روایت مسجدجامعی از قدیمی‌ترین تکیه‌های تهران

۱۵ دی ۱۳۹۱ | ۱۶:۰۵ کد : ۲۹۳۴ از دیگر رسانه‌ها
نورا حسینی: روایت ساخت قدیمی‌ترین تکیه‌های تهران، داستان تکیه نفرآباد به عنوان قدیمی‌ترین تکیه باقی‌مانده پایتخت، چگونگی انتخاب قیمه به عنوان غذای ایام محرم، رسم‌های قدیمی تهرانی‌ها در محرم، مکان اجرای قدیمی‌ترین تعزیه پایتخت از مهم‌ترین محورهای خبرگزاری مهر با احمد مسجدجامعی، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران است.

 

تهران تعداد زیادی تکیه تاریخی دارد که مورد عشق و علاقه مردم است. این تکیه‌ها ده‌ها سال است که مردم با چنگ و دندان حفظ کردند و از دوره‌های مختلف گذرانده‌اند. از تکیه نفرآباد شهرری که می‌گویند ۴۰۰ سال قدمت دارد تا تکیه نیاوران و....

 

مسجدجامعی معتقد است که اگر قرار است سنت‌های تهران را احیا کنیم باید این تکیه‌ها را حفظ کنیم چرا که حفظ آن‌ها به شهر هویت می‌دهد. با او درباره تکیه‌های قدیمی پایتخت به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در پی می‌آید:

 

قرار بود تکیه شهر در کنار تئا‌تر شهر تهران ساخته شود، سرانجام این تکیه چه شد؟

 

ساختن محلی برای اجرای تعزیه و نمایش‌های آیینی و سنتی از نیازهای شهر بزرگ و ماشین‌زده تهران است که دست‌کم حدود ۱۵۰ سال پیش بین ۵۰ تا ۷۰ تکیه محلی داشته است و با وجود فراز و فرودهای بسیار مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) به ویژه در ماه محرم در آن پیوسته رو به گسترش بوده است. نخستین بار در سومین شورای شهر تهران این مساله مورد توجه قرار گرفت و پیشنهاد شد که در کنار تئا‌تر شهر، موزه تعزیه و تکیه شهر ساخته شود. در این موزه اشیایی مانند سیاهه‌ها، پرچم‌ها، علم‌ها، پارچه‌ها، صورتک‌ها، شیر‌ها، کتل‌ها، لباس‌ها، شمشیر‌ها، سپر‌ها، نیزه‌ها، چکمه‌ها، زین‌ها، گاهواره‌ها، نخل‌ها و... گذاشته می‌شد و نمادی از تاریخ تحولات اجتماعی و فرهنگی را به نمایش می‌گذاشت. مجموعه‌ای ارزشمند از این قبیل آثار را مرحوم فیاض معین البکاء در اختیار داشت که زمینه واگذاری آن نیز فراهم شد.

 

ساختمان تکیه نیز می‌توانست بر پایه ساختمان تاریخی و ارزشمند تکیه دولت باشد که بنایی فاخر تاریخی بوده و عکس‌ها و نقشه‌های ساخت و ساز آن نیز موجود است؛ هر چند لازم بود با توجه به پیشرفت معماری و نمایش و تئا‌تر از ظرفیت‌های جدید هنری نیز بهره گیرد و روزآمد شود. به هر حال با توجه به اقدام غیرکار‌شناسانه مدیریت شهری در دوره پیش درباره تعیین کاربری دیگری برای آن زمین، انجام این کار عملا امکان‌پذیر نبود. از این رو سه پیشنهاد دیگر ارائه شد؛ نخست محل قدیم دانشکده الهیات دانشگاه تهران و مکان سابق حزب جمهوری اسلامی در خیابان امیرکبیر، نزدیک چهارراه سرچشمه که محل شهادت آیت‌الله بهشتی و یاران ارجمند ایشان در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ بود و در فضای تهران قدیم قرار داشت. دیگر زمینی بود مربوط به آقای علاءالدین در کنار موسسه فرهنگی هنری صبا (وابسته به فرهنگستان هنر) واقع در ضلع غربی چهارراه طالقانی، در خیابان شهید برادران مظفر (صبای شمالی سابق) که قرار بود با همکاری بخش معماری فرهنگستان هنر به ساخت و ساز آن اقدام شود. برای آغاز طراحی‌های صفحه‌هایی از شاهنامه‌خوانی و نقالی و نمایش‌های ملی و سنتی انجام شد.

 

بالاخره مورد دیگری هم وجود داشت که به توافق‌های اجرایی نزدیک شد و موقعیت مکانی آن پیرامون تئا‌تر شهر و در ضلع جنوب غربی آن است و بر اساس موافقتنامه‌ای که پس از چند دوره مذاکره در کمیسیون فرهنگی شورای شهر و خانه تئا‌تر به نتیجه رسید و با مدیرعامل خانه تئا‌تر آقای ایرج راد و مدیرعامل وقت مترو آقای محسن هاشمی و اینجانب در تاریخ چهار سال پیش منعقد شد، مقرر شد تکیه شهر در فضای کارگاه موقت مترو در غرب تئا‌تر شهر در خیابان صبای جنوبی جنب کوچه سرمد ساخته شود؛ هر چند بعید است تا پایان این دوره مدیریت شهری این کار به سرانجام برسد.

