می‌خواهیم مملکت شورایی اداره شود

سید احمد خمینی
۰۷ دی ۱۳۸۹ | ۱۹:۳۰ کد : ۱۰۹ گزیده‌های تاریخی
می‌خواهیم مملکت شورایی اداره شود

دین مجموعه‌ای است از مسایل عبادی سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی و غیره. دروس قدیم و جدیده ندارد.یک سری از دروس را مدارس ساخت قدیم می‌خوانند یک سری از مسایل اسلامی را در مدارس ساخت جدید. یعنی روی نیمکت و میز می‌نشینند. دروس قدیم و جدید نیست مدارس قدیم و جدید است.

 

 مجتهد کسی است که در شبهات حکمیه تخصص پیدا می‌کند حال یکی در شبهات حکمیه مسایل عبادی مجتهد می‌شود یکی در مسایل سیاسی،یکی در مسایل اجتماعی و یکی در مسایل اقتصادی.حال اگر کسی در مسایل سیاسی توانست در احکام متردده سیاسی استنباط کند و موضع سیاسی اسلام را مشخص کند و حکم بدهد و در دروس دیگر تخصص نداشته باشد این آدم حق ندارد در امور عبادی که مجتهد دیگری در آن تخصص دارد، دخالت کند و همینطور برعکس.و همینطور اگر کسی در مسایل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مجتهد شد حق ندارد در مسایل سیاسی و عبادی که مجتهد نیست دخالت کند و این چون تجزیه در اجتهاد است به آن آدم‌ها متجزی می‌گویند. امام علی الظاهر تقلید از متجزی را جایز می‌دانند،یعنی شخصی می‌تواند در مسایل عبادی از کسی که به درجه اجتهاد رسیده تقلید کند و در مسایل سیاسی از دیگری و در مسایل اجتماعی از شخص سوم.

 

حال اگر کسی در مسایل کلی عبادی و یا غیرعبادی تخصص پیدا کند چگونه بتواند در مسایل جزئی و موضوعات دخالت کند، مثلا این متخصص در شبهات حکمیه حق دارد بگوید نوشیدن شراب حرام است اما این مایه‌ای که جلو من است آیا این شراب است یا نه، این به او هیچ ربطی ندارد یعنی او و یک نفر نظامی در اینجا یکی هستند،هیچ فرقی با هم نمی‌کنند.‌باید یک شراب خورده بیاید و بگوید این شراب است و یا اینکه شیمی است. و یا مثلا این فقیه نمی‌تواند در موضع‌گیری جنگی دخالت کند. این احتیاج دارد به اینکه یک نظامی کار کشته و کوه و دشت گشته بیاید و بگوید از اینجا باید رفت و چه باید کرد. فقیه در مسایل نظامی فقط می‌تواند بگوید اگر آمریکا یا کافری به ایران حمله کرد باید از مرزهای مملکت اسلامی در صورتی که صلاح مسلمین باشد، چون ممکن است صلاح نباشد لازم باشد یک مقداری دشمن را اجازه بدهیم بیاید تو تا بتوانیم بهتر به او بتازیم، اگر صلاح باشد باید دفاع کرد و افرادی که کشته می‌شوند شهیدند و حکم شهید را دارند و حکم شهید هم چه چیز است.اما چه موضع گیری‌ای مصلحت مردم است و چگونه باید دفاع کرد در این مساله فقیه با بقال یکی است.نظامیون و سیاسیون متعهد می‌خواهد که به این فقیه یا به این مساله بطور کلی رسیدگی کند، فقیه می‌گوید نظامی و سیاسی باید خائن نباشد،حالا نصیری خائن است یا نه،هویدا خائن است یا نه این را خبرگان می‌دانند،به فقیه مربوط نیست فقیه هم ممکن است بداند اما این مربوط به فقاهتش نیست. فقیه بنا به قانون خدا باید خبره‌ترین و متعهدترین و متدین‌ترین افراد را انتخاب کند برای اینکه اینها به درد مسلمین بهتر می‌خورند و اگر غیر از این کرد از ولایت ساقط می‌شود و مردم می‌توانند تمرد کنند. یکی از بهترین سیاسیون را برای مسایل سیاسی بگذارد یکی از بهترین علماء اجتماع را برای مسایل اجتماعی می‌گذارد و همین طور.حال در راس این شورا که اداره مملکت بدست شوراست یک نفر باشد که اگر شخصی از این شورا خواست خیانت کند و آمریکایی بشود بتواند کنارش بگذارد. این دیگر مساله‌ای است که اشکالی ندارد. تازه آمریکایی بودن و خیانت کردنش هم بعهده فقیه نیست بلکه اهل خبره و متخصص و ملیون‌اند که می‌فهمند این خائن است یا خائن نیست.فقیه فقط می‌گوید خائن نباید باشد، آمریکایی نباید باشد حال اگر در راس این شورا یک نفر باشد که این فردی که در راس واقع می‌شود دارای یک شرایطی هم هست که من در آینده شرح می‌دهم بهتر است و اصولا شورا مملکت را اداره کند بهتر است یا بصورت طاغوتی قدیم؟ فقط شاه را برداشتی و جایش را رئیس جمهور گذاشتی،همان کاخ نخست وزیری و همان دستگاه و همان عرض و طول ادارات و وزارتخانه‌ها و همان باندبازی‌های قدیم در قالب جمهوری اسلامی است و حاکم بر همه دلار آمریکایی است.

