کنگره‌ای جهانی برای تاریخ ایرانی/ ۴۶ سال از نخستین کنگره ایران‌شناسان گذشت

سیدنیما حسینی
۰۵ مهر ۱۳۹۱ | ۱۹:۵۱ کد : ۲۶۱۷ وقایع اتفاقیه
کنگره‌ای جهانی برای تاریخ ایرانی/ ۴۶ سال از نخستین کنگره ایران‌شناسان گذشت
تاریخ ایرانی: بیش از دو دهه از آغاز سلطنت پهلوی دوم می‌گذشت اما هنوز تاج پادشاهی بر سرش ننشسته بود. این بی‌تاج و تختی نمادی بود از موقعیت او در جامعه آن روز ایران. شاه جوان در یک دهه آغازین سلطنت آشکارا در سایه مدیران پیشکسوت و نخست‌وزیران باتجربه‌ای بود که بیش از سن او سابقه صدارت و وزارت داشتند و او در میان چنین رجال سیاسی، پادشاهی دست و پا بسته می‌نمود.

 

۱۲ سال بعد کودتای ۲۸ مرداد او را از پیمودن مسیر زندگی‌اش در قامت شاهی بی‌اراده به راهی تازه رهنمون شد. راهی که با سرنگونی مصدق آغاز شد و با دست زدن به اصلاحات ارضی و سرانجام تاجگذاری در آبان ۱۳۴۶ او را به جایگاهی رساند که خود را آریامهر خواند.

 

محمدرضا شاه در پیمودن مسیر سخت میان «شاه جوان و بی‌تجربه» تا «ژاندارم منطقه» جز سیاست حذف و طرد باتجربه‌ترها و گردهم آوردن مدیرانی که کمتر توان و توشه انتقاد از او را داشتند، به حرکت‌هایی دست زد که بسیاری از آن با عنوان «هویت‌سازی» یاد می‌کنند. او در پی گذر از هفت‌خوانِ مصدق، پرچم ملی‌گرایی را از نخست‌وزیر دولت ملی و هم‌کیشان او ربود و یک دهه بعد خود را در قامت شاهی وطن‌دوست معرفی کرد که هویتی جز تاریخ باستانی ایران پشت سر ندارد.

 

در دوره پهلوی دوم حرکت‌هایی نیز برای ثبت و ضبط تاریخ ایران به انجام رسید که امروز فارغ از انگیزه‌ها و اهداف بنیانگذاران آن، وقتی در ترازوی تاریخ به وادی سنجش در می‌افتد، قابل تامل هستند. رویدادهایی که در روند طبیعی فرهنگ ایرانی به یاد‌ها مانده‌اند و تکراری برایشان دیده نشده است.

 

یکی از این تلاش‌ها و رویدادهایی که به تبع آن واقع شد، «نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان» بود که در شهریور ۱۳۴۵ به مدت یک هفته در تهران برگزار شد و بازخوانی آن خالی از لطف نیست.

 

 

چرا کنگره ایران‌شناسان؟

 

تاریخ و تاریخ‌نگاری از جمله موضوعات مورد علاقه پهلوی دوم بود. او در سخنرانی‌های خود بار‌ها از تاریخ و آنچه از «ما» یاد می‌کرد، سخن گفته و حتی با نامگذاری کتاب خاطرات خود بنام «پاسخ به تاریخ» بر این علاقه پنهان و آشکار صحه گذاشت. حکومت او نیز در باب تاریخ‌نگاری دریغی نداشت و بسیاری از وقایع تاریخی و موضوعات حساس در سطح ملی بود که شاید به دلیل همین علاقه به «تاریخ‌نگاری» در دوران او با روایتی رسمی نوشته شده و بر آن تاکید شد تا شاید تاریخ نیز بعد‌ها با روخوانی دست‌نوشته‌های نهادهای رسمی، روایت وارونه آنان را به خاطر بسپارد. از آن جمله روایت‌های حکومتی پهلوی‌ها از وقایع ۱۵ خرداد، ۳۰ تیر و ۲۸ مرداد که با آنچه مردمان آن زمان به چشم دیده بودند آشکارا ناهمخوان بود اما رژیم در این موارد تاکید ویژه‌ای بر روایت وارونه خود داشت.