 

 

از چه زمانی عزاداری در تکایا رسم شد؟

 

از زمان صفویان کارکرد تکیه‌ها در ایران دگرگون شد و به مکانی برای سوگواری اهل بیت به ویژه در ماه محرم تبدیل شد. قبل از این، تکایا مکانی برای آداب و عبادات صوفیان بود. از آنچه در منابع ذکر شده به نظر می‌رسد قدیمی‌ترین تکیه تهران تکیه خانم یا «تکیه خانوم» نام داشت. بعد از آنکه شاه طهماسب صفوی به دور تهران حصاری کشید و باعث آبادانی و گسترش آن شد، خواهرش نیز اقدام به ساخت مدرسه، تکیه و حمام برای اهالی تهران کرد. هر سه این‌ها در تاریخ به مدرسه، تکیه و حمام خانم مشهور شدند. مکان تکیه خانم در محدوده بازارچه نایب‌السلطنه در خیابان پانزده خرداد امروزی بود. اطلاعات چندانی از این تکیه در دست نیست اما اینکه چرا خواهر شاه برای تهران تکیه ساخت اما مسجد نساخت جای بحث فراوان دارد و اینکه در فرهنگ و حکومت مردسالار آن روز ایران زنی عهده‌دار تامین چنین مرکزی شده نیز درخور تامل است. به هر حال نخستین تکیه تهران را که در منابع تاریخی بدان اشاره شده می‌توان به دوره صفوی نسبت داد.

 

البته در‌‌ همان دوران در مکان دیگری که در نزدیک به تهران بود نیز تکیه دیگری شکل گرفت که هنوز هم پابرجاست. این تکیه در محدوده شهرری امروزی در منطقه ۲۰، محله نفرآباد قرار گرفته است. خیمه سفید تکیه بزرگ و تاریخی نفرآباد بعد از سیصد و اندی سال هنوز هم در اول ماه محرم بالا می‌رود. در حدود ۴۰۰ سال پیش عده‌ای از نفرآبادی‌ها ستون خیمه‌ای را برای عزاداری سالار شهیدان برافراشتند که پس از گذشت سال‌های سال هنوز هم پابرجاست. اینجا قدیمی‌ترین تکیه باقی‌مانده تهران امروز است. هیات عزاداری این تکیه به نام حضرت علی اکبر(ع) است اما اهالی آن را با‌‌ همان نام «تکیه نفرآباد» می‌شناسند.

 

 

مشخص است تکیه نفرآباد دقیقا چه زمانی ساخته شده است؟

 

به نقل اهالی و بر اساس وقفنامه موجود، تکیه نفرآباد در سال ۱۰۶۰ هجری قمری یعنی حدود ۱۰۰ سال بعد از نخستین حصارکشی پیرامون تهران ساخته شده است. حتی قدیمی‌های محله هم نمی‌دانند که این تکیه از آن زمان تا به حال چندین بار بازسازی و مرمت شده است. آقای قربانی‌نژاد که یکی از اعضای هیئت امنای تکیه است می‌گوید نصیربک فرزند محمدباقر عطارباشی از واقفان قدیمی تکیه نفرآباد است. حتی گفته می‌شود نصیربک اولین شخصی بود که ساختمان آن را بنا کرد. هم اکنون سه دانگ تکیه به نام دختر مرحوم غلامعلی‌خان نصیری است. غلامعلی‌خان نوه‌ نصیربک بود. این خانواده به صاحب جمع هم معروف بودند. سه دانگ دیگر آن هم وقف است.

 

به احتمال زیاد نصیربک مخفف نصیربیگ است، بیگ لفظی ترکی به معنای بزرگ و آقا، از القاب معمول صفوی است که به رجال و اکابر آن دوران گفته می‌شد، صاحب‌جمع نیز از القاب حکومتی بود و به کسی گفته می‌شد که کارهای پشتیبانی را عهده‌دار بود و از مهم‌ترین این کار‌ها جابجایی اسباب و وسایل کاروان شاهی و اطرافیانش بود و از این رو شترخانه و قاطرخانه شاهی را در اختیار داشت.

 

صاحب‌جمع‌ها در آن دوران، در این مکان رفت و آمد داشتند و قدیمی‌ها از خاندانی به همین لقب، نام می‌برند که در سال‌های دور در اینجا زندگی می‌کرده‌اند. شاید نام نفرآباد نیز بر همین مبنا گذاشته شده باشد زیرا واحد شمارش شتر نفر است و آبادی این منطقه پیش از همه مدیون شتر و شترداران است. از سوی دیگر عموم زائران و مسافران نیز برای آمد و شد از شتر استفاده می‌کردند و به رونق بازار این کسب می‌افزودند زیرا ری از دور‌ترین زمان‌ها در مسیر راه‌های بزرگ ارتباطی قرار داشت و کاروان‌های بسیاری از آن می‌گذشتند.

