۴۰ سال پس از فاجعه خمرهای سرخ؛ داستان شهر خالی

جاستین درنان / ترجمه: شیدا قماشچی
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ | ۱۶:۰۱ کد : ۵۰۶۵ تاریخ جهان
شهر پنوم‌پن برای سه سال و هشت ماه و ۲۰ روز خالی از سکنه باقی ماند
۴۰ سال پس از فاجعه خمرهای سرخ؛ داستان شهر خالی
تاریخ ایرانی: در ۱۷ آوریل ۱۹۷۵، غریو شادی جایگزین انفجارهای مرگبار و گلولهٔ آتشبارهای پایتخت کامبوج شد. جنگجویان غیرنظامی جنگلی مائوئیست، پس از سال‌ها نبرد توانستند دولت ژنرال لون نول که توسط آمریکا پشتیبانی می‌شد را شکست دهند. بسیاری از مردم پنوم‌پن، شهری پر از روستاییان آواره، در خیابان‌های شهر جمع شدند تا به امید صلح نظاره‌گر رژهٔ سیاه‌پوشان خمرهای سرخ باشند.

 

اندکی بعد، بلندگو‌ها به ساکنین شهر دستور دادند تا به سرعت شهر را ترک کرده و در روستا‌ها مستقر شوند. سربازان خمرهای سرخ خانواده‌ها را از منازلشان بیرون کشیده و حتی بیماران را در حالی که سرم بر دست داشتند از بیمارستان‌ها به بیرون راندند. در عرض یک هفته آخرین گروه از ساکنین شهر را ترک کرده و به همراه میلیون‌ها نفر قدم در جادهٔ گرم و خاکی نهادند.

 

شهر پس از آن برای سه سال و هشت ماه و ۲۰ روز آینده خالی از سکنه باقی ماند. طی این مدت خمرهای سرخ تمام جمعیت را در روستا‌ها جای دادند و ۱.۷ میلیون نفر به علت بیماری، گرسنگی، بیگاری، شکنجه و اعدام جان خود را از دست دادند. برخی از بازماندگان که بعد‌ها در دادگاه رهبران خمرهای سرخ در سازمان ملل حضور یافتند، شهادت دادند که نظامیان دستور تخلیهٔ پنوم‌پن را صادر کردند زیرا ادعا می‌کردند که ایالات متحده قصد بمباران شهر را دارد. این موضوع یادآور خاطرات دهشتناکی بود. اگرچه ایالات متحده دو سال پیش از آن عملیات بمباران کامبوج را به اتمام رسانده بود، اما تا آن زمان جنگنده‌های آمریکایی، اکثرا بی - ۵۲، بیش از ۲.۷ میلیون تن بمب را روی کامبوج ریخته بودند. این رقم را مقایسه کنید با ۲ میلیون تن بمبی که متفقین در تمام طول جنگ جهانی دوم استفاده کردند. هدف ایالات متحده این بود که مسیر دسترسی ویتنامی‌ها به مهمات و آذوقه در کامبوج را از بین ببرد و در ‌‌نهایت مانع از گسترش کمونیسم شود. در عوض، این تخریب گسترده به خمرهای سرخ کمک کرد تا روستاییان سختی کشیده را به خدمت بگیرند.

 

ایالات متحده کاملا به این خطر آگاه بود. رئیس عملیات سیا در ماه می ‌۱۹۷۳ پس از بررسی پناهگاه‌های خمرهای سرخ در جنوب پایتخت در تلگرامی گزارش داد که شورشیان «از خرابی‌های به بار آمده در پی حملات بی - ۵۲ به عنوان موضوع اصلی پروپاگاندایشان بهره می‌برند».

 

دو سال بعد، زمانی که کمونیست‌ها پنوم‌پن را محاصره کردند، بسیاری از مقامات آمریکایی و روستاییان آواره شده - بر خلاف شهرنشینانی که از ورود آن‌ها استقبال کردند - می‌دانستند که پیروزی خمرهای سرخ صلح در پی نخواهد داشت. جنگجویان پیش‌تر قساوت و سنگدلی‌شان را در تخلیهٔ دیگر شهر‌ها و مزارع کار جمعی اجباری نشان داده بودند.