 

ما می‌خواهیم مملکت شورایی باشد و یک فقیه که شرایطش را خدا معین کرده، دلار آمریکا این هم در راسش باشد. دلار آمریکایی چیست؟یک دروغ اگر این فقیه بگوید ولایتش سلب می‌شود وقتی ولایتش سلب شد خود خبرگان عدول اداره می‌کنند، دیگر این فقیه را هم نمی‌خواهند؛البته یک فقیه دیگری ممکن است دروغگو نباشد بیاید جای این، اما اگر او هم دروغ گفت باز می‌رود کنار.اصولا اگر این کار را نکنی پس چه تغییر بنیادی داده‌ای،نظام اقتصادی که مثل قدیم،نظام حکومتی هم که همانجور مثل قدیم،سایر نظام‌ها هم که مثل قدیم تا ابدالدهر خوب مثل زمان شاهنشاهی هستیم که حال تا دیروز رئیس کلانتری شاهنشاهی می‌گرفت و می‌زد.امروز رئیس کلانتری جمهوری اسلامی می‌گیرد و می‌زند.دو تا چیز دیگر هم اضافه شده یکی پاسدار یکی هم کمیته. بابا مردم کفری شده‌اند آخر یک تغییری باید بدهی!....

 

...

 

خلاصه برادران زیر بار رئیس جمهور نروید و بیایید مملکت را بگوییم شورا باید اداره کند.شورای خبرگان یعنی یک نفر از بهترین اقتصاددان‌ها،یک نفر از بهترین عالمان اجتماع، یک نفر از بهترین افرادی که مسایل فرهنگی مملکت ما را می‌داند،یک نفر از بهترین افرادی که مسایل نظامی را می‌داند،زیر بار آمریکا نروید،اینها را جمع کنید در راس و بعد یک نفر را در راس بگذایم که با یک دروغ اوت است.
 

آمریکا می‌خواهد دوباره برای ما رئیس جمهور و نخست وزیر و به همان صورت قدیم در شکل نظام جمهوری اسلامی درست کند، نباید زیر بار این برویم.شورای خبرگان را بپذیریم که در راسش فقیهی است که من دوباره می‌گویم که اگر آن شرایط را که امام صادق فرموده نداشت،فقیه فاسق می‌شود و ولایتش از بین می‌رود و شورای خبرگان عدول مملکت را اداره می‌کنند. ما باید همه قیام کنیم و بگوییم ما رئیس جمهوری و نخست وزیری را نمی‌خواهیم. ما شورای متخصص می‌خواهیم،باید مملکت را شورای متخصص اداره کند.تنها راه اسلامی حکومت ما هم همین است.اما شرایط فقیه که حضرت صادق گفته است: قبلا باید به این نکته توجه داشت که دو تا مساله است یکی مجتهد شدن و عالم شدن و یکی خودساختن و عادل شدن. ببینید ممکن است یک مجتهد فاسق و فاجر باشد و محکوم به اعدام که البته دادگاه‌های قم اعدام نمی‌کند و بعد همه از امام ...می کنند مگر فلان زن که می‌برید می‌کشید از امام می‌پرسید که آخوندها را بعد از محکومیت می آیید از امام می‌پرسید تازه امام هم نفرمودند.

 

 

برگرفته از مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی

روزنامه کیهان، 24 مهر 1358 


کلید واژه ها: سید احمد خمینی ولایت فقیه


نظر شما :