 

با این سابقه و در شرایطی که شخص اول مملکت چنین علاقه‌ای به ثبت وقایع تاریخی نشان می‌داد، عجیب هم نبود که حکومت پهلوی به فکر تهیه مجموعه‌ای درباره ابعاد مختلف تاریخ ایران بیفتد. این ایده‌ای بود که در کنار ده‌ها ایده دیگر که به تدریج جامه عمل پوشانده شدند، در اواسط سال ۱۳۴۴ به ذهن شاه و مشاورانش رسید و به سرعت به رده‌های پایین‌تر حکومتی ابلاغ شد. این چنین بود که در تاریخ ۱۵ آذر ماه ۱۳۴۴ محمدرضا پهلوی در فرمانی خطاب به شجاع‌الدین شفا، مدیرعامل کتابخانه پهلوی خواستار تدوین مجموعه‌ای «مدون، جامع و مستند» از «تاریخ سیاسی و اجتماعی‏ و مدنی ایران» شد.

 

مدیران کتابخانه پهلوی در پی دریافت این فرمان، کارگروهی برای بررسی ابعاد کار تشکیل دادند و کمی بعد فعالیت‌هایشان را روی گردهم آوردن و نظرخواهی از متفکران و اندیشمندان حوزه ایران‌شناسی متمرکز کردند. این چنین بود که مأموریت‏ «تدوین تاریخ» به یاری طلبیدن از محققان و دانشمندان ایران‏‌شناس از سراسر جهان انجامید و بدین منظور از ۱۲۱ ایران‏‌شناس از کشورهای مختلف دعوت‏ شد تا در کنگره‏ای که در تهران تشکیل می‌شد حضور یافته و در مورد نحوه اجرای فرمان شاه تبادل نظر کنند.

 

 

گشایش کنگره با پیام شاه

 

این کنگره که مهم‌ترین مجمع علمی بین‌المللی و نخستین کنگرۀ خاص‏ ایران‌شناسی در تاریخ مجامع خاور‌شناسی جهان تا آن روز به شمار می‌رفت در ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه نهم شهریورماه ۱۳۴۵ شمسی برابر با ۳۱ اوت ۱۹۶۶ میلادی با پیام محمدرضا شاه پهلوی در تالار فردوسی دانشگاه تهران گشایش یافت.

 

شاه در پیام خود خطاب به بیش از ۱۲۰ دانشمند ایران‌شناس از ۳۰ کشور و نهاد جهانی و ۸۰ تن از دانشمندان و مورخان برجسته ایرانی گفت: «متأسفانه تاکنون تاریخ‏ کشور ما با رعایت اصل حقیقت‌طلبی نوشته نشده است، زیرا تقریبا مایه همه آنچه تدوین‏ شده، نوشته‏‌ها و روایات مورخانی بوده است که هر چند ما به مقام علمی آنان احترام می‌گذاریم‏ ولی می‌دانیم که در مورد ما غالباً بی‌طرف نبوده‌‏اند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخ که با همکاری معنوی شما تألیف خواهد شد، بجای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین‏ شود، صرفاً بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف گردد که بر اثر اکتشافات باستان‌شناسی و تتبعات و تحقیقات علمی، اکنون به فراوانی در دسترس دنیای علم قرار گرفته است.»

 

او افزود: «برای تألیف چنین تاریخی، ما برای نخستین‌بار از یک همکاری چنین وسیع بین‌المللی‏ کمک خواسته‌‏ایم، زیرا به نظر ما این همکاری باید در آینده اساس همه شئون زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور ما و ملل جهان باشد، امیدوارم این اشتراک مساعی که با کنگره تهران آغاز می‌شود، از این پس به مراتب بیشتر و کامل‌تر مابین همه مراکز مطالعات ایران‌‏شناسی جهان و مخصوصا میان این مراکز با خود ایران برقرار گردد، زیرا خوشبختانه همان طور که‏ کاملا منطقی و طبیعی است اکنون کشور ایران خود به صورت کانون اصلی مطالعات ایران‏‌شناسی جهان‏ درآمده است.»