 

می‌توان گفت که تاریخ ۱۷ آوریل ۱۹۷۵ به صورت قراردادی انتخاب شده است و فقط یک نقطه از فجایع به بار آمده توسط خمرهای سرخ، فرانسه - که با چندین دهه استعمار در هندوچین به واکنش‌های ملی‌گرایانهٔ کمونیستی دامن زد – و همچنین ایالات متحده و دیگر کشور‌ها را نشان می‌دهد. اگر برای برگزاری سالگرد بر یک تاریخ مشخص همچون ۱۷ آوریل تمرکز کنیم، پیش‌زمینه را به طور کامل از یاد خواهیم برد. با مطرح کردن یک تاریخ مشخص برای آغاز تراژدی‌ها، این امکان را فراهم می‌آوریم که حوادثی که زمینه را برای وقوع چنین تراژدی‌هایی فراهم ساخته‌اند، نادیده انگاشته شوند. این روش آسان‌تری است.

 

تقسیم‌بندی‌های مشخص زمانی از یک فاجعه کار را برایمان آسان می‌کند تا تقصیر را فقط به گردن چندین فرد شرور بیاندازیم، حتی اگر یک دورهٔ جدید از مداخلهٔ نظامی نتایج نادانسته‌ای را با خود به همراه بیاورد. ایالات متحدهٔ آمریکا هرگز بابت عملیات بمباران کامبوج و دیگر عملیات جنگی در ویتنام عذرخواهی نکرده است. این حرکت به این معنا نیست که گناه بزرگ رهبران خمرهای سرخ و اهمیت ۱۷ آوریل پنوم‌پن نادیده گرفته شود. یادبود سقوط شهر به دست خمرهای سرخ این امکان را برای قربانیان و بازماندگانشان فراهم می‌کند تا در جهانی که سرشار از اخبار جدید است، تجربهٔ تلخشان از یاد نرود. از سوی دیگر برای افرادی که به طور غیرمستقیم درگیر این واقعه بوده‌اند و همچون من ماه‌ها وقت صرف تماشای دادگاه‌های خمرهای سرخ و مطالعهٔ تاریخ کرده‌اند، فرصت بسیار خوبی است. (من در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ اخبار این دادگاه‌ها را برای آسوشیتدپرس و پنوم‌پن‌پرس پوشش داده‌ام.)

 

با این وجود، برگزاری روز یادبود همان مشکلاتی را دارد که در مورد دادگاه‌های رهبران خمرهای سرخ در سازمان ملل نیز صدق می‌کند. آن‌ها خط بسیار واضح و مشخصی میان مجرمین و باقی ترسیم می‌کنند: مجرمینی که کشتارهای کمتری انجام داده‌اند و اکنون میان خانوادهٔ قربانیان در روستاهای دورافتادهٔ شمال کامبوج زندگی می‌کنند و یا اعضای شورای امنیت سازمان ملل همچون فرانسه و ایالات متحده، که هر دو از پشتیبانان اصلی این دادگاه‌ها به شمار می‌روند. مسلم است که اگر دادگاه بخواهد حکمی صادر کند مجبور به این تفکیک است. دادگاه در سال ۲۰۰۶ پس از سال‌ها تعلل توسط دولت و نا‌آرامی سیاسی آغاز به کار کرد و تاکنون تنها حکم یک نفر را صادر کرده است: کاینگ گیوک ایو رئیس سابق زندان.

