود. او در مقاله‌ای با عنوان «سفر آرژانتین زیر ذره‌بین» تصریح کرد: «ما از نتایجی که تیم ایران در آرژانتین به دست آورده ناراحت هستیم و آن را معلول کمبودهایی می‌دانیم و اکنون فقط از روی خیرخواهی و برای تامین آینده‌ای بهتر برای فوتبال و برای اینکه این همه فکری که صرف این رشته ورزشی شده و این همه وقت و پولی که در راه فوتبال سرمایه‌گذاری شده از میان نرود، اصرار می‌کنیم که به مساله آرژانتین رسیدگی شود. همین و بس و هر کس چیز دیگری می‌گوید نظر و هدف خاص دارد.»

 

دکتر مهدی اسداللهی از دیگر مفسرانی بود که همدلانه با تیم ملی ایران نتایج به دست آمده را در حد و اندازۀ بضاعت فوتبال ایران می‌دانست. او همان روزها در یادداشتی تحت عنوان «معایب فوتبال ایران چیست؟» نوشت: «حقیقت این است که بچه‌های ما به راستی زحمت کشیدند، مربیان ما واقعا فداکاری کردند، ولی از این بیشتر نمی‌توانستند، زیرا برای بیشتر از این پرورش نیافته و آمادگی و امکان نداشتند.»

کلید واژه ها: فوتبال حشمت مهاجرانی پرویز قلیچ خانی علی پروین


نظر شما :