 

 

تکیه نفرآباد دقیقا کجای ری قرار دارد؟

 

محله نفرآباد در ضلع جنوب شرقی حرم حضرت عبدالعظیم قرار دارد و هسته اولیه شهرری امروزی است که پایه آن در زمان شاه طهماسب صفوی گذاشته شد و ساختن حصار طهماسبی و نخستین تکیه تهران نیز به‌‌ همان دوران بازمی گردد. تکیه نفرآباد در مرکز این محله واقع شده است. سر در تکیه کاشی‌کاری است. بر روی این کاشی‌‌کاری‌ها لحظه شهادت حضرت علی اکبر(ع) نقش بسته است. نمای بیرونی دیوار‌ها آجری است. در فاصله‌ دو متری از زمین قلاب‌های گردی نصب شده‌اند که یک سر آن درون دیوار فرو رفته است. وقتی چادر خیمه را برپا می‌سازند، طناب آن را به این قلاب می‌بندند تا چادر از همه سو مهار شود.

 

دور تا دور صحن شبستان سکویی به ارتفاع ۳۰ سانتی‌متر و عرض سه متر برای نشستن عزاداران وجود دارد. مساحت شبستان ۴۰۰ متر مربع است که با توجه به جمعیت آن روز فضای بزرگی است. بنای شبستان دو طبقه است که در گذشته زن‌ها مراسم تعزیه‌خوانی را از طبقه بالا تماشا می‌کردند. این مراسم قبل از انقلاب به مدت یک دهه برگزار می‌شد. یک ستون چوبی به ارتفاع ۱۲ متر چادر خیمه را نگه می‌دارد. چادر سفید خیمه کار هنرمندان اصفهانی است. این بنا در سال ۱۳۴۲ بازسازی شده است. اما فقط ستون‌های چوبی جای خود را به تیرآهن‌ها داده‌اند تا‌‌ همان شکل قدیمی تکیه حفظ شود. سقاخانه معروف و قدیمی نفرآباد به نام سقاخانه حضرت اباالفضل(ع) همچنان در کنار تکیه قرار دارد.

 

علاوه بر ایام سوگواری ماه محرم و مراسم‌های مذهبی دیگر، تکیه نفرآباد در هر شب جمعه برنامه دارد و از عزاداران به‌‌ همان روال قدیم با آبگوشت پذیرایی می‌شود. مراسم عزاداری در این حسینیه شامل: تعزیه خوانی، نوحه خوانی و سینه زنی است.

 

 

آیا به قدمت این تکیه‌ها تهران تکیه دیگری هم داشت؟

 

تا زمان محمدشاه قاجار و صدارت حاج میرزا آقاسی به جز تکیه خانوم، از تکیه دیگری در منابع تاریخی تهران چیزی ذکر نشده است و حتی هیچ گونه اطلاعاتی از تکیه نفرآباد نیز در منابع مکتوب نیست. البته اهالی طرشت نیز اجمالا از تکیه دیگری با عمر چهارصد ساله نام می‌برند که در روستای دیروز و محله امروز طرشت واقع شده است. درباره این تکیه نیز در منابع مکتوب چیزی یافت نمی‌شود. همچنین درباره نحوه ساخت، بانی، واقف و... اطلاعات موثق چندانی در دست نیست. طرشت در تاریخ تشیع نقش‌آفرین است و عالمان شیعه بسیاری در هزار سال پیش در آنجا می‌زیسته‌اند و حلقه درس آنجا از دوران آل‌بویه تا حمله مغول پررونق بوده است. یکی از بقاع متبرکه تهران نیز در آنجا قرار دارد که به ثبت میراث فرهنگی نیز رسیده است. این بقعه متعلق به شیخ عبدالله طرشتی است که از عالمان و مدرسان بزرگ قرن ششم می‌باشد. قبر شاه قاسم نوربخش نیز حوالی همین بقعه بود و میدان شاه قاسم که اینک به چهارراه تبدیل شده، یادگار‌‌ همان نام است.

 

 

پس در چه دوره‌ای تکیه‌های تهران ساخته شد؟

 

در دوره قاجار و با رونق تعزیه، روز به روز بر اهمیت تکیه‌ها افزوده و تعدادشان بیشتر شد. در این دوره مهم‌ترین تکیه تهران تکیه عباس‌آباد بود که در انتهای بازار عباس‌آباد امروز قرار داشت و ظاهرا از ساخته‌های حاج میرزا آقاسی بود و به همین نام شهرت داشت. بعد‌ها به خاطر افزایش جمعیت تهران و کمبود جا در این تکیه به دستور ناصرالدین شاه تکیه بزرگتری به نام تکیه دولت در محدوده ارگ ساخته شد که درباره آن زیاد گفته و نوشته‌اند. علاوه بر این در همان زمان تعداد تکیه‌های تهران افزایش یافت به حدود ۵۰ تا ۷۰ تکیه رسید. در تقسیم‌بندی قدیم تهران هر محله چند گذر داشت و هر گذری دست کم با تکیه شناخته می‌شد. البته یکی از عوامل گسترش تکیه‌ها در این دوره رونق آیین تعزیه بود.

 

بیشتر تکایای شهر تهران در دو محله عودلاجان و بازار قرار داشت. در بقیه دوره قاجار تکیه جدیدی به تهران اضافه نشد. از تکیه‌های باقی‌مانده آن دوره حسینیه سادات اخوی‌های امروز و تکیه رضاقلی‌خان است که به نظر تنها تکیه‌های باقی مانده تهران عهد ناصری هستند.

