کتاب خاطرات پرویز ثابتی نقد شد/ چرا قانعی‌فرد می‌گوید مصدق‌السلطنه؟/ کتاب سیاسی است/ ثابتی را نمی‌شد گول زد

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۲۱:۲۴ کد : ۲۱۹۰ از دیگر رسانه‌ها
مسعود بُربُر: نشست بررسی کتاب «در دامگه حادثه»، خاطرات پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک، در گفت‌وگو با عرفان قانعی‌فرد، در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد. به گزارش «قانون» در این نشست که عرفان قانعی‌فرد نیز در آن حضور داشت، سخنرانان و حاضران به نقد سخنان پرویز ثابتی و نقد روش عرفان قانعی‌فرد در گفت‌وگو با وی پرداختند.

 

در آغاز مرتضی رسولی‌پور کار‌شناس تاریخ شفاهی موسسه مطالعات تاریخ معاصر، همین که اعتماد ثابتی جلب شده و او پس از ۳۳ سال به حرف آمده است را اتفاق مهمی دانست که جای تبریک دارد، چرا که در روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حسن پاکروان، نعمت‌الله نصیری و ناصر مقدم اعدام شدند و از آن به بعد اطلاعاتی که ما از این دستگاه امنیتی داریم، عمدتا نگاه منتقدانه از بیرون و تاکید بر شکنجه و داغ و درفش بوده است.

 

وی نقد بر سخنان ثابتی و کار عرفان قانعی‌فرد را تفکیک کرد و گفت که به اعتقاد ثابتی، نظام سیاسی پهلوی وقتی از مشروعیت افتاد همه ابزارهای سرکوب را داشت، اما اراده لازم برای سرکوب کامل را نداشت و به اعتقاد او، وقوع انقلاب اسلامی ایران، امری اجتناب‌ناپذیر نبوده است.

 

دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ و دانش‌آموخته دانشگاه لندن نیز تاکید کرد که نفس فراهم کردن امکان مصاحبه با ثابتی بسیار مهم است. وی در نقد سخنان ثابتی گفت که او تلاش داشته است تا بگوید که حکومت پهلوی در‌‌ همان یکی دو سال آخر، قابل نجات بوده است. به اعتقاد تفرشی، شاید این حرف درباره سال‌های آغازین دهه ۵۰ حرفی قابل تامل بود، اما درباره سال‌های آخر، نمی‌تواند پذیرفتنی باشد. تفرشی همچنین تاکید کرد که از دید ثابتی همه مخالفان یا مزدورند یا مریض و عیاش و نادان و... که جای نقد دارد.

 

وی همچنین به نقد کار عرفان قانعی‌فرد نیز پرداخت، چرا که علیرغم گردآوری منابع گوناگون و استفاده از آن‌ها در پانویس و... جاهایی نیاز به پاورقی بوده، اما نیامده و بعد جایی مثلا دو صفحه پانویس درباره اینکه اتحاد جماهیر شوروی کجاست و چه نوع کشوری بوده، صحبت شده است.

 

تفرشی همچنین افزود که مصاحبه‌گر و مصاحبه شونده، هوشمندانه از مسأله انتساب ثابتی به یک خانواده بهایی گذشته‌اند و از سوی دیگر در قسمت پایانی کتاب، انشایی از آقای ثابتی درباره دین و مذهب منتشر شده است که ربطی به اصل کتاب ندارد.

 

به اعتقاد تفرشی، در کتاب، تهمت‌هایی از جانب ثابتی به برخی افراد زده شده است که پذیرفتنی نیست و در برخی موارد هم ثابتی به وضوح، اشتباه کرده است. وی همچنین با بیان اینکه قانعی‌فرد سعی کرده بی‌طرف باشد، اما در برخی موارد مثلا در مورد محمد مصدق یا نقش امریکا در تاسیس نهضت آزادی اعمال نظر کرده است گفت که در کتاب بیش از ۱۰ مورد هست که قانعی‌فرد محمد مصدق را مصدق‌السلطنه نامیده که این نشانگر موضع‌گیری شخصی مولف است.