 

شاه با بیان اینکه «تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایران‏‌شناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهند کرد، مسلماً قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی‏ خواهد بود، و نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد»، تاکید کرد: «من به مسوولان این کار دستور داده‌‎ام که این تاریخ در کمال بی‌غرضی و دور از هرگونه‏ خودخواهی و جانبداری تألیف گردد، زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته شود، نه‏ شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصلا شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی‏ با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمی‌تواند بود، و تاریخ جهان نیز خواه‌ناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقت‌طلبی کامل نوشته شده باشد، به عنوان سندی تاکنون باطل به دور خواهد افکند...»

 

 

چه کسانی و از کدام کشور‌ها به کنگره آمدند؟

 

در نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان در تهران، در مجموع بیش از ۱۲۰ ایران‌شناس غیر ایرانی از ۳۰ کشور و نهاد بین‌المللی شرکت کردند که در این میان شوروی با ۱۴ تن، امریکا با ۱۳، آلمان با ۱۲ و بریتانیا با ۱۱ نماینده پر تعداد‌ترین هیات‌ها را در این کنگره به خود اختصاص دادند. تعداد شرکت‌کنندگان از بیست و شش کشور و نهاد دیگر نیز بدین ترتیب بود: اردن ۱، اسپانیا ۲، افغانستان ۴، ایتالیا ۵، بلژیک ۳، پاکستان ۴، ترکیه ۶، تونس ۱، چکسلواکی ۳، دانمارک ۲، رومانی ۱، ژاپن ۳، سوئد ۳، سوئیس ۲، عراق ۵، فرانسه ۶، فنلاند ۱، کانادا ۲، لهستان ۳، مجارستان ۲، مراکش ۱، نروژ ۱، هلند ۳، هند ۶ و یوگسلاوی ۱ نفر به همراه یک نماینده از یونسکو که در کنار حدود ۸۰ تن از ایران‌شناسان داخل کشور به مدت یک هفته به بررسی ابعاد مختلف تهیه مجموعه‌ای مدون از تاریخ ایران پرداختند.

 

ریاست نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان بر عهده سناتور سید حسن تقی‌زاده بود؛ نماینده انتصابی شهر تبریز در مجلس سنا که پس از قرائت پیام شاه، در آستانۀ ۹۰ سالگی و در حالی که روی صندلی چرخدار نشسته بود، آغاز رسمی کنگره را اعلام کرد.

 

 

کنگره‌ای جهانی بدون نیاز به مترجم!

 

کنگره جهانی ایران‏‌شناسان که دبیرکلی آن با شجاع‌الدین شفا، مدیرعامل کتابخانه پهلوی بود، دو نوع جلسه داشت. یکی جلسات عمومی‏ بود که با حضور تمامی اعضای کنگره برگزار می‌شد و دیگری جلساتی که گروه‌های پنجگانه کنگره به نام شعب منابع تاریخی به ریاست دکتر مجتبی مینوی، باستان‏‌شناسی به سرپرستی دکتر عزت‌الله نگهبان، ادبیات و هنر به ریاست دکتر محمد معین، فلسفه و علوم به سرپرستی دکتر سیدحسین نصر و ادیان و زبان‌شناسی به ریاست دکتر احسان یارشاطر تشکیل می‌دادند.

 

نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسی در فاصله روزهای نهم تا شانزدهم شهریورماه ۱۳۴۵ به طول انجامید و در این فرصت اندیشمندان مختلفی از کشورهای گوناگون به پشت تریبون رفتند و دیدگاه‌های خود را در باب مسائل مطروحه در این کنگره به سمع شنوندگان رساندند.

 

سخنرانان مدعو همگی به فارسی فصیح سخن می‌گفتند و این نخستین نشست بین‌المللی در تهران بود که‌ فارسی‌زبانان را به مترجم نیاز نبود. جالب آنکه به همین جهت خطابه‌ها غالباً به زبان فارسی ایراد شد و حتی وقتی چند تن از استادان دانشگاه تهران‌ به انگلیسی و فرانسه سخنرانی کردند با انتقاداتی در میان جمع مواجه شدند که خواستار سخنرانی به زبان فارسی بودند!