 

در زمان ناصرالدین شاه روستاهای شمیران و دیگر روستاهای اطراف تهران نیز هر کدام تکیه یا تکیه‌هایی برای خود داشتند. این روستا‌ها امروزه به یکی از محلات شهر بزرگ تهران تبدیل شده‌اند. از قدیمی‌ترین تکیه‌های شمیران، تکیه نیاوران است که قدمتش به بیش از ۱۵۰ سال پیش بر می‌گردد و در دوره ناصری ساخته شده است. او که علاقه زیادی به برپایی مجالس تعزیه داشت، بنای تکیه نیاوران را به استاد حسن خرپا کوب سپرد. از آنجایی که شاه از ابتدای سلطنت خود بیشتر اوقاتش را در فصل تابستان در قصر صاحبقرانیه نیاوران می‌گذراند طی سال‌هایی که ایام محرم مصادف با تابستان می‌شد تصمیم گرفت تکیه‌ای در آن منطقه بنا کند.

 

مساحت این تکیه ۱۵۰۰ متر مربع و مشتمل بر صحن میانی مستطیل شکل با گوشه‌های پخ شده است که در چهار ضلع آن طاق‌نما‌ها و غرفه‌هایی در دو طبقه ساخته شده‌اند. فضای میانی تکیه در اصل روباز بوده و تنها به هنگام مراسم با چادر مسقف می‌شده که حدود ۶۰ سال پیش با کمک افراد خیر و استاد حسن بخارا با شیروانی پوشانده شد. این تکیه در دوره پهلوی دوم مرمت کلی و در سال ۱۳۶۱ نیز سقف آن تعمیر شده است. با وجود تعمیر هنوز هم ساختار اولیه تکیه حفظ و از قسمت‌های سکوی دایره‌ای شکل میانی برای اجرای شبیه‌خوانی استفاده می‌شود.

 

البته بعد از افول شبیه‌خوانی در اواخر دوره قاجار این تکیه دیگر شاهد برگزاری تعزیه‌های باشکوه نبوده است. دور تا دور این تکیه طاق‌نما است و هر کدام از این طاق‌نما‌ها نیز مربوط به یک از طایفه‌های نیاوران می‌شد که تزیینات و آماده‌سازی طاق‌نمای هر طایفه را خودشان عهده‌دار بودند. اهالی هر طایفه در هنگام عزاداری در طاق‌نمای مربوط به خود می‌نشستند و پذیرایی هم معمولا به عهده خودشان بود. بدین ترتیب در محل ورودی هر طاق‌نما بساط سماور و چای به راه بود اما بعد از محرم و صفر این تکیه تعطیل بود.

 

از روحانیون سال‌های قبل این تکیه می‌توان به ملا ابوتراب، حاج آقا دین‌پرور و شیخ هادی نوری اشاره کرد. از مداحان معروف گذشته نیز از مرشد اکبر و حاج اسدالله خیری می‌توان نام برد. بعد از ساخت تکیه نیاوران تکیه‌سازی در روستاهای شمیران رونق گرفتن و تکیه‌های متعددی در این روستا‌ها ساخته شد. تکیه‌ها درگذشته سقف نداشت و با آغاز ماه محرم جوانان محله یا روستا با کمک هم چادر بزرگی را علم می‌کردند که به مثابه سقف تکیه بود. برپا کردن این چادر احتیاج به چند تیرک چوبی بلند و نسبتا قطور و مقدار زیادی طناب داشت.

 

بیشتر اهالی قدیم شمیران هنوز ذکری را که در هنگام کشیدن طناب‌ها و برپا کردن چادرهای تکیه به زبان جاری می‌کردند به خاطر دارند: «اگر ناتوانی بگو یا علی/ اگر خسته جانی بگو یا علی» با آغاز دهه ۲۰ و رفع محدودیت‌ها در برپایی عزاداری، بیشتر تکیه‌های شمیران و برخی جاهای دیگر سقفشان با شیروانی پوشیده شد. علاوه بر تکیه‌های محلی در دهه‌های بعد و با رونق گرفتن تکایای صنفی و طایفه‌ای و قومی در تهران تمامی ساختمان‌های تکیه‌ها با سقف ساخته می‌شدند. به این ترتیب نام تکیه‌ها نیز کم کم به حسینیه تبدیل شد. امروز بیشتر تکیه‌های شمیران را نیز به نام حسینیه می‌شناسند.

 

 

تکیه معروف دیگری در زمان قاجار ساخته شد؟

 

یکی دیگر از تکیه‌های شمیران تکیه یا حسینیه دزاشیب است که ساخت آن در زمان ناصرالدین شاه صورت گرفت. قدمت آن به بیش از یکصد و بیست سال پیش می‌رسد. به طوری که می‌گویند در قسمت شمالی این حسینیه نمازخانه کوچکی بوده و ساختمان کنونی حسینیه به استثنای شیروانی آن به هزینه مردم نیکوکار و همت مرحوم رضاقلی‌خان مجدالممالک با مساحتی بیش از ۵۰۰ متر مربع برپا می‌شود و ضمنا شیروانی این تکیه در حدود ۷۰ سال قبل به خرج خیری به نام حاج محمدعلی یخچالی فرزند مرحوم گداعلی زده می‌شود. هنوز طاق‌نماهای این تکیه یا حسینیه باقی مانده و البته کارکرد قدیم خود را ندارد. هر یک از این طاق‌نما‌ها در گذشته به یکی از طایفه‌های دزاشیبی تعلق داشت و افراد‌‌ همان طایفه نیز مسئول پذیرایی از خودشان بودند. این تکیه به مانند تکیه نیاوران یکی از تکیه‌های زیبای شمیران است. این اثر در سال ۱۳۸۴ به عنوان یک از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