 

در بخش بعدی دکتر موسی فقیه حقانی، مدیر موسسه مطالعات تاریخ معاصر نیز با اعلام اینکه از شنیدن خبر انتشار خاطرات ثابتی خوشحال شده، اما بعد از دیدن کتاب مایوس شده است، گفت: «متاسفانه مقدمه کتاب، موضع‌گیری دارد. اصولا خود کتاب، سیاسی است یعنی نسبت به مسائل روز هم موضع‌گیری کرده است و فقط درباره مسائل زمان ثابتی نیست.»

 

وی همچنین افزود که ثابتی در کتاب می‌گوید که دو مسئولیت داشته است، یکی مبارزه با مخالفان که یا کمونیست یا تروریست بوده‌اند و دیگری مبارزه با فساد در نظام پهلوی که این را نمی‌گوید، «چون ممکن است مورد سوءاستفاده جمهوری اسلامی قرار گیرد» و به این ترتیب ثابتی در‌‌ همان آغاز کتاب انتشار بخشی مهمی از خاطراتش را احاله به زمان نامعلوم کرده است.

 

به اعتقاد حقانی، روش قانعی‌فرد نیز چالشی نبوده است و ثابتی کل گفت‌وگو و کتاب را مدیریت کرده است. وی محمدرضا و رضاشاه را خادم دانسته است و این خیلی ادعای بزرگی است و باید پرسید چرا آقای قانعی‌فرد، اینجا پانویس نزده است؟ ثابتی بار‌ها در کتاب به افراد و به مردم ایران توهین کرده و سوگیری‌هایی داشته است و آقای قانعی‌فرد هم در پانویس‌ها از منابعی چون آزموده نقل‌هایی می‌کند که توهین‌آمیز است و این‌ها برای آقای قانعی‌فرد به مثابه از اسب ‌افتادن است. حقانی، قانعی‌فرد را عاشق احمد قوام و احمد کسروی دانست و گفت که او این موضع‌گیری را در کتاب دخالت داده است.

 

عرفان قانعی‌فرد، مولف کتاب نیز با بیان اینکه من مرده و مجسمه نیستم که اشتباه نکنم، از لذتی که در نوشتن این کتاب و گفت‌وگو با فردی چون ثابتی برده است، سخن گفت. وی تصریح کرد که «جناب آقای ثابتی مقام نابغه و رده بالای یک دستگاه امنیتی بوده است و این انتظار عامیانه که بشود او را گول زد و خام کرد و از او حرف کشید، توقع و انتظار بیهوده‌ای است و مجالست و کشتی گرفتن با او سر مسائل هم فکر کنم کار کمی نیست.» وی تاکید کرد که ثابتی را به زحمت و کم کم به حرف آورده و گفت‌وگو را مثل هنر مرصع‌کاری، قطعه‌قطعه و ریزریز شکل داده و کنار هم گذاشته و به چالش کشیدن چنین آدمی اصلا کار اصلا ساده‌ای نبوده است و من که با گرز و کتک نمی‌توانم در خانه ایشان بروم!

 

قانعی‌فرد همچنین تصریح کرد که اگر هم ۲۰۰۰ صفحه از خاطرات ثابتی نزد او باشد، اما از آنجایی که ثابتی خواسته تا زمانی که در قید حیات است این خاطرات منتشر نشود، بنابراین انتشار آن‌ها را کاری اخلاقی نمی‌داند اما باید به نظر وی – هرچه هست – حرمت نهاد. قانعی‌فرد همچنین با طرح این پرسش که آیا بهتر بود این کتاب به همین شکل که الان فراهم شده است، منتشر شود یا اینکه اصلا چنین کتابی منتشر نمی‌شد، تاکید کرد که کتاب، آنچه را که در توان او بوده است، نشان می‌دهد و هر کسی که توانایی انجام بهتر این گفت‌وگو را دارد می‌تواند برود و این کار را انجام دهد و از آقای ثابتی سوال کند.

 

وی با اعلام اینکه نشر علم به زودی با حذفیاتی چند صفحه‌ای شاید، کتاب را در ایران منتشر خواهد کرد افزود که در نسخه چاپ ایران، مقدمه‌ای از خود وی نیز منتشر می‌شود و حدود ۶۰ صفحه بخش نمایه و اعلام و برخی اسناد دیدنی به کتاب اضافه خواهد شد.