 

 

قطعنامه نخستین کنگره ایران‌شناسان تهران

 

یک هفته نشست و برخاست ایران‌شناسان در تهران آنان را به این نتیجه رساند که ماموریت محول شده از سوی شاه به کتابخانه پهلوی نه تنها در زمانی کوتاه قابل تحقق نیست که به همتی بیشتر و همکاری نزدیکتر میان ایران‌شناسان سراسر جهان نیازمند است؛ موضوعی که در جای جای قطعنامه پایانی این کنگره بر آن تاکید شد.

 

شرکت‌کنندگان در این مجمع جهانی در پایان نشست تهران با امضای قطعنامه‌ای در ۸ بند خواستار تشکیل یک اتحادیه جهانی در موضوع ایران‌شناسی، تشکیل کمیته‌هایی مشترک برای بررسی ابعاد مختلف تاریخ ایران و تعیین منابع و تداوم برگزاری این کنگره در سال‌های بعد شدند. در این قطعنامه آمده بود:

 

کنگره بین‌المللی ایران‌شناسان که از تاریخ ۹ تا ۱۶ شهریورماه ۱۳۴۵ تحت‌ سرپرستی عالیه اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و به دعوت کتابخانه پهلوی به منظور تأمین‌ یک همکاری علمی بین‌المللی در امر تعیین منابع لازم جهت تألیف یک تاریخ کامل ایران، در تهران تشکیل گردید.

 

۱- مراتب سپاسگزاری عمیق خویش را از بابت عنایات عالیه اعلیحضرت همایون‌ شاهنشاه و علاقه خاصی که معظم له نسبت به کار این مجمع که خود به تشکیل آن فرمان داده بودند و در هنگام افتتاح آن با ایراد نطقی در عالی‌ترین سطح فرهنگی و انسانی ابراز فرمودند، به پیشگاه همایونی تقدیم می‌دارد.

 

تشکرات صمیمانه خویش را از بابت تشکیل این کنگره و پذیرایی بسیار گرمی که‌ شایسته عالی‌ترین سنن مهمان‌نوازی ایرانی است به کتابخانه پهلوی اظهار می‌دارد.

 

۳- کنگره آرزومند است که تماس‌های دانشمندان و مراکز علمی و فرهنگی که‌ به مطالعات ایران‌شناسی اشتغال دارند به طور مستمر ادامه یابد و همکاری بین‌المللی مؤثری را در این زمینه به وجود آورد. بدین منظور کنگره بسیار مناسب و مفید می‌داند که:

اولا- یک اتحادیه بین‌المللی ایران‌شناسان تأسیس گردد که محل دبیرخانه آن‌ در تهران در کتابخانه پهلوی باشد و اساسنامه و برنامه کار آن توسط همین دبیرخانه‌ تنظیم گردد.

 

ثانیا- یک کمیته مدیره دائمی مرکب از اعضای ایرانی و بین‌المللی به منظور تشکیل‌ کنگره‌های آینده ایران‌شناسی که هر سه سال یکبار در کشورهای مختلف برگزار خواهند شد، تشکیل شود.

 

۴- کنگره علاقه خاص خود را به یک همکاری مؤثر بین‌المللی بین سازمان‌ها و دانشمندان صلاحیت‌دار در امر تهیه اسناد و منابع لازم و کمک به تألیف یک تاریخ کامل ایران‌ بر اساس خط مشی کلی که اعلیحضرت همایون شاهنشاه در نطق افتتاحیه خود در کنگره تعیین‌ فرمودند ابراز می‌دارد. بدین منظور:

اولا- به تمام مراکز علمی و دانشگاهی و سازمان‌های فرهنگی بین‌المللی یا ملی‌ که فعالیت آن‌ها با مطالعات تاریخی ارتباط دارد توصیه می‌کند که در امر تألیف این تاریخ با کمیته‌ای که در آینده برای این کار ایجاد خواهد شد منتهای همکاری را مبذول دارند.