 

به نظر می‌رسد در شمیران تکیه‌های قدیمی زیادی باشد، آیا تکیه دیگری هم در این منطقه داریم؟

 

از دیگر تکیه‌های شمیران که هنوز هم با‌‌ همان نام تکیه شناخت می‌شوند می‌توان به تکیه بالا و تکیه پایین تجریش اشاره کرد. تکیه بالا چسبیده به امامزاده صالح و در ابتدای ورودی بازار بزرگ تجریش و تکیه پایین نیز در کنار مسجد اعظم تجریش واقع شده است. تکیه بالا در اواخر قرن سیزدهم قمری در زمان ناصرالدین شاه ساخته شد.

 

پیشتر‌ها، پخت و پز نذری در خانه‌ها انجام می‌شد. بدین ترتیب که هر خانه‌ای هر چقدر که امکانات خانه و آشپزخانه‌اش اجازه می‌داد، پخت بخش از نذری را برعهده می‌گرفت و ظهر تاسوعا و عاشورا این نذری‌ها، از خانه‌ها به محل عزاداری انتقال می‌یافت تا از سوگ‌نشینان پذیرایی شود. در آن سال‌ها تجریشی‌ها هم به فکر ساخت تکیه‌های دیگری برای روستایشان افتادند. حاج محمد تجریشی که از خرده مالکان روستا بود، در جوار بقعه مطهر امامزاده صالح زمینی داشت که برای ساخت تکیه آن را در اختیار اهالی می‌گذارد. به این ترتیب اهالی دست به کار ساخت تکیه می‌شوند و هر طایفه طاق‌نمایی برای خود می‌سازد. این تکیه در حدود ۶۰۰ متر مربع بود و در سال ۱۳۱۴ به ثبت رسید و‌‌ همان سال نیز وقف شد.

 

بعد از شکل‌گیری بازار تجریش و قرار گرفتن این تکیه در ابتدای آن و به سبب خالی بودن تکیه در ایام غیرمحرم، طاق‌نما‌ها و فضای میانی تکیه به افراد مختلف اجاره داده شد تا به کسب و تجارت بپردازد. در دهه اول محرم اگر بعد از نماز مغرب و عشا سری به این تکیه بزنید خواهید دید که از فروشندگان میوه و تره‌بار و دیگر صنوف هیچ خبر نیست و فضای مرکز وی طاق‌نما‌ها و با پرچم‌های عزا تعیین شده و اهالی در حال عزاداری بر سیدالشهدا هستند. در سیل مرداد ۱۳۶۶ این تکیه نیز آسیب‌های فراوانی دید و بازسازی شد.

 

یکی دیگر از تکیه‌های شمیران، تکیه دربند است. این تکیه از تکایای قدیمی شمیران است که ابتدا در زمین آن در ایام عزاداری با تیرک چادر بر می‌افراشتند بعد‌ها به همت عالم بزرگ‌‌ همان خطه، مرحوم سید ابوتراب دربندی دیوارکشی شد. می‌گویند ایشان خود با وجود سن و سال زیاد، خشت و گل می‌ساخت و برای جابجایی آن از نردبان بالا می‌رفت تا شخصاً در این کار مشارکت داشته باشد. در ساخت و ساز بسیاری از تکیه‌ها دقت ویژه‌ای می‌شد. علاوه بر اینکه منابع مالی ساختمان و اداره آن را مردم تامین می‌کردند، حس و حال سازندگان همراه با عرض ادب و ارادت به پیشگاه اهل بیت(ع) بود.

 

از این رو معمولا آغاز آن همراه با مجلس وعظ و روضه‌خوانی بود و افرادی را که صالح و درستکار می‌دانستند برای شروع بنا دعوت می‌کردند تا طی مراسمی کلنگ آغازین را بزنند. خیلی وقت‌ها کارگران و استادکار‌ها پیوسته با وضو بودند و برای هر آجری که کار می‌گذاشتند یا حسین و یا علی می‌گفتند و اشک و آه با خاک و گل عجین می‌شد. تکیه فعلی دربند را مرحوم سیدجعفری دربندی تجدید بنا کردند. مساحت آن حدود ۶۰۰ متر است و بخشی از زمین‌های آن به صورت موقوفه در اختیار اهالی است.

 

متولی فعلی آن نیز حاج آقا سید حسین (جمال‌الدین) دین‌پرور، نواده موسس تکیه است. این خانواده طاق‌نمای کنار درب ورودی در بخش جنوبی تکیه را در اختیار داشته‌اند که اینک به عنوان کفشداری از آن استفاده می‌شود. طاق‌نمای قرینه در اختیار خانواده میی‌ها بود، سایر غرفه‌ها نیز به همین نحو در اختیار سایر خاندان‌ها و خرده طوایف دربندی است. در ایام محرم بیش از دو دهه به شکلی پیوسته روضه‌خوانی، سینه‌زنی و تعزیه در این تکیه در شب‌ها برقرار بود و فقط روز عاشورا چنین مراسمی داشتند. در دهه اول، هر شب از عزاداران پذیرایی هم می‌شد؛ به این نحو که هر کدام از خانه‌ها غذایی را آماده می‌ساختند و ظرف‌هایی مسی یا روحی که به آن دوری می‌گفتند، می‌ریختند. دوری‌ها را در سینی‌های بزرگ مسی قرار می‌دادند و از منازل به سمت تکیه می‌آوردند. در وسط تکیه سکو یا تختی قرار داشت که غذا‌ها را بر روی آن می‌گذاشتند.

