شاه‌حسینی برای آزادی هاشمی سند گذاشت

گفت‌و‌گو با خسرو سیف
۱۶ دی ۱۳۹۶ | ۱۵:۴۶ کد : ۸۱۳۱ وداع با شاه‌حسینی؛ شاهد زاهد تاریخ
شاه‌حسینی در همه تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد و در این زمینه با بختیار مخالف بود.
شاه‌حسینی برای آزادی هاشمی سند گذاشت
فهیمه نظری

 

تاریخ ایرانی: حسین شاه‌حسینی در طول دوران مبارزاتش، مامن و حلقه ارتباطی میان گروه‌های سیاسی مختلف بود، از روحانیون و اعضای هیات موتلفه گرفته تا احزاب طرفدار مصدق. همراهی این عضو شورای مرکزی جبهه ملی با گروه‌های مخالف رژیم پهلوی تا جایی ادامه یافت که به گفته خسرو سیف، دبیرکل حزب ملت ایران برای آزادی هاشمی رفسنجانی از زندان سند گذاشت. گفت‌وگوی «تاریخ ایرانی» با خسرو سیف را درباره فعالیت‌های سیاسی شاه‌حسینی می‌خوانید:

 

***

 

از چه زمانی با آقای شاه‌حسینی آشنا شدید و نقش ایشان در مبارزات سیاسی علیه دولت کودتا را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

من در گیرودار فعالیت‌های سیاسی با آقای شاه‌حسینی آشنا شدم. فکر می‌کنم حدودا سال ۱۳۳۹ بود؛ یعنی در دوره فعالیت جبهه ملی دوم. ایشان به طوری که خودشان بیان می‌کردند، فعالیت‌های سیاسی‌شان را از سال ۱۳۲۰ آغاز کردند. بعد از کودتای ۲۸ مرداد همه ما طرفداران مصدق در یک حالت گنگ بودیم، بعد به تدریج دیدیم که حرکت‌هایی آغاز شد و تماس‌هایی با ما در حزب ملت ایران گرفتند. آقای داریوش فروهر در آن زمان مخفی بود. آقای سید رضا زنجانی منزلشان در خیابان فرهنگ (امیریه) بود و عده زیادی از جمله آقای شاه‌حسینی، احمد توانگر و... به منزل ایشان رفت‌و‌آمد داشتند. آن زمان دستگاه چاپ نبود، ایشان کاربن و کاغذ می‌گذارد جلوی آن‌ها و خودکار به دستشان می‌دهد و می‌گوید «این‌ها را بنویسید، همین‌طور کاربن بگذارید و بنویسید: نهضت ادامه دارد.» بعد این برگه‌ها را در عبایش می‌گذارد، به آقای شاه‌حسینی و دیگران می‌گوید از دور هوای من را داشته باشید و شروع به توزیع برگه‌ها در خیابان فرهنگ می‌کند. پس از توزیع این برگه‌ها، آقای زنجانی تصمیم می‌گیرد که برای تشکیل نهضتی در دفاع از راه مصدق و مقابله با دولت کودتا، نماینده احزاب طرفدار مصدق را گردهم جمع کند؛ بنابراین نمایندگانی از چهار حزب ایران، مردم ایران، ملت ایران و نیروی سوم، همچنین روحانیون و جامعه اصناف و بازرگانان را به منزل خود دعوت می‌کند که در همان جلسه نهضت مقاومت ملی اعلام موجودیت می‌کند. آقای شاه‌‌حسینی هم در همه این مراحل حضور و فعالیت داشت. او در این زمان بیشتر به عنوان رابط بین آقای زنجانی و مبارزان عمل می‌کرد و در راستای فعالیت نهضت مقاومت ملی با همه این گروه‌ها در ارتباط بود.

 

 

رابطه شاه‌حسینی با داریوش فروهر چگونه بود؟ چون به نظر می‌رسد ارتباط نزدیکی میان آن‌ها بوده است.

 

آقای شاه‌حسینی با تمام گروه‌ها و از جمله روحانیون نهضت مقاومت ملی در ارتباط بود. علاوه بر این زمانی که هیات‌ موتلفه تشکیل شد با این تشکل و بسیاری از گروه‌های دیگر نیز ارتباط داشت. در واقع یکی از خصوصیات مبارزاتی آقای شاه‌حسینی همین ارتباطش با گروه‌های مختلف بود. با حزب ملت ایران و آقای فروهر نیز ارتباط داشت؛ اما آنچه به آن شکل در خاطرات ایشان ذکر می‌شود، صحت ندارد. آقای شاه‌حسینی، فروهر را دوست داشت؛ اما فاصله خیلی زیاد بود و به این نزدیکی نبود. ارتباط تنها در این حد بود که وی گاهی به حزب می‌آمد و اطلاعاتی را که از جاهای دیگر کسب کرده بود به اطلاع فروهر می‌رساند و به این شکل رفت‌‌و‌آمد داشت؛ این ارتباط هم از سال ۱۳۳۹ یعنی از تشکیل جبهه ملی دوم به این سو بود. البته آقای شاه‌حسینی در کنگره جبهه ملی در سال ۱۳۴۱ به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد.