 

ثانیا- به همه کتابخانه‌ها و آرشیو‌ها و موزه‌ها و نیز به صاحبان مجموعه‌های‌ خصوصی که دارای اسناد فرهنگی یا تاریخ یا هنری ایرانی هستند توصیه می‌کند که کمال‌ کوشش را به عمل آورد تا کمیته نامبرده بتواند برای تألیف این تاریخ به همه این منابع دسترسی‌ داشته باشد.

 

۵- توصیه می‌کند که یک کمیته بین‌المللی کتاب‌شناسی ایرانی برای تهیه فهرست‌های‌ کامل کتب خطی و کتاب‌شناسی ایران تأسیس گردد.

 

۶- توصیه می‌کند که فهرست مشروحی از آثار و ابنیه تاریخ ایران بر اساس‌ اطلاعات دقیق تاریخی و جغرافیایی تنظیم گردد و حفریات لازم به روش علمی به عمل آید.

 

۷- توصیه می‌کند که یک طریق واحد برای نقل کلمات ایرانی به زبان‌ها و خطوط مختلف در نظر گرفته شود.

 

۸- توصیه می‌کند که کارهای مربوط به تدوین و انتشار اطلس لهجه‌های ایرانی که‌ بنا به توصیه بیست و چهارمین انجمن بین‌المللی خاور‌شناسان در مونیخ از سال ۱۹۵۷ به بعد در جریان است با وسعت و سرعت زیادتری ادامه یابد و به پایان برسد.

 

 

تعیین اعضای دائم کنگره به روایت تقی‌زاده

 

۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵ به دنبال پایان یافتن کنگره ایران‌شناسان، سیدحسن تقی‌زاده ریاست کنگره با صدور بیانیه‌ای به استناد قطعنامه پایانی، از انتخاب اعضای دائم کنگره برای برگزاری آن در سال‌های بعد خبر داد. این ۲۵ تن همچنین موظف شده بودند همه مواد علمی تولید شده اعم از کتاب، رساله، مقاله، جزوه و... که قرار شد اعضای کنگره به تدریج به کتابخانه پهلوی بفرستند را جمع‌آوری کرده، پس‌ از تکمیل منظم و مرتب و برای چاپ آماده کنند.

 

تقی‌زاده در بیانیه اعلام اسامی این افراد آورده بود: «اکنون که نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان که به ابتکار و فرمان‌ اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر انعقاد یافته بود به پایان رسیده است، به موجب‌ رأی جلسه عمومی کنگره مزبور که روز سه‌شنبه ۱۵ شهریور ماه ۱۳۴۵ اعلام‌ گردید، و بر حسب اختیاری که آن کنگره به این جانب دادند، صورت اسامی‌ اعضای کمیته دائمی کنگره جهانی ایران‌شناسان را بنا بر پیشنهاد کمیته منتخب‌ از اعضای کنگره که بدین منظور تشکیل شده بود به شرح ذیل اعلام می‌دارم: ۱- ریچارد اتینگهاوزن، ۲- برتولد اسپولر، ۳- ایرج افشار، ۴- نامیو اگامی‌، ۵- الکساندر بولدیرف، ۶- سید حسن تقی‌زاده، ۷- گیوسپی توچی، ۸- عبدالحی حبیبی، ۹- پیر حسام‌الدین راشدی، ۱۰- شجاع‌الدین شفا (دبیرکل)، ۱۱- آیدین صایلی، ۱۲- دکتر ذبیح‌الهر صفا، ۱۳- بابادزان غفوراف، ۱۴- رمسن گیرشمن، ۱۵- برنارد لوییس، ۱۶- فریتز مایر، ۱۷- دکتر محمد معین، ۱۸- ریچارد فرای، ۱۹- گروشهام، ۲۰- گئورگ مورگنشیرنه، ۲۱- مجتبی‌ مینوی، ۲۲- دکتر احسان نراقی، ۲۳- دکتر سیدحسین نصر، ۲۴- دکتر عزت‌الله‌ نگهبان، ۲۵- دکتر احسان یارشاطر.»