 

قانعی‌فرد همچنین در پاسخ به آقای حقانی که قانعی فرد را عاشق احمد قوام و احمد کسروی نامید، با تصریح اینکه من معتقدم کارنامه احمد قوام در تاریخ معاصر ایران، بسیار غنی‌تر از مصدق‌السلطنه است، به قوام احترام دارم و به تفکر کسروی نیز، به عنوان نمونه‌ای از منش مصدق گفت که محمد مصدق هیچ مدرک ثبت شده‌ای در نظام علمی اروپا ندارد، اما همه جا «دکتر محمد مصدق» امضا می‌کرده و این خود اولین عوامفریبی است. به گفته وی «مصدق‌السلطنه قبل از عزیمت از ایران روی نیمکت هیچ مدرسه‌ای اعم از دبستان، دبیرستان و مدرسه سیاسی ننشسته و هیچ گونه کارنامه و گواهی ششم ابتدایی، دیپلم و لیسانس نداشته است. لذا به این فکر افتاده است که در صورت امکان راهی برای به دست آوردن مدرک دانشگاهی که مدت‌ها در آرزوی آن بوده است پیدا نماید.»

 

همچنین قانعی‌فرد اظهار داشت که شاید از دید آقای ثابتی درباره شخص اول مملکت اینگونه بوده که «حاکم متوهم که اهل مشورت نباشد و خود رای و خودمطلق‌بین باشد، سرنوشتی جز سقوط در ذلت ندارد!» و یا در این کتاب گفته «فعالان و یا اسما روشنفکر‌ها، در برخی از تغییرات جوّ سیاسی، گروهی اهل ریا با استفاده از فرصت نو، چهره ارغوانی می‌کنند»، را نمی‌شود جدی گرفت. وی افزود که در کل معتقدم در این کتاب خواهیم یافت «دستگاه امنیت حکومت‌های اهل انحطاط با استفاده از ابزار اعمال قدرت و خشونت و توهم مقدس، در برابر عقلانیت و اراده رشد جامعه، نمی‌تواند مقاومت کند و لاجرم تسلیم می‌شود» و اینجا داستان انقلاب را روایت کرده و اینکه در دستگاه امنیت، مخالفان را وابسته و مزدور نامیده‌اند به من مربوط نیست و همچنین اینکه آقای ثابتی چه روایتی از شکنجه دارند به بنده ربطی ندارد.

 

نشست نقد کتاب در دامگه حادثه، روز دوشنبه ساعت ۳ بعد از ظهر در محل موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و با حضور استادان تاریخ، خبرنگاران، نمایندگانی از موسسات مطالعاتی و افرادی همچون عزت‌الله مطهری (از مخالفین حکومت پهلوی که ۱۵ سال را در زندان‌های پهلوی گذراند) و مهدی طالقانی (فرزند مرحوم آیت‌الله طالقانی) برگزار شد.

 

به گزارش خبرنگار قانون «در دامگه حادثه» خاطرات پرویز ثابتی مدیر امنیت داخلی ساواک در گفت‌وگو با عرفان قانعی‌فرد است که در امریکا منتشر شده و انتشار آن در رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشته است. به گفته قانعی‌فرد، نشر علم به زودی این کتاب را در ایران نیز منتشر خواهد کرد.

 

عرفان قانعی‌فرد، متولد ۱۳۵۵ در سنندج، پیش از این سرگذشت‌نامه دوجلدی و مفصل جلال طالبانی را با نام «پس از ۶۰ سال: زندگی و خاطرات رسمی جلال طالبانی، ریاست جمهوری عراق» نوشته و برای این کار مدتی مهمان آقای طالبانی در عراق بوده است. از دیگر آثار او می‌توان کتاب «تندباد حوادث» گفت‌وگو با عیسی پژمان، مامور ویژه شاه و ساواک در کردستان و کتاب «سیاست کرد‌ها در خاورمیانه» ترجمه کتابی از دکتر نادر انتصار، استاد علوم سیاسی دانشگاه آلاباما، را نام برد.

کلید واژه ها: پرویز ثابتی عرفان قانعی فرد


نظر شما :