 

 

بیشتر چه غذاهایی به عنوان نذری پخته می‌شد؟

 

انتخاب نوع غذا به عهده صاحب نذر بود. هرچند غذای معمول قیمه بود زیرا آن‌ها از گوشت ذخیره شده که به آن قورمه می‌گفتند، استفاده می‌کردند که این گوشت بیشتر مناسب قیمه بود. شاید همین موضوع دلیلی باشد بر اینکه امروزه غذای غالب این گونه مناسبت‌ها قیمه است. در مراسم‌های تهران قدیم بیشتر با آبگوشت و گوشت کوبیده و گاهی عدس پلو از میهمانان حضرت پذیرایی می‌شد، به هر حال در اینجا همه خود هم میزبان و هم میهمان بودند.

 

اهالی دربند گاهی از محل صرفه‌جویی در طول سال این آذوقه را فراهم می‌ساختند. پس از پایان مراسم کدخدا و یا بزرگتر جمع کنار غذا‌ها قرار می‌گرفت و دوری‌ها را بین عزاداران تقسیم می‌کرد. اگر جمعیت زیاد بود به هر سه نفر یک دوری می‌رسید وگرنه هر دو نفر با هم از یک ظرف غذا می‌خوردند و از گذشته اطعام شب و ظهر عاشورای عزاداران بر عهده خانواده و طایفه موسس است. مسئولیت اطعام یک شب نیز از زمان‌های دور به عهده مرحوم نوروزخان و خانواده ایشان از ساکنان شهر تهران بوده است. او در شغل «آب‌کاری» بود و طلاکاری گنبد حرم حضرت امام رضا(ع) را در سال‌های دور انجام داده بود. ایشان ساکن تهران بود و حسینیه‌ای در پامنار داشت که اهالی دربند هم برای عزاداری به آنجا دعوت می‌شدند. نوروزخان از روستای دربند برای ییلاق استفاده می‌کرده است.

 

ساختمان تکیه پیشتر‌ها یک طبقه بوده و اینک دو طبقه است که بخش بالا به بانوان اختصاص دارد و ورودی جداگانه‌ای برای آن پیش بینی شده است. ضلع شمالی تکیه فضایی است که از قدیم سقف داشته و با ارتفاع حدود ۷ متر از کف ساخته شده و وسعت آن حدود ۵۰ متر است که به آن حسینیه می‌گفتند. پیشتر‌ها فقط بزرگان طوایف و شخصیت‌های اجتماعی و دینی در آن می‌نشستند و زنان و کودکان را در آنجا راه نمی‌دانند. نخل‌گردانی از آیین‌های ویژه روز عاشورا در این تکیه است که آن را تا قبرستان روستا می‌بردند و بر می‌گرداندند. در سال‌های اخیر عزاداران دربند در روز عاشورا از تکیه به سمت بوستان سادات فعلی یا قبرستان قدیم و سر قبر آقا که مزار آقا سیدعلی دربندی است می‌روند اما نخل گردانی به داخل حسینیه محدود شده و ظهر عاشورا عزاداران نخل را بر دوش گرفته و دور حسینیه می‌گردند.

 

بیشتر دربندی‌ها از سادات هستند و عقیده دارند که نخل نماد تابوت حضرت سیدالشهدا است و بایستی بر روی دوش اولاد آن حضرت قرار گیرد. دو نفر از سادات میری نیز بر روی نخل رفته و جهت و سمت و سو و آداب این مراسم را هدایت می‌کنند. فضای میان طاق‌نما باز است که بیشتر‌ها در ایام عزاداری بر فراز آن چادر می‌کشیدند و از حدود ۶۰ سال پیش به این سو با شیروانی و سقف چوبی پوشانده‌اند.

 

سازنده این بنا استاد محمدتقی معمار و حسین لر بوده است. از مداح‌های مشهور حسینیه می‌توان از حاج حسین ابوتراب، حاج سیدمحمد میری، حاج سیداحمد میری، کربلایی عباس مرزوقی و شیخ اسماعیل مرزوقی نام برد.

 

مراسم تعزیه در شام غریبان هنوز هم برقرار می‌باشد. در آن شب فرش‌ها و زیرانداز‌ها را جمع کرده و تعزیه سنتی با مشارکت گسترده اهالی و حضور هنرمندان محلی برگزار می‌شود. در گذشته مراسم عزاداری در این تکیه در دو دهه متوالی و همچنین اربعین دهه آخر ماه صفر برگزار می‌شد و به جز ظهر عاشورا بقیه ایام مراسم شبانه بوده است.

 

از دیگر تکیه‌ها و حسینیه‌های قدیمی شمیران می‌توان به حسینیه اراج، حسینیه سوهانک، حسینیه شماره یک جماران، حسینیه حصارک، حسینیه حصار بوعلی، حسینیه درکه، حسینیه اوین و حسینیه فرحزاد اشاره کرد.