 

 

شاه‌حسینی در بخشی از خاطراتش می‌گوید پس از دستگیری سنجابی و فروهر، شاپور بختیار می‌خواهد که جبهه ملی در تظاهرات تاسوعای ۵۷ شرکت نکند. جلسه‌ای به منظور تصمیم‌گیری در همین مورد در دفتر کار عبدالرحمن برومند تشکیل می‌شود و در حالی که شما و آقای شاه‌حسینی موافق شرکت در تظاهرات بودید اما برومند مخالفت می‌کند و این مخالفت در نهایت منجر به درگیری فیزیکی میان برومند و شاه‌حسینی می‌شود. روایت شما از این جریان چیست؟

 

خیر، چنین چیزی نیست. ما در جبهه ملی ممکن بود اختلاف نظر داشته باشیم ولی برخورد فیزیکی اصلا اتفاق نمی‌افتاد. بختیار با شرکت جبهه ملی در تظاهرات علیه شاه مخالف بود و یکی، دو بار هم به من گفت نمی‌خواهد در این تظاهرات شرکت کنیم. اما آقای شاه‌حسینی در همه تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد و در این زمینه با دکتر بختیار مخالف بود. البته در خاطراتش گفته برخورد فیزیکی کردم، من را هم به عنوان شاهد گرفته در صورتی که چنین چیزی نیست.

 

 

شاه‌حسینی سیاست را در جلسات مذهبی آموخته و اصلا جرقه سیاسی شدنش در چنین جلساتی زده شده بود و فردی بسیار مذهبی بود، این مذهبی بودن هیچ وقت موجب تعارض میان او و دیگر اعضای جبهه ملی نمی‌شد؟

 

نه اصلا این ملی – مذهبی که می‌گویند چیز غلطی است؛ چراکه ملی‌ها غیرمذهبی نبودند. تمام همکاران دکتر مصدق غیر از یکی دو نفر مانند بختیار متدین بودند؛ وزرای دکتر مصدق همه متدین بودند؛ از آقای باقر کاظمی ۹۰ ساله بگیرید تا دیگران. این‌ها همه وظایف مذهبی‌شان را انجام می‌دادند؛ ولی مذهب را امری شخصی می‌دانستند و مخالف دخالت مذهب یا دین در حکومت بودند. با آقای شاه‌حسینی هم در این زمینه هیچ تضادی نداشتند، همه می‌دانستند که ایشان مذهبی است. ما با مذهب مخالف نبودیم.

 

 

ارتباط ایشان با روحانیون انقلابی به چه صورت بود؟

 

ارتباط خیلی زیادی با روحانیون داشت. ایشان باغی در کرج دارد که تقریبا تمام روحانیون مبارز پیش از انقلاب در این باغ دور هم جمع می‌شدند. آقای شاه‌حسینی اکثرا در باغ خود از آن‌ها پذیرایی می‌کرد، حتی تا آنجایی که به خاطر دارم، برخی از این آقایان مثل آقای رفسنجانی را که دستگیر ‌کردند، آقای شاه‌حسینی برایش سند ‌گذاشت و آزادش ‌کرد. گرچه به دلیل نامه نود امضایی در نقد سیاست‌های هاشمی رفسنجانی، عده‌ای از جمله شاه‌حسینی و مهندس سحابی، اردلان و... را دستگیر و زندانی کردند.

 

 

روحانیونی که در جریان مبارزات انقلابی در باغ آقای شاه‌حسینی جمع می‌شدند چه کسانی بودند؟

 

همه‌ می‌رفتند از آقای رفسنجانی گرفته تا سایرین. آقای منتظری در باغ شاه‌حسینی مخفی شد و تنها کسی که می‌دانست شاه‌حسینی بود.

 

 

ایشان عضو هیات‌امنای قلعه احمدآباد هم بودند.

 

بله ایشان به دلیل علاقه‌ به دکتر مصدق تمام هم خود را صرف احمدآباد کرد. این ترکیب دوم هیات‌امنای احمدآباد است، ترکیب اول فوت کردند و الان جانشینان آن‌ها بر سر کار هستند. آقای شاه‌حسینی از اول عضو هیات‌امنای احمدآباد بود ولی ما جایگزین هستیم. تمام برنامه‌هایی که در آنجا انجام می‌شد، بیشترین زحماتش بر دوش آقای شاه‌حسینی بود. دائم آنجا را زیر نظر داشت و اگر مشکلاتی پیش می‌آمد، پیگیری می‌کرد.

 

 

نظرتان درباره کتاب خاطرات ایشان چیست؟

 

من به برخی مواردی که ایشان در مورد حزب ملت ایران گفته نقد دارم. موارد دیگر را اطلاع ندارم؛ ضمن اینکه این کتاب به اعتقاد من خاطرات نیست. تمام خاطرات این کتاب را اگر بخواهند خلاصه کنند، شاید بتوان حداکثر صد صفحه از آن استخراج کرد، مابقی زندگی‌نامه افراد است؛ از عسگراولادی گرفته تا طیب. البته دلیلش این بود که ایشان با همه گروه‌ها ارتباط داشت. در مورد روایت ایشان درباره حزب ملت ایران هم الان نمی‌خواهم وارد جزئیات شوم؛ چون ایشان تازه درگذشته است و این کار اخلاقی نیست. البته برخی از این‌ها نظر شخصی ایشان است، مواردی که با واقعیت منطبق نیست، از روی غرض نبوده است. شاه‌حسینی خاطراتی داشته، ممکن است برخی را از خاطر برده باشد و یا برخی را طور دیگری برداشت کرده باشد. من هم اگر نقدی دارم به معنای مخالفت نیست. ما در زندان قزل‌قلعه اکثرا با هم بودیم. شاه‌حسینی زندگی‌اش را در راه مبارزه گذاشت و در این راه محکومیت‌های زیادی را متحمل شد. او خیلی فعال بود، علاقه زیادی به مصدق داشت و به هر حال دریغ است که چنین کسی را از دست دادیم. 

کلید واژه ها: شاه حسینی نهضت مقاومت ملی جبهه ملی خسرو سیف


نظر شما :