 

 

اثرات کنگره و آغاز موج تازه ایران‌شناسی

 

نخستین کنگره ایران‌شناسان در تهران هرچند سرانجام به تدوین مجموعه‌ای مدون و کامل درباره تاریخ ایرانی [آنچنان که در اهداف اولیه آن پیش‌بینی شده بود] نیانجامید، اما بدون شک یکی از نقاط عطف در روند تکوین علم ایران‌شناسی و تاریخ‌نگاری ایرانی به شمار می‌آید. بر اساس توافق به عمل آمده میان مدعوین این نشست که عصاره مجامع عملی و دانشگاهی سراسر جهان [در آن عصر] در حوزه ایران‌شناسی در آن گردهم آمده بودند، قرار بر این شد که این کنگره از آن پس هر سه سال یکبار برگزار شود. اما برگزاری دومین دوره آن تا سال ۱۳۵۰ که با برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در شیراز همزمان شد، به طول انجامید. سومین دوره این کنگره نیز در شهریور ماه ۱۳۵۴ به ریاست فرح پهلوی در تهران برگزار شد.

 

اما علاوه بر این کنگره که خود تا سال‌ها ادامه یافت و به محلی برای هم‌اندیشی ایران‌شناسان تبدیل شد، مراسم‌ها و نشست‌های مشابه دیگری نیز در پی آن برگزار شد که منشأ برکات فراوانی شدند. این نشست‌ها که با هدف شناساندن بیشتر مبانی فرهنگ ایرانی به نسل‌های جدید و جهانیان و فراهم آوردن عرصه‌ای برای عرضه آخرین پژوهش‌های محققان داخلی و خارجی برگزار می‌شد، با برگزاری نخستین کنگره ایران‌شناسی دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۹ کلید خورد و با برگزاری آن در سایر دانشگاه‌های کشور از جمله دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه پهلوی شیراز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه تبریز و... ادامه یافت. نشست‌هایی زنجیره‌وار که مورد توجه پهلوی دوم قرار گرفت.

 

شاه‌‌ همان زمان در پیامی به کنگره ایران‌شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: «پس از کنگره جهانی ایران‌شناسان که تحت‌ سرپرستی خود ما در سال ۱۳۴۵ در تهران تشکیل گردید و در آن مسائل ایران‌شناسی در سطح بین‌المللی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، طبعاً شایسته بود که محافل‌ علمی دانشگاهی ایران از جنبه‌های مختلف تحقیقی این‌ مطالعات را به صورت دقیق‌تر ادامه دهند...»

 

او افزود: «تشکیل کنگره ایران‌شناسی کنونی از طرف دانشگاه‌ تهران نشان می‌دهد که دانشگاه‌ها و سایر مؤسسات علمی‌ ایران و نیز محققان و فضلای برجسته کشور به وظیفه خود در این مورد به خوبی توجه دارند و آگاهانه می‌کوشند تا در زمینه‌های مختلف مطالعات ایران‌شناسی، پژوهش‌هایی‌ نوین عرضه کنند و بسیاری از مباحث تحقیقی مربوط به‌ فرهنگ و تمدن کهن ایرانی را خود مورد بررسی قرار دهند و از نتایج این پژوهش‌ها، دیگر محافل علمی جهان‌ را نیز بهره‌مند سازند.»

 

 

منابع:

 

مجله خواندنیها، سال چهاردهم، مهر و آبان ۱۳۴۵

کنگره بین‌المللی ایران‌شناسان، مجله وحید، شماره ۳۴، مهر ۱۳۴۵

گزارش مشروح کنگره ایران‌شناسان، مجله بررسی‌های تاریخی، آبان ۱۳۴۵

روزشمار تاریخ ایران، از مشروطه تا انقلاب اسلامی، باقر عاقلی، نشر نامک

نکاتی درباره کنگره جهانی ایران‌شناسان، مجله یغما، شماره ۲۱۹، مهر ۱۳۴۵

تاریخچه کنگره‌های ایران‌شناسی، مجله بررسی‌های تاریخی، مرداد و شهریور ۱۳۵۴

کلید واژه ها: کنگره‌ ایران‌ شناسان ایران شناسی


نظر شما :