 

 

به جز شمیران تکیه‌های معروف دیگری هم در تهران داریم؟

 

در گذشته روستاهای دیگری نیز در اطراف تهران بودند که هر کدام تکیه و حسینیه‌ای برای خود داشتند. یکی از حسینیه‌ها، حسینیه طرشت است. گفته می‌شود این حسینیه قدمتی حدود چهارصد سال دارد و در طول دوران مختلف بار‌ها تعمیر و بازسازی شده است.

 

یکی از بزرگترین نذری‌های روز عاشورا و تاسوعا در تهران در این حسینیه بین عزاداران پخش می‌شود. از دیگر تکیه‌های روستاهای اطراف تهران آن زمان می‌توان به تکیه‌های محله دولاب اشاره کرد. تکیه چال یا تکیه بالا، تکیه پایین، تکیه میان و تکیه محله عسکری از تکیه‌های دولاب هستند. تکیه چال قدیمی‌ترین تکیه دولاب است و در محله بالای دولاب قرار گرفته است. از آنجا که این تکیه در محل گود و چاله مانندی قرار داشت به تکیه چال معروف شد. در گذشته که تکیه سقف نداشت، به علت پایین بودن تکیه از سطح زمین، برپا کردن چادر تکیه راحت‌تر بود. در کنار این تکیه گرمابه‌ای به نام حمام چال قرار داشت. تکیه پایین دولاب نیز پیشتر‌ها در ایام غیر محرم مسیر عادی رفت و آمد اهالی بود.

 

دولاب در گذشته یکی از روستاهای بزرگ اطراف ری بود و قدمتی بیش از ۱۲۰۰ سال دارد. یکی از دروازه‌های شمالی ری باستان نیز به دروازه دولاب معروف بود. از‌‌ همان گذشته‌های دور عالمان زیادی در دولاب زندگی می‌کردند که نام آن‌ها در منابع تاریخی ذکر شده است. روستای دولاب در گذشته از سه محله بالا، میان و پایین شکل گرفته بود که محله عسکری نیز بعد‌ها به آن اضافه شد.

 

از ایام قدیم رسم است که دسته‌های عزاداری اهالی دولاب در روزهای تاسوعا و عاشورا از این چهار تکیه به راه می‌افتند و به سمت بقعه چهل تن دولاب و امامزاده اهل بن‌علی و بقعه سیده ملک خاتون می‌روند و در آنجا به اقامه عزا می‌پردازند.

 

در گذشته این رسم در بیشتر مناطق و روستاهای اطراف تهران نیز دیده می‌شد و عزاداران عموما برای اقامه عزا به سمت امامزاده‌ها، بقاع متبرکه و یا قبور افراد صالح که داخل محله و روستا یا نزدیک آن بود می‌رفتند. مثلا اهالی نفرآباد به حرم حضرت عبدالعظیم که نزدیک این محله بود، می‌رفتند. طرشت در کنار بقعه شیخ عبدالله طرشتی است. در هر یکی از محلات کن امامزاده‌ای هست که مقصد عزاداران بود.

 

در بعضی محله‌ها مثل دارآباد نیز اهالی به سمت قبر یکی از بندگان صالح روزگار که او را صاحب کرامات می‌دانستند، می‌رفتند. قبر متعلق به این شخص که او را با نام سید جوز درختی می‌شناسند در میان باغی قرار دارد.

 

کن نیز در گذشته روستای بزرگی بود که هر یک از محلات آن برای خود تکیه‌ای داشت؛ تکیه محله دارقاضی، تکیه محله سرآسیاب، تکیه محله میانده، تکیه محله بالون و تکیه محله اسمالون. هنوز در ایام محرم بیشتر کنی‌ها، حتی کنی‌های خارج از این محله‌ها به یاد دوران قدیم در این تکیه و حسینیه‌ها جمع می‌شوند و مراسم عزاداری باشکوهی برگزار می‌کنند.

 

 

مراسم‌های ویژه‌ای در این تکیه‌ها برگزار می‌شد؟

 

در گذشته تکیه‌های روستاهای اطراف تهران دارای مراسم‌ها و آیین‌های ویژه‌ای بودند که در تکیه‌های تهران قدیم دیده نمی‌شود. این مراسم‌های زیبا و باشکوه بعد از پیوستن آن‌ها به تهران متروک ماند. یکی از این مراسم‌های ویژه که در حال حاضر در برخی از نقاط کشور هنوز هم به چشم می‌خورد، مراسم نخل‌گردانی بود. نخل همان‌طور که از نامش پیداست از چوب درخت خرما بود. این نخل شبیه تابوت و بر روی آن عماری قرار داشت و برای تشییع پیکر حضرت سیدالشهدا، شبیه سازی شده بود. اندازه اسکلت چوبی نخل، چند و چون تزیین و روش نخل‌برداری در هر محل با جاهای دیگر تفاوت‌هایی داشت. به عنوان نمونه پهنای پیشانی نخل تکیه حصار بوعلی ۵/۱ متر و در ازای آن ۵/۳ متر بوده است. پوششی از پارچه‌های سیاه با تابلوهایی از استادان نقاشی و خطاطی و آیینه پیشانی نخل را آراسته و بالای آن دو نیز ۳ شاخ و تعدادی سر پرچم پنجه‌ای و توپی دیده می‌شد.