 

پروندهٔ دوم بسیار گسترده است. نوان چی که فرد دست راست پل پوت محسوب می‌شد و کیو سامفان رئیس دولت، دو نفر از رهبرانی هستند که تاکنون زنده مانده‌اند و برای رسیدگی به جرایم آن‌ها لازم است تا تمام دورهٔ خمرهای سرخ مطالعه شود. دادگاه آن‌ها را به جرم جنایت علیه بشریت، تخلیهٔ شهر پنوم‌پن و متوسل شدن به زور برای راندن مردم از خانه‌هایشان و همچنین قتل مجرم شناخته است. اما روند محاکمهٔ آن‌ها و بررسی دیگر جرائم از جمله قتل‌عام ادامه دارد. در این فاصله یکی از متهمین درگذشت و دادگاه یکی دیگر از متهمین را به دلیل ابتلا به بیماری فراموشی از محاکمه معاف دانست.

 

مشخص نیست آیا کس دیگری نیز محاکمه خواهد شد، زیرا دولت کنونی کامبوج مایل است تا این پرونده آخرین پروندهٔ دادگاه باشد. تعدادی از مقامات دولت کنونی کامبوج خود از اعضای خمرهای سرخ بودند و در نتیجه مایل هستند تا مجازات به چند تن از سران کلیدی حکومت سابق محدود شود. رفقای هون سن حکم احضاریهٔ دادگاه را نادیده گرفته‌اند و دولت حاضر نیست افراد مشکوکی که قاضی اسامی‌شان را در ماه مارس افشا کرد، دستگیر کند زیرا با دستگیری آن‌ها مسئولیت جنایات گسترش می‌یابد و فرا‌تر از افراد اصلی خمرهای سرخ را در بر می‌گیرد.

 

با وجود تمامی این موانع و مشکلات، از نقاط قوت دادگاه این است که حداقل به صورت تئوریک سران پیشین خمرهای سرخ را به محاکمه می‌کشاند. اگرچه همهٔ جهانیان به سبعیت و قساوت آن‌ها واقفند ولی با این وجود تا زمانی که جرمشان ثابت نشود به صورت قانونی بی‌گناه شناخته می‌شوند. وکلای مدافع قصد دارند تا خشونت و بی‌رحمی این افراد را از حالت فردی خارج کرده و با پس‌زمینهٔ آرمانگرایی روشنفکران پاریسی و مبارزات ضد استعماری و جنگ ویتنام این جنایات را بازتعریف کنند.

 

در سال ۲۰۱۳ ویکتور کُپ، یکی از وکلای مدافع از خبرنگار نیویورک تایمز که به عنوان شاهد در دادگاه حضور داشت، پرسید: «آیا ممکن است که نگرش آمریکایی، یا آنگونه که برخی آن را می‌نامند نگرش امپریالیستی، بر دیدگاه شما تاثیر گذاشته باشد؟» شاید بتوان گفت وکلایی که ناگزیر از شکست هستند به‌‌ همان روشی برای اثبات دست می‌زنند که حکومت‌هایی همچون خمرهای سرخ نیز از آن استفاده می‌کردند یعنی تحمل نکردن هرگونه انتقاد و نادیده گرفتن ارزش انسانی قربانیانشان.

 

در حین جلسات دادرسی، قربانیان و وکلا هر دو اعداد آشنایی را برای نشان دادن دورهٔ حکومت خمرهای سرخ تکرار می‌کردند: سه سال و هشت ماه و ۲۰ روز. برخی اوقات تکرار این ارقام توسط قربانیان نشان‌دهندهٔ زمان درازی بود که این سختی‌ها را متحمل شدند یا بالعکس، اینکه چطور در چنین دورهٔ کوتاهی این میزان تخریب صورت گرفته است؟ در دیگر مواقع به خصوص در زبان مقامات رسمی و برخی ناظرین خارجی، این زمان به گونه‌ای مطرح می‌شود که رنج‌های افراد را در مدت کوتاهی فشرده کرده، در طاقچه قرار داده تا خاک بخورند و دولت‌ها بتوانند با خیالی آسوده عملیات جدیدی برای اعمال خشونت از سر گیرند.

 

 

منبع: فارن پالیسی

کلید واژه ها: خمرهای سرخ پل پوت کامبوج


نظر شما :