 

وقتی نخل حرکت می‌کرد صدای زنگ و زنگوله کاروان بلند می‌شد. زنگ داخل نخل بود و به دست مسئولش به صدا در می‌آمد. پیشاپیش و بر روی نخل، سیدی یا لباس عزا و شال سبز به عنوان سکاندار قرار می‌گرفت و در زمان گردش نخل در تکیه یا چوب دوشاخه‌ای مراقب آن بود. این نخل در روز عاشورا از تکیه خارج می‌شد و در انتهای دسته بر روی شانه عزاداران تا تکیه محلات مجاور برده و باز گردانده می‌شد.

 

در حصار بوعلی و دربند در شب عاشورا سیب‌هایی به رنگ قرمز بر سر نیزه‌های ۲ شاخه و ۳ شاخه نخل قرار می‌دادند و پس از مراسم نخل‌گردانی بین مردم تقسیم می‌شد. اهالی حصار بوعلی معتقد بودند این سیب‌ها تبرک است و بیماران را شفا می‌دهد. اینکه چرا از بین میوه‌ها سیب را انتخاب کرده بودند شاید به دلیل دسترسی به آن در محل بوده باشد: سیب شمیرانی.

 

این مراسم در بیشتر تکیه‌های شمیران و همچنین تکیه‌های دولاب انجام می‌شد اما متاسفانه در طول دهه‌های گذشته و با پیوستن این روستا به تهران کم کم از رونق افتاد و متروک ماند. امروزه هنوز برخی از این نخل‌ها در بعضی از این حسینیه‌ها و تکایا وجود دارد و در گوشه‌ای خاک می‌خورد. شایسته است این رسم زیبا بار دیگر به دست خود اهالی این محله‌ها به‌‌ همان ترتیب گذشته و بدون دخل و تصرف در آن احیا شود.

 

با اینکه بعد از دوره ناصری مراسم تعزیه رو به افول گذاشت و با تعطیلی تکیه‌ها در دوره پهلوی اول و ویرانی تکیه دولت در زمان پهلوی دوم این مراسم در تهران کم رنگ‌تر از گذشته شد، اما امروزه مراسم تعزیه‌خوانی در نقاط مختلف تهران به صورت جسته و گریخته وجود دارد هر چند تنها یک تعزیه هست که سابقه‌ای پیوسته داشته و به صورت همه جانبه و کم و بیش در طول سال اجرا می‌شود و قدمتی هفتاد ساله دارد.

 

 

این تعزیه در کجا برگزار می‌شود؟

 

این مراسم در محله دولت‌آباد اجرا می‌شود. بنیانگذار این تعزیه مرحوم حسنیه سید صادقی بود که در قلعه قدیمی دولت‌آباد زندگی می‌کرد. در آن سال‌ها در دهه ۲۰ محل تعزیه‌های گاه و بیگاه ایام محرم و سایر مناسبت‌ها در حوالی میدان حضرت عبدالعظیم بود. خانم حسینیه تنها زن تعزیه‌گردان شناخته شده در تاریخ ایران است. ایشان توانست امکانات لازم برای اجرا فراهم سازد و به تربیت و تعلیم هنرمندان این رشته بپردازد. این کار با امکانات محدود و عشق بسیار همراه بود. تنها یک اتاق کوچک منزل خانم حسنیه به این کار اختصاص داشت. ولی همین نهال کوچک بعد‌ها به درخت تناوری تبدیل شد و امروز مهم‌ترین تعزیه شهر بزرگ تهران در محله دولت‌آباد در حسینیه دو شهید برگزار می‌شود. تعزیه‌گردان امروز حسینیه، شاگرد خانم حسنیه است که در شش سالگی نقش طفل زیر بته در وقایع کربلا را بازی می‌کرد و بعد‌ها نقش محوری شمر تعزیه را به خود اختصاص داد و سپس به عنوان معین‌الکباء انتخاب شد: رمضان فرخ‌رو.

 

خانم حسنیه در آن سال‌ها فضای زیادی را برای اجرای تعزیه به کار می‌گرفت زیرا اطراف دولت‌آباد دشت و بیابان بود و هنوز ساخت و سازهای فعلی شکل نگرفته بود. از این رو، او می‌توانست واقعه کربلا را در بیابان بازسازی کند و هزاران نفر را از تهران و اطراف به آن سمت و سو بکشاند.

 

 

به نظر می‌رسد در حال حاضر توجهی به مرمت و بازسازی تکیه‌های قدیمی شهر نمی‌شود؟

 

به هر حال تکیه‌های تهران بخشی از تاریخ، منش، روح و هویت ملی و آیینی این کشور است و به‌جاست که در معرفی بیشتر و بهتر و روزآمد ساختن، شرایط و زمینه‌های بازسازی و تکمیل به قاعده آن‌ها به دست خود اهالی توجه شود. این مراکز در انسجام بخشی و اعتمادسازی نقشی بی‌بدیل دارد و در شهر بزرگ تهران که گروه‌های مختلف و متنوع اجتماعی، صنفی، قومی در آن حضور و مشارکت دارند ضرورت پرداختن به آن‌ها از اولویت‌های نخست برنامه‌ریزی شهری است.

کلید واژه ها: مسجدجامعی تکیه‌ های تهران


نظر شما :